زیبایی های قیام عاشــورا
حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) پس از قیام عاشورا در جمله ای زیبا فرمودند (ما رأیت إلا جمیــــلا)، من هر چه می بینم زیبایی می بینم این یعنی چه؟ زیبائی های کربلا چیست؟ (ما رأیت إلا جمیــــلا) من در کربلا جز زیبایی ندیدم، ما از کربلا هر چی می بینیم تشنگی و دود و عطش است آنها سختی هایش است اما گاهی توی سختی زیبائی است یعنی یک خانمی که توی آشپزخانه زحمت می کشد سخت است اما توی همین سختی برایش لذیذ است درد زایمان سخت است اما همین سختی را زنها آرزو می کنند که بچه دار شوند آنهایی که بچه دار نمی شوند یک وزنه بردار یک وزنه ای را که بلند می کند خیلی سخت است به او فشار می آید اما همین وزنه برداشتن برایش لذیذ است یعنی در عمق دردسرها... زیبائی ها در لابلای سختی هاست شرکت در کنکور سخت است وزنه برداشتن سخت است زایمان سخت است عمل جراحی سخت است دویدن سخت است بالا رفتن از کوه سخت است منتهی لابلای سختی ها زیبائی است ما می خواهیم منظور حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) از زیبائی های کربلا را بگوئیم.
اخلاص در حرکت و تلاش
1- اخلاص، درباره امام حسین (علیـــه الســـلام) داریم که می گوید (دعوت إلی الله) دعوتت بسوی خدا بود (وفیت لله) برای خدا وفا کری (قمت لله) برای خدا قیام کردی (جاهدت فی سبیل الله) در راه خدا جهاد کردی، یعنی هر چی دیدم از برادرم خلوص دیدم برای اینکه رأی جمع کند برای اینکه مشهور شود، (چند وقت قبل یک دوستی از استانی آمد که ده میلیون بودجه ای به من داده فلان تشکیلات و فلان وزارت خانه بروم تحقیق کنم که عوامل ایجاد موج چیه؟! چه کنیم که توی مملکت موج ایجاد کنیم، گفته اند برو پهلوی قرائتی حالا از آن استان آمده بود که چطوری موج ایجاد کنیم؟! به او گفتم این چه تحقیقی است؟ گفت به من ده میلیون داده اند گفتم بیخود داده اند، وزارت داده، وزارت هم بیخود کرده ما یکی از وظائف مان ایجاد موج نیست.) اگر می بینید که امام حسین (علیـــه الســـلام) موج انداخت برای خدا قیام کرد خدا کار او را موجی کرد یعنی بر موج قرار داد امام خمینی نمی خواست که موج ایجاد کند می خواست که به وظیفــه شرعی اش عمل کند منتهی حرکت الهی او ایجاد موج کرد اصل موج به خودی خود ارزشی ندارد ما باید برای خدا قیام کنیم حالا برای خدا گاهی وقتها مثلاً شما توی یک جلسه ای نشسته ای بعد می بینی که در این جلسه دارند حرفهای بدی می زنند جلسه گناه است برای اینکه فکر می کنی خدا از نشستن شما راضی نیست بلند می شوی و می روی منتهی وقتی بلند شدی و رفتی ممکن است جلسه به هم بخورد و موجی هم ایجاد بشود اما شما به قصد موج این کار را نکردی.
( حضرت امام می فرمود من رفتم مکه کتاب بخرم از کتابفروشی کتاب را خریدم تا رفتم به او پول بدهم صدای اذان بلند شد پول را نگرفت گفتم پول را بگیر گفت مگر نمی بینی که اذان است وقت اذان معامله ممنوع است گفتم بابا این پول را بگیر گرفتن پول دو ثانیه طول می کشد گفت نه، باشد برای بعد خوب عمل یک کتابفروش در مکه در مغز امام ایجاد موج می کند بعد امام می آید اینرا نقل می کند در زندگی خودش هم چه بسا تحت تاثیر قرار می گیرد گاهی یک حرکت ایجاد موج می کند وظیفــه ما ایجاد موج نیست. خلاصه نشست یک نواری هم گذاشت ما حدود چهل دقیقه صحبت کردیم کسانی که در تاریخ ایجاد موج کرده اند و موج آنها هم ثابت مانده است اینها هیچکدام برای هوی و هوس ایجاد موج... ابراهیم ایجاد موج کرد تبر برداشت رفت توی بتخانه و بت ها را کوبید آتش افتادن ابراهیم ایجاد موج بود. حضرت ابراهیم مامور می شود که بچه اش را بخواباند چاقو بگذارد تا چاقو را گذاشت خدا گفت نمی خواهم کشته بشود می خواستم دل از بچه بکنی دیدم دل کندی آفرین این حرکت ایجاد موج کرد الان همه حاجی ها که گوسفند می خوابانند به یاد ابرهیم گوسفند می کشند. ما باید به فکر خدا باشیم آنوقت کار خدایی را خدا به آن برکت می دهد نباید حساب کنیم یک خانه ای بسازم که هر کس می آید یک سوت بکشد این خانه ای ما به قصد جلوه می سازیم این خانه ها فکر می کنیم که به قصد ایجاد موج است در دل افراد فحش می دهند می گویند از کجا آورده؟ می خواهد چه کند؟ چقدر غافل است؟ کی چی، در کنار این کاخ ها چه فقرایی هستند، یک موتور سوار چرخ جلویش را... تک چرخ می زند یا می رود؟ می زند، تک چرخ می زند، خوب این توی دنیای خیال ذهن ها را به خودش متوجه می کند، توی دنیای خیال هر کس او را می بیند می گوید این الان می افتد و خون ریزی مغزی می کند یک خانواده ای را فلج می کند خودش را هم بدبخت می کند یعنی عقلا به او فحش می دهند عقلا کارش را توبیخ می کنند ولی توی دنیای خودش دارد ایجاد موج می کند یک خانمی که خودش را آرایش می کند و می آید توی خیابان به نظر خودش همه چشم ها به او هستند اما همین امروز یعنی حدود دو ساعت پیش بحث ازدواج شد یکی گفت آقا من این دخترهایی که توی خیابان آرایش می کنند را نمی خواهم به اینها... کسی که می خواهد که نگاهش کنند یک افرادی هم به او نگاه می کنند و وقتی به او نگاه کردند معلوم نیست که حالا چه جوری می شود من می خواهم دختری بگیرم که کسی به او نگاه نکرده باشد یا حداقل به او نگاه کرده باشد یا اگر نگاه به او کرده اند به قصد لذت نگاهش نکرده باشند یعنی این دختر به نظر خودش با این لباس آمد ایجاد موج کرد) اجمالاً رمز اینکه کربلا موج افتاد آن خلوص بود.
تشکر از نعمت های الهی
2- تشکر از خداوند، بعضی از این سرداران و بزرگانی که توی جبهه بودند و الان شیمیایی هستند یا شهید شده اند با آنها که مصاحبه می کردند می گفتند الحمدلله رب العالمین، هر کاری کردند که شکایت کند شکایت نکرد.
(اللهم إنی احمدک) خدایا من تو را حمد می کنم (علی أن اکرمتنا بالنبوه علمتنا القرآن) به ما کرامت دادی به ما قرآن یاد دادی (فهمتنا فی الدین) دین را به ما فهماندی، اینها جزو مقتل ابی مخنف است، درست است که ما تکه تکه شدیم بدنمان سوراخ سوراخ شد اما کرامت داریم علم قرآن داریم فهم دین داریم آنکه سوراخ شد پوست بدنم شد اما دین و عزت من سوراخ نشد.
یک دعا داریم که می گوید (لا تجعل مصیبتنا فی دیننا) مصیبت من را در دینم قرار نده، شخصی از یک بزرگواری مشورت کرد یا استخاره کرد برود فلان سفر گفت نرو رفت و سود خوبی پیدا کرد برگشت گفت آقا شما گفتی نرو اما ما رفتیم و پولدار هم شدیم آقا گفت خوب شما توی این سفر یادت هست که فلان روز نمازت قضا شد؟ گفت بله، گفت کل سود تو به نماز قضایت نمی ارزد گاهی وقتها آدم دروغ می گوید یک چیزی هم گیرش می آید اما چه از دست داد و چه گرفت؟ باید دید که چی دادیم و چی گرفتیم.
یک کسی هر جا می رسد راحت می خورد انگار مال پدرش است بعد هم می گوید خدا خلق کرده پهلوی خودش فکر می کند که خوشرویی است اما وقتی مردم به او نگاه می کنند می گویند بردار قایم کن الان می آید و می خورد یعنی... گاهی یک بازاری فکر می کند تاریخ را به روزی بزند که به جمعه بیفتد که بانک ها تعطیل بشود یک روز هم یک روز است خوب وقتی دو تا چک اش را به جمعه انداخت می گوید مواظب باش که چک را به چه تاریخی می نویسد تاریخ را تطبیق کن ما گاهی فکر می کنیم که زرنگی است اما اعتبارمان و زرنگی مان سخاوتمان... بدن تکه تکه شد علم قرآن فهم دین اینها مهم است.
صداقت در گفتار و عمل
3- هماهنگی گفتار و رفتار: فطرت هر انسانی بدش می آید که گفتار و رفتار از هم جدا باشد (قلت صادقا قتلت صدیقا) به به، به به، حسین جان حرف که می زنی راستش را می گویی شهید شدی (صدیقا) یعنی کسی که حرفش و قلبش و مغزش و عملش ظاهرش و باطن اش یکی باشد، بیان صداقت دارد... هماهنگی خیلی زیبا است شما کسی را که ظاهر و باطن اش یکی است می گویی من اینرا خیلی دوست دارم این همین است که هست پس و پیش ندارد تاب ندارد هر انسانی از آدم صادق خوشش می آید زیبائی ها...
استقلال در عقیده و عمل
4- جو ناپذیری: آمدند پهلوی پیغمبر گفتند آقا چی می خواهی؟پول می خواهی به تو پول می دهیم می خواهی ازدواج کنی، بهترین دخترهای مکه را به تو می دهیم پُست می خواهی؟ می خواهی تو را کلید دارد کعبه کنیم فرمود خورشید را یک دست من بدهید و ماه را در دست دیگر دست از هدفم برنمی دارم اینطور نیست که عقربک روح من با پول بالا و پائین برود.
(در جلسه ای بودم خیلی هم جلسه ای مهمی بود خیلی جلسهی باعظمتی بود خیلی باعظمت بود خیلی جلسهی مهمی بود آیت الله صافی از علما و مراجع قم توی آن جلسه بودند برای افتتاح آن جلسه سرود جمهوری اسلامی زده شد همه بلند شدند آیت الله صافی گفت حالا بلند شدن به احترام سرود خوب است اما حالا من پیرمرد حالا دلیلی ندارد... نشست، البته ایشان با انقلاب مسئله ای ندارد منتهی گفت من یک پیرمرد هشتاد ساله بخاطر این سرود با این درد پا بلند شوم چون پایش هم درد می کند در همان جلسه یک کسی مقاله خواند توی مقاله اش دو بار اسم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را برد با زحمت خودش را بلند کرد و ایستاد همه نشسته بودند این تنهایی بلند شد من خیلی از این رفتار... این پیرمرد دو بار به سختی بخاطر امام زمان بلند شد گفت من برای امام زمان بلند شوم ثواب دارد برای سرود ایستادند کار خوبی است کار ملی است خوب است اما به قیمتی که من پیرمرد بلند شوم... اما امام زمان می ارزد که آدم خودکشی کند اینکه همه دیدند این تنهایی بلند شد و ایستاد جلسه هم حدوداً دو هزار نفر توی آن بودند دو هزار نفری که همه مسئولین بودند از همه ایران جمع شده بودند من دیدم عجب! پیرمرد ذره ای جو او را تکان نمی دهد همه نشسته اند این تنهایی بلند شد همه بلند شدند این تنهایی نشست اینکه می گوئیم همه این فیلم را می بینند من هم ببینم بابا تو امتحان داری بلند شو برو کسی که فردا امتحان دارد می نشیند و فیلم می بیند ضربه علمی به خودش می زند و ضربه علمی به سرنوشتش می زند این فیلم ها همیشه هست این جو ناپذیری....)
قرآن می فرماید حسین جان! (لم تأخذک) نگرفت تو را (فی الله) در راه خدا (لومـــ( لائم) یعنی ملامت ملامت کنندگان در تو اثر نکرد. رهبر جو ناپذیر خود امام بود امام در یکی از بیاناتش گفت اگر خمینی تنها بماند سر آشتی با آمریکا خم نخواهم کرد خیلی ارعاب به وجود آوردند من خودم از امام شنیدم که فرمود والله نترسیدم با اینکه جو یک جوی بود که همه می ترسیدند این جو ناپذیری خیلی مهم است نه اینکه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو سیگار بده بکشیم برویم تریاک بیاوریم این فیلم را ببینیم بابا همه فُکلی شدند ما هم فکلی می شویم بابا مهریه پانصد سکه است ما چی کمتر از پانصد سکه داریم؟ امروز یک کسی آمده بود نهضت سواد آموزی می گفت والله من حاضرم دخترم را به چهارده سکه بدهم به فامیل بدهم ولی... (صلواتی بفرستید) حاضرم دخترم را به چهارده سکه بدهم داماد را قبول دارم پسندیده ام اما همه می گویند همه فامیل چند صد سکه می گویند ما چی از او کمتر داریم همینطور موج او را می برد اگر همه هم مهر را بالا بردند شما روی پای خودت بایست اگر همه هم دروغ گفتند شما راست بگو اگر همه حرام خور شدند شما به فکر لقمــه حلال باش این جو ناپذیری یک ارزش است.
چهل و سه تا رادیو به امام جسارت می کرد ذره ای در روح امام اثر نکرد در اندونزی داشتم می رفتم وارد یک پاساژی شدم پاساژ به نظرم هفت هشت طبقه بود ده روز من آنجا بودم روز آخر گفتند اینجا یک دیدنی هایی دارد برویم ببینیم رفتیم خیابانها و پاساژها یک باغ وحش داشت گفتند اینجا دیدنی است تا وارد شدم دیدم یک خانم اندونزی جلوی ما یک مرتبه نگاه به ساعتش کرد کیف اش را باز کرد یک سجاده انداخت و مشغول نماز شد وسط پاساژ... من هر چه فکر کردم آقای قرائتی تو که تبلیغ نماز می کنی در ایران مردش هستی یکمرتبه متوجه شده ای نمازت دارد قضا می شود وسط پاساژ نماز بخوانی گفتم نه من وسط پاساژ نماز نمی خوانم من ممکن است بگویم آقا این پشت ها چیزی نیست... مثل آنهایی که می خواهند تریاک بکشند قایم می شوند یعنی من شهامت اینکه وسط پاساژ نماز بخوانم را ندارم ماشاءالله این خانم اندونزیایی. این زیباست که آدم صحنه هایی را ببیند که تنهایی قیام می کند همه پای فیلم می نشینند من بروم کتابخانه همه این حرف را بزنند من نمی زنم همه غیبت کردید من غیبت نمی کنم همه این غذا را خوردید من نمی خورم جو ناپذیری یک ارزش است.
اعتماد و توکل به خداوند
5- توکل و اعتماد: از چیزهایی که در کربلا جلوه داشت این بود چون امام حسین (علیـــه الســـلام) روز عاشورا فرمود (إنی توکلت علی الله ربی و ربکم) سیل مشکلات در محاصره اقتصادی آب، در محاصره نظامی هفتاد و دو نفر در محاصره سی هزار نفر، خودش را نباخت توکل کرد.
6- قاطعیت: ما باید خیلی کربلا را... منتهی حالا هیئت های عزاداری فقط با یک مراسمی یک طبلی و دهلی و مدحی و سینه زنی، نمی گویم اینها نباشد اینها باشد ولی ببینیم زیبائی ها چیه، قاطعیت، فرمود (لا اُجیبهم إلی شیء مما یریدون) من هرگز به خواستــه اینها تن در نمی دهم اینها می خواهند من تسلیم بشوم محال است که تسلیم بشوم حسین تسلیم یزید بشود؟ محال است، (حتی ألقی الله تعالی و أنا مخضب بدمی) تا این ریشم را با خونم رنگ نکنم جواب نخواهم داد یعنی وقتی اینها می خواهند که من سرم بریده بشود و خونم با ریشم قاطی بشود امکان ندارد تسلیم بشوم یعنی سر می دهم تن به ذلت نمی دهم زیر سم اسب می روم زیر بار زور نمی روم.
7- شهامت: درباره شهامت در فروع کافی داریم حسین جان! (اشهد انک قد بلغت ان الله) تا جایی که می گوید (و لم تخش احداً) از احدی نترسیدی. موج می آید اما من تسلیم موج ها نمی شوم خودم را به غیر خدا نمی فروشم فقط اخلاص اینها گوشه هایی از زیبایی کربلا است.
خدایا، من تقاضا می کنم از عزاداران عزیز این عزاداری سرمایه ای است اینرا هیچ کشوری ندارد یک یا حسین بگو پنجاه میلیون می ریزند توی خیابان نه تبصره می خواهد نه آئین نامه می خواهد نه اضافه کار می خواهد نه حق مأموریت می خواهد با وجودشان پنجاه میلیون می آیند همین پنجاه میلیون برای سالگرد جد و پدرشان حاضر نیستند سالگرد بگیرند ولی هزار و سیصدمین سالگرد امام حسین (علیـــه الســـلام) را می گیرند این خیلی سرمایه است از آن استفاده کنید مردم از پوست پرتغال مربا درست می کنند ما از این عاشورا خیلی می توانیم سرمایه گذاری کنیم بعد همه خطوط با هم هستند یکی نمی گوید آقا تو چپی هستی یا راستی مدرک تو لیسانس است یا دکترا قصاب و نانوا و آیت الله همه با هم می گویند حسین حسین یعنی همه خطوط یکی می شوند یک سرمایه است بدون تشریفات همه می ریزند توی خیابان یک سرمایه است محور همه حسین (علیـــه الســـلام) است یک سرمایه است شعارهای حسین (علیـــه الســـلام) امروز بشر را نجات می دهد (هیهات منّا الذلــــ() شعاری است که امروز جامعه را نجات می دهد اخلاص جامعه را نجات می دهد توکل جامعه را نجات می دهد قاطعیت جامعه را نجات می دهد شهامت جامعه را نجات می دهد جو ناپذیری جامعه را نجات می دهد یعنی تمام کارهای امام حسین (علیـــه الســـلام) الان نجات بخش است ما این مکتب نجات بخش را با یکسری مراسم خشک پوکِ پوچ قانع نباشیم ولذا هم منبری ها به جای سخنرانی حرفهایشان را جمع و جور کنند بیشتر آیه و حدیث بخوانند هم مداح ها شعرهایشان پر محتوا باشد هم جلسات عزاداری تشریفاتی نشود که هر کس پول دارد برود بالا بنشیند هر کس بچه است راهش ندهند زن و مرد با هم باشند من بسیاری از جلسات دیده ام که مردها را می برند تو و به زنها می گویند که توی کوچه بنشینید قالی زیر پای مردها است به زنها می گویند بعداً شام بخورید تحقیر نباید باشد زن و مرد باید یک جور باشد بچه و بزرگ یک جور باشد جلسه ها تا آخر شب طول نکشد بلندگوها همسایه ها را اذیت نکند عزاداری مستحب است مردم آزاری حرام است اگر بلندگوی ما همسایه ها را اذیت کند حرام است این دقتها باید بشود. مراعات بهداشت را بکنید نگوئید آقا من نذر کرده ام یک شتر وسط راه بکشم قربانت بروم این نذر تو درست نیست شتری که توی راه می کشی خون آن ترشح پیدا می کند همه مردم یا نجس می شوند یا بچه ها می ترسند یا شتر رم می کند اصلاً این نذر تو شرعاً واقع نمی شود مثل اینکه آدم بگوید نذر می کنم سرم را بزنم به دیوار من قسم خورده ام که سرم را بزنم به دیوار اگر شما قسم خوردی که سرت را بزنی به دیوار که نمی توانی سرت را به دیوار بزنی هویدا می گفت ما قسم خورده ایم که نسبت به شاه وفادار باشیم کار بد را قسم هم بخوری فایده ای ندارد نذر هم بکنید فایده ای ندارد مراعات بهداشت مراعات همسایه محتوای سخنرانی و مداحی توی مجالس امام حسین (علیـــه الســـلام) سیگار نکشیم هوا مال همه است حق همه را از بین می بریم این دقت ها باید بشود تا از این گنج فضائل ما استفاده بکنیم.