عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
اشاره: 1ـشیخ عباس قمى ، نفس المهموم،قم مکتبه بصیرتى ،1405ق،ص332. [ شنبه 90/9/5 ] [ 3:6 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
اشاره [1] .ابوعبدالله المصعب بن عبدالله بن المصعب الزبیری، نسب قریش، دارالمعارف للطباعه و النشر، 1953 م، ج1، ص 79؛ المحبّر، ابو جعفر محمد بن حبیب البغدادی، بیروت، منشورات دار الافاق الجدیده؛ بى تا، ج 1، ص 44. [ شنبه 90/9/5 ] [ 3:2 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
چون آفتاب حیدرى تابید بر اُم البنین *** آن سان که از نیسان شدى اندر صدف دُرّ ثمین
بعد از فراغ [ شنبه 90/9/5 ] [ 2:54 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
جمال حق ز سر تا پاست عباس *** به یکتایى قسم، یکتاست عباس حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در روز چهارم شعبان سال 26 ه . ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود . بسوزان دلى را که سوزى ندارد *** سحر کن شبى را که روزى ندارد بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/5 ] [ 2:49 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
جناب حجتالاسلام آقای قاضی زاهدی گلپایگانی میفرماید: من در تهران از جناب آقای حاج محمد علی فشندی که یکی از اخیار تهران است، شنیدم که میگفت: من از اول جوانی مقیّد بودم که تا ممکن است گناه نکنم و آنقدر به حج بروم تا به محضر مولایم حضرت بقیهاللّه، روحی فداه، مشرف گردم. لذا سالها به همین آرزو به مکه معظمه مشرف میشدم.در یکی از این سالها که عهدهدار پذیرایی جمعی از حجاج هم بودم، شب هشتم ماه ذیحجه با جمیع وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آنکه حجاج به عرفات بیایند، برای زواری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم. تقریبا عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی که برای ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمنا متوجه شدم که غیر از من هنوز کسی به عرفات نیامده است. در آن هنگام یکی از شرطههایی که برای محافظت چادرها در آنجا بود، نزد من آمد و گفت: تو چرا امشب این همه وسائل را به اینجا آوردهای؟ مگر نمیدانی ممکن است سارقان در این بیابان بیایند و وسائلت را ببرند؟ به هر حال حالا که آمدهای، باید تا صبح بیدار بمانی و خودت از اموالت محافظت بکنی. گفتم: مانعی ندارد، بیدار میمانم و خودم از اموالم محافظت میکنم. [ شنبه 90/9/5 ] [ 2:48 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
در صبح روز عاشورا، امام یاران خود را به دو دسته تقسیم کرد که شامل سى نفر سواره نظام و چهل نفر پیاده نظام بود. امام فرماندهى میمنه سپاه را به «زهیر بن قین» و میسره سپاه را به «حبیب بن مظاهر» سپرد و پرچم را به برادر خود عباس علیهالسلام که از همه شجاعتر بود، داد. [1]امام حسین علیهالسلام به دلیل نقش حساس عباس علیهالسلام در رویارویى با دشمنان به ایشان اجازه مبارزه و جنگ نمىدادند؛ زیرا چه بسا شهادت ایشان به دلیل دارا بودن نقش پرچمدارى مىتوانست ضربه جبران ناپذیرى به روحیه سپاه باشد. از این رو، وقتى ابوالفضل العباس علیهالسلام با دیدن شهادت یاران امام و تنهایى او، اجازه جنگ مىخواهد، امام به او مىفرماید: «یا اَخى أَنْتَ صاحِبُ لِوائى وَ اِذا مَضَیْتَ تَفَرَّقَ عَسْکَرى؛ [2] اى برادر! تو پرچمدار من هستى. اگر تو از دست بروى، سپاه من پراکنده مىشود.» [1] تاریخ الطبرى، ج 5، ص 213؛ مقتل الحسین، موفق بن احمد الخوارزمى، قم، منشورات مکتبه المفید، بىتا، ج 2، ص 4. [ شنبه 90/9/5 ] [ 2:46 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
دعوت ادب [ جمعه 90/9/4 ] [ 4:26 صبح ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
چهارمین پسر از پسرهای حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام جناب عباس است که کنیه اش ابوالفضل ولقبش سقاء وچون چهره دل آرا وطلعت زیبائی داشت اورا(قمربنی هاشم) می نامیدند.حضرت با دختر عبید الله بن عباس بن عبدالمطلب بنام (لبا به)ازدواج کرد و خداوند متعال دو پسر به وی عنایت کرد(فضل وعبیدالله)واز مادر خود سه برادر داشت که از وی کوچکتر بودند وهیچکدام فرزند نداشتند ودر کربلا قبل ازحضرت عباس شهید شدند. مبارزه حضرت عباس(ع) بقیه در ادامه مطلب [ جمعه 90/9/4 ] [ 4:24 صبح ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
نوشته اند: و کان العباس رجلا و سیما جمیلا یر کب الفرس و رجلاه یخطان فى الاءرض و کان یقال له قمر بنى هاشم و کان لواء الحسین علیه السلام معه [ جمعه 90/9/4 ] [ 4:22 صبح ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
کنیه هاى حضرت عباس (علیه السلام) [ جمعه 90/9/4 ] [ 4:21 صبح ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |