عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
ج- حوزه سیاسی تأثیر حاکمیت سیاسی جامعه بر زندگی شخصی و اجتماعی افراد انکار شدنی نیست. بنابر این حاکمیت سیاسی در اختیار هر گروهی قرار گیرد افکار و اندیشه های آن گروه در جامعه رواج پیدا می کند و به طور غیرمستقیم افراد را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو به دست آوردن عزت سیاسی یا حفظ و نگهداری آن در اندیشه امام حسین علیه السلام شاخصه هایی دارد که اکنون به بررسی آنها می پردازیم: ج/1- وحدت و همبستگی انسان در انجام هر کاری نیازمند به انگیزه است و در کارهای جمعی هر چه انگیزه ها به هم نزدیک تر باشد وحدت بیشتری ایجاد خواهد شد و با وجود وحدت هم مشکلات کار کمتر خواهد شد و هم موانع زودتر برطرف می شود. یکی از شاخصه های عزت سیاسی وحدت نیروهاست، به ویژه که دشمن نیز تمام تلاش خود را به کار خواهد گرفت که وحدت نیروها را بشکند تا به اهداف خود برسد. امام حسین علیه السلام در یک تحلیل، حاکمیت سیاسی بنی امیه در سرکوب نیروهای وفادار به اسلام را معلول تفرقه می داند و در خطابه مشهورش به دانشمندان اسلامی و شخصیتهای سیاسی چنین می فرماید: «مجاری امور باید به دست دانشمندان به احکام الهی باشد که امین خدا بر حلال و حرام او هستند، ولی شما این جایگاه را از دست داده اید و این بدین سبب است که از حق جدا گشته اید و وحدت شما شکسته شده است.»(46) ج/2- عدم دلبستگی به دنیا محبت و دلبستگی به چیزی دو اثر منفی در روح انسان برجای می گذارد: اول آنکه مانع از آن می شود که انسان زشتیهای آن چیز را درک کند و دیگر اینکه زیباییهای آن را بیشتر از آنچه هست می بیند. وابستگی از هر نوع آن عزت انسان را از بین می برد و انسان را به ذلت می کشاند. هر چه وابستگی انسان بیشتر باشد ذلت او نیز افزون تر خواهد بود. در عرصه سیاست اولین شرط مبارزه آمادگی برای هزینه کردن جان خود می باشد و کسانی که در مبارزات سیاسی این آمادگی را ندارند به طور قطع شکست خواهند خورد و عزت خود را از دست خواهند داد. عشق به ماندن در دنیا و زیبا دیدن دنیا بیش از آنچه هست، باعث ذلت انسان در قلمرو سیاست می شود. امام حسین علیه السلام در تحلیلی در خطابه مشهورش خطاب به دانشمندان اسلامی عامل ذلت آنان را عشق به ماندن در دنیا و زیباتر دیدن دنیا می داند.(47) به این کلام توجه کنید: «علت مسلط شدن بنی امیه بر امور جهان اسلام فرار شما از مرگ و شیفته شدن شما به زندگی است که به طور قطع باید روزی آن را رها کنید.»(48) بقیه در ادامه مطلب ج/3- تسلیم نشدن در برابر قدرتها از ویژگیهای مهم سیاست و مسائل سیاسی تغییر سریع شرایط و پیرو آن، دگرگونی پرشتاب موضوعات سیاسی و موضعگیری در برابر آنهاست، به طوری که گاه در کمتر از یک روز به دلیل دخالت عوامل پیش بینی نشده و غیرقابل کنترل، شرایط تا 180 درجه دگرگون شده، مبارزان سیاسی را با بحران تصمیم گیری روبه رو می کند. در چنین شرایطی بسیاری از مبارزان نیز متناسب با دگرگونی شرایط تغییر موضع داده، آن را درایت و هوشمندی سیاسی قلمداد می کنند بدون اینکه توجه داشته باشند این عقب نشینی از اصول می باشد. یکی از شاخصه های عزت سیاسی در نگاه امام حسین علیه السلام این است که هر چند شرایط سیاسی علیه انسان تغییر کند، انسان مسلمان باید پایبند به اصول مانده، نشان دهد که حاضر است هزینه سنگین آن را که فدا کردن جان باشد نیز بپردازد. در روز عاشورا در آخرین لحظات زندگی که امام اصحاب، یاران و فرزندان خود را در راه اعتلای اسلام و عزت مسلمانان هزینه کرده بود و مشغول اتمام حجت با آن مردم سیاسی کار بود و تغییر موضع و عقب نشینی آنان از اصول را به آنان گوشزد می کرد، فرمود: «لا واللّه لا اعطیهم بیدی اعطاء الذلیل»(49)؛ هرگز، سوگند به خدا با ذلت و خواری با آنان ملاقات نخواهم کرد. ج/4- حضور در همه صحنه ها مسلمان باید تلاش در عرصه سیاست را برای حاکمیت دین و اجرای احکام آن و گسترش عدالت و از بین بردن مظاهر فساد و ... تکلیف خود بداند و همان طور که در حوزه عبادات خود را مکلف می داند در این عرصه نیز خود را مکلف بداند و در هر شرایطی متناسب با آنان شرایط موضعگیری کند و تکلیف خود را انجام دهد و این یکی از شاخصه های عزت است. مطالعه زندگی امام حسین علیه السلام از روزی که نوجوانی بود در عصر خلیفه دوم تا پایان عمر شریفش این مسئله را به خوبی به اثبات می رساند، چنان که دهها سند تاریخی گویای این مهم است: روزی خلیفه دوم در سخنرانی خود گفت: من سزاوارترین مردم برای حاکمیت بر مسلمانان هستم؟! امام حسین علیه السلام که در آن دوران نوجوانی بود در برابر سخنرانی خلیفه زبان به اعتراض گشود و سخنرانی او را قطع کرد و به مناظره ای تبدیل شد که مایه شرمساری خلیفه گشت، که مشروح آن را باید در منابع تاریخی و حدیثی مطالعه کرد.(50) در نامه های اعترض آمیز امام به معاویه این گونه موضعگیری ها فراوان است. امام حسین علیه السلام یکی از شاخصه های عزت سیاسی را حضور در همه صحنه ها می دانست و خود نیز در بحرانی ترین شرایط یعنی ظهر عاشورا حاضر نشد از اصول خود عقب نشینی کند و در پاسخ قیس بن اشعث که از او خواست در برابر حکومت بنی امیه تسلیم شود و صحنه سیاست را ترک کند فرمود: «لا والله ... لا افرّ فرار العبید»(51)؛ هرگز به خدا سوگند... همانند بردگان نخواهم گریخت. (مرتضوی،35:1381) کارکردهای پیامهای عاشورایی با توجه به مطالب مذکور در باب عدالت اجتماعی (جدول 1، نمودار 1) و شاخصهای هوشمندی سیستم های اجتماعی (نمودار3) و با عنایت به پیامهای برگرفته از نهضت عاشورا می توان به طور خلاصه کارکردهای پیامهای عاشورا را به شرح جدول ریز ارائه نمود. جدول 2. تبیین پیامهای عاشورا و کارکرد آنها در پیشرفت عدالت اجتماعی
حال با توجه به جدول (2) و با عنایت به مفاهیم و تئوریهای مطروح شده در بخش عدالت اجتماعی به زعم محقق، مدل زیر ارائه میگردد: نمودار4. مدل سیستمیک هوشمند عدالت اجتماعی مبتنی بر پیامهای هوشمندانه عاشورایی همانطور که در مدل ارئه شده فوق مشاهده می شود، عدالت اجتماعی دارای سه بعد می باشد. بر اساس مطالب فوق و جدول (2) می توان چنین استنباط کرد که پیامهای عاشورایی همچون زنده کردن کتاب خدا، نابودی بدعتها و اصلاح اجتماعی را می توان همراستای بعد عدالت رویه ای دانست. از سویی دیگر پیامهای زنده کردن سنت رسول الله صلی الله و علیه و آله و همچنین صداقت را می توان در حوزه بعد عدالت مراوده ای قرار داد. بعد عدالت توزیعی نیز در برگیرنده پیامهایی چون رفع نیاز نیازمندان و اجرای حدود می باشد. در هر سیستم هوشمند پویا، فاکتورهایی بایستی وجود داشته باشد تا ضامن حفظ تعادل سیستم باشد (نمودار 3). لذا در این مدل برای پویایی سیستم هوشمند عدالت اجتماعی، عواملی همچون استبداد ستیزی (تسلیم نشدن در برابر قدرتها)، هویت یابی (حمایت از دین و اهل بیت علیهم السلام)، همبستگی و پیوستگی (وحدت)، عدم خودشیفتگی (عدم وابستگی به دنیا) و مشارکت (حضور در همه صحنه ها) ضامن حفظ تعادل و پایایی سیستم می باشد. از سویی دیگر بر اساس الگوی مدلهای سیستمیک، هر سیستم دارای یک حلقه بازخورد(51)می باشد که وظیفه آن نظارت و کنترل سیستم است. در واقع این حلقه موظف است دائما مجموعه را چک و کنترل نماید و وضعیت موجود را با وضعیت مطلوب مقایسه کند تا چنانچه انحرافی در سیستم وجود داشته باشد آنرا اصلاح نماید. لذا در این مدل نیز این وظیفه به عهده عامل نظارت همگانی یا همان پیام معروف عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر می باشد. نتیجه گیری با ملاحظه تاریخ زندگی اجتماعی انسان و نحوه شکلگیری دولتها درعرصه جوامعانسانی، به نظر میرسد که تحقق عدالت اجتماعی، مبنای توجیه حیات دولت و سنگپایه مشروعیت اقدام آن در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. تلاش نوع بشر در تمنای عدالت در چالش دنبالهدار صاحبنظران برای مفهومپردازیآن انعکاس یافته، و در سیر تاریخ روایتهای گوناگونی از عدل را فرا روی مشتاقان عدالتقرار داده است; به طوری که در یک دستهبندی از مکاتب فلسفی سیاسی، جیمز پیاستربا، آرمان سیاسی نهایی آموزههای لیبرالیسم، سوسیالیسم، لیبرال دموکراسی،اجتماع گرایی، فمینیسم و فرانوگرایی را نیل به مطلوبهایی چون آزادی، برابری، آمیزهآزادی و برابری، نفع عمومی، برابری زن و مرد، و نفی فرا روایتها و نظریههای کلانفرض کرده است; گویا جوامع بشری، فراخور بلوغ و نیاز خود، تعاریفی را بر مفهومحقیقی عدل تحمیل کردهاند; از این رو تأمل بر تضارب آرای طرفداران مکاتب فوق، ذهنرا به جستجوی سرشت حقیقی عدل رهنمون میسازد; سرشتی که با نفی نسبی انگاری درمفهومپردازی عدالت، بر مدار حق و تعهد به آن قابل تعریف است و اسوههایی چونعدالت علوی (ع) را به جهان بشریت عرضه میدارد. عدالتی که سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) از طریق قیام هوشمندانه خویش برای فطرت های بیدار بشریت در تمام قرون و اعصار به ارمغان گذاشت. امام حسین علیه السلام قیام کرد تا پرچم عدالت برافراشته بماند. پس بر ما واجب است تا با استعانت از رهنمودهای علمای دین، پیامهای عاشورا را درک نموده و آنرا سرلوحه زندگی فردی و اجتماعی خود قرار داده تا از این طریق، اندیشه عدالت اجتماعی که سنگ بنا و عامل حیات هر سیستم اجتماعی می باشد، محقق گردد. پینوشتها * کارشناس ارشد مدیریت دولتی-دانشگاه تهران [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 3:42 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |