ب) عوامل بیرونی ماندگاری نهضت کربلا
منظور از عوامل بیرونی، همان مؤلفه های ویژه یک نهضت جهانی است که اگرچه می تواند مرتبط با محتوای درونی آن نهضت به شمار آید، ولی به عنوان خصلتی پیرامونی از آن بحث می شود.
1. سیمای مظلومیت در نهضت کربلا
برخی از عنصر عاطفی و احساسی جریان کربلا سخن می گویند که مجموعه ای از سختی ها و مصیبت های شهادت امام علیه السلام و اصحابش را در برمی گیرد؛ درواقع این امور موجب مظلومیت در یک جریان و نهضت می گردد؛ بلکه مصیبت کربلا بزرگ ترین و با عظمت ترین مصیبت هاست که تاریخ تا به حال به چشم خود دیده است؛ چه اینکه امام علیه السلام خود را کشته اشک معرفی می کند:« من شهید اشک هایم! هیچ انسان با ایمانی مرا یاد نمی کند جز اینکه طوفانی از اندوه در دلش ایجاد و اشک دیدگانش جاری می گردد».(1)
تقابل پاکی و نجابت و حق و حقیقت در برابر ناپاکی و خباثت و باطل و رذالت بزرگ ترین نشانه مظلومیت نهضت کربلاست؛ اینکه عدالت و حق را تباه کنند، بدون هیچ دلیل و منطقی، خود فریاد مظلومیت است. دو جناح حق و باطل در کنار هم و زورگویی و قلدری باطل که باطل است، بدترین مواجهه تاریخی است و این مواجهه در صحنه قیام حسینی به وجود آمد. از نظر نویسنده این نوشتار، سخن حضرت علیه السلام که « مثل من با مثل یزیدی بیعت نمی کند»، از دل شکسته یک مظلوم تراوش مظلومانه کرده است.
رگ رگ است این آب شیرین و آب شور
در خلایق می رود تا نفخ صور
( مثنوی)
فدایی مظلومیت، فدایی بشریت است و این است راز ماندگاری حسین علیه السلام و نهضت او که طنین آن تا روز قیامت طنین افکن خواهد بود.
2. عقلانیت و نهضت کربلا
در یک جمله می توان گفت: نهضت کربلا از عنصر عقلانیت و منطق پیروی کرده است؛ یعنی نهضت امام علیه السلام تنها یک نهضت احساسی و به دور از منطق و دارای یک چهره شورش گونه نبوده است؛ بلکه دارای فلسفه وجودی است.
سه عامل در قیام حضرت علیه السلام نقش داشته است: عامل بیعت، دعوت کوفیان و عامل اصلاح طلبی.
حضرت علیه السلام به گونه ای منطقی هر سه عامل را مد نظر دارد؛ چه اینکه بیعت نکردن به عنوان جرقه قیام و شروع، عنصری لازم بوده است؛ چرا که بیعت با ظلم، بزرگ ترین ظلم به بشریت و انسانیت است و اگر حضرت علیه السلام بیعت کرده بودند، امروز نامی از اسم و قیامش در میان نبود.
پاسخگویی به دعوت کوفیان با علم به بی وفایی و پیمان شکنی آنها نیز مهم و عقلانی است. اگر حضرت علیه السلام دعوت آنان را پاسخ نداده بود، آیندگان قضاوت می کردند که اگر حضرتش پاسخ آنها را داده بود، موفق می شد و این فاجعه اتفاق نمی افتاد؛ البته این، یک پاسخگویی کورکورانه نبود، بلکه حضرت به مسلم علیه السلام سفارش کرد که اگر مردم کوفه یکپارچه، متمایل به بیعت بودند من را خبر کن.(2)
عنصر اساسی و عقلانی دیگر که از مهم ترین عوامل است، تکلیف حضرت علیه السلام به اصلاح و برطرف کردن انحراف از دین اسلام بود که یا با تشکیل حکومت و رهبری جامعه و یا با خونش به این هدف می رسید. حضرت علیه السلام با اینکه تأثیر این عوامل به یک اندازه نبوده است، با این حال از تمام این عناصر در حد تأثیرگذاری خودش و به اندازه لازم و کافی استفاده نمود.
اصلاح، توسط حضرت علیه السلام مفید و مؤثر بود و حتی نیاز به شمشیر و جنگ هم نداشت و این دشمن بود که خواهان جنگ و خون ریزی بود و آغازگر جنگ نیز لشکر عمر سعد است؛ در واقع جنگ دشمن به خاطر بی منطقی و بی فرهنگی اوست.
گوستاولوبون می گوید:« این طور درست نیست که بگوییم اسلام با شمشیر پیش رفته بود. تاریخ نشان داده است که اگر کسی با صمیمیت برخیزد، با صمیمیت حرکت کند و حرفش هم مطابق منطق باشد و خود نیز به آن ایمان داشته باشد، همیشه اثرگذار خواهد بود.»(3)
3. نهضت کربلا و ادامه راه
روزی که امام حسین علیه السلام زنان و خاندانش را همراه خود برد، کسی باور نمی کرد این همان ادامه راه باشد؛ چه اینکه عنصر تبلیغ و افشاگری ظلم همان رسالتی است که پس از امام علیه السلام توسط حضرت زینب (س)و امام سجاد علیه السلام و امامان بعد و امروز علما و واعظان و مداحان حقیقی و با معرفت طی می شود.
پیام رسانی را حضرت علیه السلام بر فرزند دلبندش امام سجاد علیه السلام در آخرین وداع گوشزد نمودند:« فرزندم از طرف من به شیعیانم سلام برسان و به آنان بگو:
پدرم غریبانه جان داد؛ پس بر او ندبه کنید که شهید شد، پس بر او بگریید».(4)
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
قادر طهماسبی(فرید)
حادثه کربلا با ابزار برنده و مؤثر تبلیغ در قالب شنیداری و گفتاری و دیداری و هنری و نمایشی می تواند وجدان ها و فطرت های خواب را بیدار کند و این همان است که می تواند فرهنگ عاشورا را به وجود آورد و سخن پیرامون این مهم، فراوان و از مجال نوشتار ما خارج است.
نتیجه گیری
1. ماندگاری نهضت امام حسین علیه السلام به مفهوم یک نهضت فرازمانی و فرامکانی و فرادینی در صحنه بین المللی قابل بحث و بررسی و تأثیرگذاری است.
2. عوامل ماندگاری بر اساس عامل درون دینی و برون دینی قابل طرح است؛ چرا که قیام حضرت علیه السلام از سویی برخوردار از ویژگی های یک دین کامل و از سوی دیگر مربوط به عوامل بیرونی است.
3. منظور از عوامل درونی همان باورها و اعتقادات و رفتارهای مطابق با این باورهاست که خود، برخاسته از نیت خالصانه و اعمال مطابق با فرهنگ دینی می باشد.
4. دین امری جهانی است؛ زیرا مربوط به فطرت آدمیان است؛ در نتیجه قیام حضرت علیه السلام یک بعد جهانی است؛ زیرا برخوردار از تعالیم دینی کامل می باشد.
5. فضایل نیک از جمله آزادگی و ایثار و تکریم انسانی از مفاهیم قابل فهم و قابل تمجید و تعریف در سطح جهانی است.
6. منظور از عوامل بیرونی نهضت کربلا، عنصر مظلومیت( بعد احساسی نهضت) و عنصر عقلانیت( بعد منطقی نهضت) و عنصر تبلیغ و افشاگری است.
منابع
1. ابن اثیر؛ الکامل؛ دار احیاء التراث العربی، 1408.
2. ابن شهر آشوب؛ مناقب؛ قم: علامه، [ بی تا].
3. اربلی، علی بن عیسی؛ کشف الغمه؛ بیروت: دارالکتاب الاسلامی، 1401.
4. جعفری، محمدتقی؛ امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت؛ تهران: مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، 1381.
5. سیدبن طاووس؛ لهوف؛ نجف: مکتبة الحیدریه، 1385.
6. شریف القریشی، باقر؛ حیاة الامام الحسین بن علی؛ قم: دارالکتب العلمیه، 1397.
7. شیخ مفید؛ ارشاد؛ قم: کنگره هزاره شیخ مفید، 1413.
8. علامه امینی؛ الغدیر؛ بیروت: دارالکتاب العربی، 1387ق.
9. قمی، شیخ عباس؛ نفس المهموم؛ قم: مکتبة بصیرتی، 1405.
10. کوه کمره ای، محمدباقر؛ در کربلا چه گذشت( ترجمه نفس المهموم)؛ قم: مسجد جمکران، 1380.
11. گروه تحقیق، موسوعة کلمات الامام الحسین؛ قم: دارالمعروف، 1374ش.
12. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ بیروت: مؤسسه الوفاء، 1403.
13. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه.
14. مصطفی، آل الاعتماد؛ لمعة من بلاغة الحسین؛ کربلا: انتشارات اعلمی، [ بی تا].
15. المقرم، عبدالرزاق؛ مقتل الحسین؛ قم: مکتبة بصیرتی، 1394.
پی نوشت ها :
1. بحارالانوار؛ ج 46، ص 279.
2. تاریخ سیاسی اسلام؛ ج 3، ص 130.
3. امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت؛ ص 486.
4. موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السلام؛ ص 340.