12.سیره امام حسین
سیره اخلاقی و رفتاری سیدالشهدا نشان دهنده ی روح بلند او و تربیت در دامان پیامبر و علی و تجسم قرآن کریم در عمل و اخلاق اوست. مهمان نواز و بخشنده بود. به خویشاوندان رسیدگی می کرد. سائلان را محروم نمی گذاشت. به فقیران می رسید. برهنگان را می پوشاند و گرسنگان را سیر می کرد. بدهی بدهکاران را می داد. بر یتیمان شفقت و مهربانی داشت. ضعیفان را کمک و یاری می کرد. صدقاتش فراوان بود و مالی که به دستش می رسید، میان تهیدستان تقسیم می کرد. بسیار عبادت خدا می کرد و روزه می گرفت. بیست و پنج بار پیاده به سفر حج رفت. شجاعتش زبانزد همگان بود. در میدان نبرد استوار و بی باک بود. اراده ای نیرومند و روحیه ای والا داشت. هرگز ذلت و حقارت را نمی پذیرفت. مرگ را بر زندگی ذلیلانه ترجیح می داد. غیرتمند بود. صراحت لهجه و صلابت در بیان حق داشت. حلم و بردباری و تحملش بسیار بود. کریم و بزرگوار بود و با کمترین بهانه ای غلامان و کنیزان خویش را آزاد می کرد. شب ها انبان غذا به خانه محرومان می برد. متواضعانه با فقیران و مساکین همنشین و هم غذا می شد. امر به معروف و نهی از منکر را دوست داشت و از خلاف ها و جنایت های ظالمان به شدت انتقاد می کرد. جوانمرد و با فتوت و اهل گذشت بود. کینه ی بدی کننده را به دل نمی گرفت. اهل عفو بود. بزرگی روح و کرم او همه را شیفته ی رفتارش می ساخت. خانه اش پناهگاه و مرکز امید درماندگان بود. اهل شب زنده داری بود. در شب و روز هزار رکعت نماز می خواند. در ماه رمضان قرآن ختم می کرد. پول ها و بخشش هایی را که معاویه می فرستاد، می گرفت و میان فقرا تقسیم می کرد. سالی یک بار نصف همه ی دارایی خود
در راه خدا به نیازمندان صدقه می داد. ثروت را ذخیره نمی کرد. محاسن خویش را خضاب می کرد.
خصلت های برجسته و سیره ی متعالی آن حضرت، در صحنه های مختلف انقلاب اسلامی در میان مردم و مسئولان نیز جلوه داشت؛ برای نمونه: دولت قاطعانه رابطه ی خود را با آمریکا و رژیم صهیونیستی قطع کرد و مردم نیز به حمایت و پشتیبانی آنها برخاستند و با برپایی تظاهرات و راهپیمایی حمایت خود را به مسئولان و مخالفت خود را به استکبار جهانی نشان می دادند. مردم در سخت ترین شرایط محاصره و سختی پیشنهاد تسلیم شدن در برابر آمریکا را نپذیرفتند. عزتمندانه به استقبال شهادت رفتند. جوانمردانه به مقاومت پرداختند و سرانجام طعم شیرین پیروزی را چشیدند و بر صدام و صدامیان پیروز شدند و در ادامه با انقلاب صنعتی در تمام زمینه های اقتصادی و تکنولوژی و کشاورزی به خودکفایی رسیدند. در سیاست خارجی با انگیزه امر به معروف و نهی از منکر بارها شهامت ملت ایران به گوش جهانیان رسیده است و در این راستا هتاکی های دشمنان را حلیمانه تحمل کردند.
13. زنان
درباره ی زنان در حادثه کربلا در دو محور می توان سخن گفت: یکی آنکه آنان چند نفر و چه کسانی بودند؟ دیگر آنکه در این حادثه ی عظیم چه نقشی داشتند؟ زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از اولاد علی بودند و برخی جز آنان، از بنی هاشم و دیگر اقوام.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس، به حمایت از امام
برخاستند و جنگیدند: یکی مادر عبدالله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردی را به وسیله آن کشت؛ سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت که امام حسین او را هم به خیمه ها برگرداند.(1)
مجموعه ی این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل می دادند که پس از شهادت امام و حمله ی سپاه کوفه به خیمه ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی اسیر شدند و به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
آموزش صبر: روحیه ی مقاومت و تحمل زنان در مقابل شهادت ها درس دیگر نهضت بود. اوج این صبوری و پایداری در رفتار و روحیات زینب کبری جلوه گر بود.
پیام رسانی: افشاگری های زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان، هم به صورت خطبه جلوه داشت و هم گفتگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.
روحیه بخشی: در بسیاری از جنگ ها حضور تشویق آمیز زنان در جبهه، به رزمندگان روحیه می بخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را برعهده داشتند.
پرستاری: رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از نقش های دیگر زنان در جبهه ها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستاری و مراقبت حضرت
زینب از امام سجاد یکی از این نمونه هاست.(2)
اما درباره حضور زنان در انقلاب اسلامی، بیشتر به محور « پیام رسانی» باید اشاره کرد. مشارکت زنان در جهاد، شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه امام خمینی و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوه های این حضور است.
نقش زنان انقلاب اسلامی در نهضت امام خمینی بسیار مهم و کارساز بود. آنان با سرپرستی بازماندگان بمباران و جنگ، درس « مدیریت در شرایط بحران» را به دنیا دادند. آنان مجموعه بازمانده را در راستای اهداف نهضت امام خمینی هدایت کردند و با هر اقدام خنثی کننده نقشه های دشمن را خنثی ساختند.
زنان ایران با عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا، گریه ها، شیون ها و عزاداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، جریان کربلا را در اذهان زنده می کردند و بدین صورت به ماجرای کربلا عمق می بخشیدند و بر احساسات نیز تأثیر می گذاشتند و از این رهگذر انقلاب اسلامی ماندگارتر شد.
حفظ ارزش ها، درس دیگر زنان قهرمان انقلاب اسلامی از نهضت کربلا است. حفظ ارزش های دینی و اعتراض به هتک حرمت مقام مقدس زنان و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشم های آلوده از دیگر تأثیرگذاری های حماسه حسینی است.
14. خون
آن روز که جان خود فدا می کردیم، با « خون» به حسین اقتدا می کردیم؛
چون منطق ما منطق عاشورا بود با نفی « خود» اثبات « خدا» می کردیم. خون، عزیزترین موجود پیکر انسان است که با نبود آن، جان هم وجود نخواهد داشت. با این حساب، کسی که حاضر باشد از « خون» خویش در راه مکتب و عدالت و حق بگذرد، آماده ی جانبازی است و این همان « شهادت طلبی» است که از الفبای « فرهنگ عاشورا» است.
هم آن که خون می دهد و از جان می گذرد، عزیز است و ماندگار و هم آن که در راه انتقام خون های به ناحق ریخته، قیام می کند، کاری امام زمان گونه می کند؛ چرا که آن حضرت خونخواه کشتگان کربلاست:« این الطالب بدم المقتول بکربلا؟» و هم آنان که از خون شهیدان، الهام حماسه و فداکاری می گیرند، شاگردان لایق مکتب شهادتند.
اینکه سیدالشهدا در آغاز حرکت به سوی کربلا فرمود: هرکس حاضر است خون قلب خویش را در راه ما نثار و ایثار کند، با ما همراه شود:« من کان باذلا فینا مهجته فلیرحل معنا»(3)، اشاره به همین فرهنگ شهادت طلبی است. قداست خون شهید نیز از همین جاست؛ چرا که او با خدا معامله می کند و حق اوست که با اولین قطره خونش که بر زمین ریخته می شود، آمرزیده شود:« اول ما یهراق من دم الشهید یغفر له دنبه کله الا الدین»(4) و قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، یا قطره اشکی از خوف خدا، محبوب ترین قطره نزد خداوند است:« ما من قطرة احب الی الله عز و جل من قطرتین: قطرة دم فی سبیل الله و قطرة دمعة فی سواد اللیل لا یرید بها عبد الا الله»(5).
در روایات و زیارات نیز نسبت به سیدالشهدا و یاران شهیدش تعبیراتی از این قبیل زیاد است که : شما جان تان را، نفس تان را، ارواح تان را، خون تان را، خون قلب تان را، خودتان را و ... در راه خدا بذل و نثار کردید. هر ملتی هم که این روح و روحیه را داشته باشد، به عزت می رسد و آنان که از خون دادن و جان باختن گریزانند، گرفتار ذلت می شوند.
امام خمینی می فرماید:« مسلم خون شهیدان انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می داند که راه و رسم شهادت کورشدنی نیست و این ملت ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.»(6)
خون شان آیت سرافرازی است. رمز خودسوزی و جهان سازی است. سنگ خونرنگ هر مزار شهید، غزل خون نشان جانبازی است.
پینوشتها:
*عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور.
1.زندگانی سیدالشهدا؛ ج 2، ص 236. به نقل از: لهوف، کبریت احمر و انساب الاشراف.
2. در این زمینه رک به: مقاله « درس های امدادگری در نهضت عاشورا» از مؤلف( مجله پیام هلال، شماره 26، شهریور 1369).
3.مقتل الحسین مقرم؛ ص 194.
4. میزان الحکمه؛ ج 5، ص 192( از پیامبر خدا).
5. همان؛ ص 187( از امام زین العابدین).
6. صحیفه نور؛ ج 20، ص 239.