عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
مقدمه قیام قیامت آسا و حادثه ی حماسه آفرین کربلا از جامعیت و کمالی برخوردار است که آن را جهانی و جاودانه ساخته است و فراتر از زمان، زبان و زمین « بر عقل و دل» آدمیان القا و ابلاغ نموده است؛ چه اینکه از سرچشمه ی زلال الهی- انسانی، توحیدی و عدالت محورانه نشأت گرفته است و با فطرت انسان و سرشت او گره خورده است؛ چنان که در جریان « خلافت الهی» از آدم ابوالبشر علیه السلام براساس : « فتلقی آدم من ربه کلمات»(1)؛ ظهور یافت و در این سیر خلقت و خلافت « نوع انسان» با امام حسین علیه السلام عجین شد؛ زیرا چه مقصود از کلمات « اسمای الهی» باشد « و علّم آدم الاسماء کلها»(2)؛ و چه اسمای قدسی و نوری پنج تن آل عبا(3) همه ناظر بر موقعیت حسین بن علی علیه السلام در هندسه ی هستی و حدوث و بقای عالم وجود و « علت غایی» آفرینش است؛ آنچنان که علامه جوادی آملی فرمودند:« مراد از کلمات چیزی جز اسمایی که به آدم علیه السلام تعلیم شد، نبود؛ یعنی کلمات تلقی شده، ظاهراً جزء همان اسماء بود...»(4). الف) نفی و نقد آنچه به نام اسلام مطرح بود؛ ب) اثبات و احیای آنچه از اسلام به نسیان و فراموشی سپرده شده بود؛ چه اینکه در خطبه ها و نامه های امام حسین علیه السلام چنین جنبش و جهشی، نیز احیای سنّت اصیل اسلامی( ایجابی- آرایشی) و اماته و میراندن بدعت ها ( سلبی- پیرایشی) کاملاً مشهود است و از رازهای قیام کربلا و فلسفه های نهضت حسینی به شمار می رود که فرمود:«... انا خرجت طلب الاصلاح فی امة جدی...»(8) یا « فان السنّه قد امیت و انّ البدعة قد احییت»(9)؛ پس تاریخ و جغرافیای طبیعی و معرفتی « اسلام ناب» وابسته و همبسته به نهضت حسینی است و نگاه ژرف و آگاهانه به چنین قیام جاودانه ای یک ضرورت علمی، عقلی و تاریخی است و بایسته و شایسته است که اصحاب فکر و ارباب اندیشه از منظرهای گوناگون و با رهیافت های معرفت شناختی، ارزشی شناسی، جامعه شناختی و فلسفه ی تاریخی و ... به این قیام توجه نمایند و نقش « انسان کامل» را در احیا و ابقای « اسلام کامل» یا تأثیر بنیادین عنصر امامت و ولایت را در خلوص، توانمندی و کارآمدی توحید و عدالت به عنوان دو مؤلفه ی محوری اسلام ناب محمدی (ص) درک و دریافت نمایند و از دل حادثه ی عظیم عاشورا، دانش و ارزش، جهان بینی و ایدئولوژی، حکمت علمی و عملی، سلوک و سیاست، جهاد و اجتهاد، عقلانیت و معنویت، معرفت و شریعت و تربیت و عدالت ناب اسلامی را استنباط نمایند تا کمال و جامعیت اسلام ناب در جوهره ی قیام حسینی تجلّی گردد که چنین قیامی تنها یک حادثه و پدیده ی تاریخی در یک ظرف زمان و مکانی و نقطه جغرافیایی خاص نبود، بلکه « کربلا» همه ی هستی و هسته ی فرهنگ و تمدن پویا و پایای اسلامی است و اگر « قیام عاشورا» بدون تحریف، انحراف، ارتجاع فکری، التقاط اندیشی، تحجر و جمودگرایی، عوام اندیشی و سطحی نگری، واپس گرایی و ... و با تعمّق و ژرف نگری، درست اندیشی و توجه همه جانبه و به انگیزه ها، اهداف، ریشه های پیدایش و گسترش و مسائل و مصائب، چهره های حماسی و تراژیک و صفحه های سفید و سیاه و ضیاء و ظلمت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، به یقین هماره الگوی فراگیر و اسوه ی حسنه ای برای همه ی آزادگان و آزادی خواهان و طالبان معرفت و معنویت و تربیت و عدالت خواهد شد و « گفتمان عاشورایی» فرا زمانی، فرا زمینی و فرا زبانی می تواند نقش احیاگرانه و اصلاح طلبانه در حیات انسانی داشته باشد و فرمول « کل ارض کربلا، کل شهر محرم و کل یوم عاشورا» را فرمول« انسانیت و تکامل» علم و عقلانیت، ایدئولوژی و تکنولوژی و تعالی و توسعه و الگوی عدالت فکری، اخلاقی و عملی و قسط فردی و اجتماعی قرار دهد و شاید یکی از رازهای ذکر امام حسین علیه السلام از سوی همه ی پیامبران الهی و یادسپاری امامان معصوم علیه السلام در همین نکته نهفته باشد که قیام کربلا، سنت و مکانیسم تحول و تکامل و گفتمان تفکر اصیل دینی و اخلاق ناب اسلامی و دکترین مدیریت و حکومت مبتنی بر « عدالت اجتماعی» است و انسان منهای عاشورا انسان منهای انسانیت و حریت و عدالت است؛ لذا در نوشتار حاضر به یکی از وجوه قیام کربلا که « راز ماندگاری» و « اسرار جاودانگی» و « فلسفه ابدیت» پایانی و مانایی آن است، با رویکردهای تاریخی، کلامی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی می پردازیم و البته به صورت مجمل و فهرست وار به رازها و اسرار ماندگاری و گسترش امواج نهضت کربلا در دو بخش نظری- علمی و عملی- عینی اشاراتی خواهد شد و به همین دلیل با مقدمه حاضر در دو جنبه یاد شده، بحث را به پیش می بریم و نتیجه گیری می کنیم: 1. عوامل مانایی و پایانی نظری- علمی ناگفته نماند که تحلیل ماهوی قیام کربلا و بررسی عقلانی- واقعی چرایی و چگونگی نهضت عاشورا ما را به سوی عوامل علمی و نظری ماندگاری قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام رهنمون می کند که به برخی از آنها در ادامه اشاره می کنیم. 1-1. توحید بودن قیام کربلا امام حسین علیه السلام انسان کامل و مظهر ولایت مطلقه و تجلّی توحید علمی و عینی است که دعای عرفه آن امام همام آکنده از « معرفة الله» و توحید الهی داشتن و « عبدالله» بودن اوست و حادثه ی کربلا ظهور عینی انگیزه، اندیشه، بینش و گرایش توحیدی آن امام علیه السلام می باشد؛ یعنی امام علیه السلام برای خدا، در راه خدا و به یاد خدا قیام کرد و از آغاز تا انجام و بدأ تا ختم نهضت، شعار و عمل او حکایت از توحید داشت که جمله ی « لا معبود سواک»(10) پس از شیر خوردن و از روی اسب به زمین افتادنش در میدان جهاد و شهادت و یا قبل از آن، در دل کارزار، نماز عاشقانه و موحّدانه را برپا داشتن و از « الله اکبر» و « بسم الله و بالله و علی ملّة رسول الله»(11) سخن گفتن، اوج توحید معرفتی و معرفت توحیدی امام علیه السلام و خلوص تمام در برابر معبود است و از « رضی الله رضانا اهل البیت»(12) حرف زدن نیز از توحید و عبودیت حکایت می نماید؛ بنابراین نهضتی که دارای « روح توحیدی» است، ماندگار و پایاست و هرگز، مردن، زوال و فروپاشی در آن راه ندارد؛ لذا توحیدی بودن نهضت از رازهای ماندگاری است. 2-1. قیام کربلا قرآنی بود( قرآنی بودن قیام کربلا) اباعبدالله الحسین علیه السلام در نامه ای به بزرگان کوفه نوشتند:« انا ادعوکم الی کتاب الله و سنّة نبیه»(13)؛ یعنی ایشان فلسفه و راز قیام خویش را دعوت به قرآن و سنت نبوی (ص)اعلام می نمایند و چون قرآن کتاب جاودانه و ابدی خدای سبحان است و قیام کربلا نیز دارای روح و صبغه ی قرآنی است، از ابدیت برخوردار است؛ چنان که خدای سبحان در باب قرآن فرمود:« انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون». پی نوشت ها : 1. بقره: 37. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:59 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |