عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
در بررسی اساسیترین مظاهر زندگی امام سجاد (ع) به مواردی چون:ترک دنیا، کثرت عبادت، زهد نسبتبه مال دنیا و خوشیهای آنخواهیم رسید. ما از این مظاهر به «تعبد» و روی گردانی ازدنیا، تعبیر میکنیم. «تعبد» در حیات پربرکت امام (ع) به گونهای است که محتاج دلیلو نص تاریخی نیست. همین کافی است که بدانیم آن حضرت را «زینالعابدین» و «سجاد» لقب دادند. در نظر علمای غیر شیعی،امام سجاد (ع) عابدترین و زاهدترین فرد خود زمانه است که مانندخورشیدی بر تارک انسانیت میدرخشد و تاریخ او را در اعلا مرتبهمیستاید. برای معرفی عبادت امام (ع) به صورت زنده و شناساندن کیفیت ومقدار آن و بررسی حالاتی مانند ترس از خدا، زهد و موعظه که ازلوازم عبادت امام بشمار میآید، برخی از روایات را که متضمناین معنایند، یادآور میشویم: 1) از یکی از کنیزان امام (ع)،در باره عبادت آن جناب، سؤال کردند، او گفت: «آیا مختصر بگویمیا تفصیل بدهم» گفتند: «مختصر بگو» گفت: «هرگاه برای ایشان غذا میبردم یا میرفتمکه رختخوابشان را پهن کنم، در حال نماز و عبادت میدیدمشان.هر روز و شب هزار رکعت نماز میخواند.پیشانی حضرت از زیادی سجده پینه بسته بود و مانند پوست زانویشتر شده بود.» 2) امام باقر -علیه السلام- عبادت پدر بزرگوارشان را چنینتوصیف میکند: «پدرم شبها آن قدر نماز میخواند که هنگام رفتنبه رختخواب، از ناتوانی بر روی زمین خود را میکشاند.» روایاتی هم کیفیت عبادت امام -علیه السلام- را شرح دادهاند:گفتهاند: امام (ع) در حال نماز، مانند چوب خشکی بیحرکتمیایستاد، مگر اینکه باد لباسهای ایشان را به حرکت درمیآورد. چون به نماز قامت میبست، رنگ چهرهاش متغیر میشد و در حالسجده، آن قدر میماند که عرق از سر و روی مبارکش جاری میشد.هنگام وضو گرفتن، از خوف خدا، رنگش میپرید و این چنین خود رابرای دیدار پروردگار آماده میساخت. بعضی از دوستداران امام، با دیدن آن همه عبادت و سختگیری حضرتدر تضرع و مناجات، خوف بر آنان را برمیداشت و از امام تقاضامیکردند که از عبادت خود کم کند و اندکی مراعات حال خود رابنماید. دخترش فاطمه، روزی به صحابی جلیل القدر، جابر بنعبد الله انصاری، گفت که هر طور شده امام (ع) را قانع سازد ازعبادتش بکاهد، تا خدای ناکرده صدمهای به ایشان نرسد و بهمریضی گرفتار نیاید. زیرا او تنها فرزند به جا مانده حسین (ع)و تنها حجتخدا، بر روی زمین است. کیفیت عبادت امام، اختیار از کف حاضران میربود و دل آنها رامیسوزاند. آنها میگریستند و میترسیدند که ضعف و ناتوانی، کهبیسابقه نبود، کار دست امام بدهد. میگوید، روزی امام باقر (ع)نزد پدر رفت و او را در نماز، به حالتی عجیب مشاهده کرد.حالتی که کسی را یارای رسیدن به مرتبه آن نبود. رخسار امام (ع)از شدت شبزندهداری زرد شده بود و چشمانش از گریه بسیار سرخ.در اثر سجدههای طولانی، پیشانی مبارکش پینه بسته بود و بینیایشان زخم شده بود و ساق پاها به کلی از کار افتاده بود. امامباقر (ع) گویند: وقتی پدرم را بدین حالت دیدم، نتوانستم تحملکنم و گریستم. همه کسانی که در باره امام سجاد (ع) کتابی نگاشتهاند و این حالاترا متعرض شدهاند، کمتر به تفسیری روشن و دقیق دراین باره دستزدهاند. توضیح ندادهاند که چرا در زندگی ائمه دیگر، عبادت رابدین صورت مشاهده نمیکنیم. البته این نویسندگان بیمیل نیستندکه عبادت را به گونهای که در زندگی امام سجاد (ع) بروز یافته،دلیل برتری ایشان بدانند و کثرت تضرع و شبزندهداری آن حضرترا، گواه عظمت مرتبه و امامتبه شمار آرند. بسنده کردن به این گونه تفاسیر نارس و عقیم، نشان از درک ناقصیدارد که با شان و منزلت، و شخصیت امام (ع) سازگار نیست. عبادترا صرفا یک فضیلت و ارزش قلمداد کردن، یعنی بررسی حیات وشخصیت ائمه -علیهم السلام- به صورتی غیر دقیق و غیر شیعی ورسیدن به فهمی نادرست و غیر واقعی. اما معرفتشیعی که مبتنی بر اصول اعتقادی ماست، مجالگستردهتری را برای بررسی نقش ائمه -علیهم السلام- و پیگیریهدفهای مشترک ایشان و بحث در وسایلی که برای رسیدن به ایناهداف به کار گرفتهاند، پیش روی ما میگذارد. این که چنین پدیدهای را بدین کیفیت در طول حیات ائمه پیش و بعداز امام سجاد (ع) نمیبینیم، ما را به این نتیجه میرساند کهعبادت آن گونه امام، حرکتی اصولی و وسیلهای کارآمد بود، تا درپرتو آن، اهداف بزرگی را که بر عهده داشت، تحقق ببخشد. نهامام حسن (ع) و نه امام صادق (ع) هیچ کدام، آنگونه که امامسجاد (ع) به عبادت میپرداخت، نپرداختند، و حال آنکه همه امامان-علیهم السلام- در رتبه و شان، برابر و یکسان بودهاند. کدام اوضاع و احوال، امام سجاد (ع) را به اتخاذ چنین رویهای مجبورمیساخت و اهدافی که این رویه متضمن تحقق بخشیدن بدانها بود،کدام است؟ برای این که خواننده بتواند ما را در فهم هر چه بهتر این پدیدههمراهی کند و از ابعاد و مفاهیم و مضامینی که در آن پدیدههست، آگاهی یابد، ناچاریم که آن را از دیدگاههای مختلف بررسیکنیم و به همان نظرگاه معمول و واحد اکتفا نکنیم، زیرا به درکناقص و نااستوار ما از جای گاه حقیقی پدیده عبادت در حیاتطیبه امام سجاد (ع) خواهد انجامید. 1. بررسی حالت تعبد همگام با مظاهر انسانی دیگر تعبد، تنها جنبه قابل بررسی زندگی امام سجاد (ع) نیست. جنبههایارزشمندی چون، آزاد کردن بردگان، بخشش و انفاق نیز در کنارتعبد وجود داشتند. در بحث از زندگی امام (ع)، باید این جنبههارا کنار هم گذارد و از زاویهای واحد بدانها نگریست. این روش،ما را به لمس زیبایی تناسب بین آنها و درک ضرورت ارتباطشان بایکدیگر میرساند و فهم دقیق جوانب قدرت و تاثیرگذاری اینپدیدهها را در فربهی و تکامل شخصیت، به ما ارزانی میکند. آنوقت است که به چگونگی به کارگیری این ابزار توسط امام (ع) وشیوه جمع کردن بین آنها، به عنوان یک صفت واحد پی خواهیمبرد. در بررسی مشترک این پدیدهها، به خاطر وحدت انگیزه و هدف،نقش هر یک از این پدیدهها در تحقق بخشیدن به هدفهای جزیی مختصبه خود، انکارناپذیر است، اما مجموع این اهداف جزیی است کههدف عام و گسترده امام (ع) را شکل میدهد و متبلور میسازد. 2. بررسی حالت تعبد از رهگذر توجه به اوضاع و احوال زمانامام (علیه السلام) اوضاع سیاسی زمان امام سجاد (ع) مختص آن حضرت بود و با اوضاعسیاسی روزگار ائمه دیگر، تفاوت داشت.امام (ع) فرزند یک انقلابی بود که بر ضد حکومت اموی قیام کردهبود و در راه تصحیح افکار انحرافی آن زمان، شهادت را برگزیدهبود. سرزمینهای اسلامی، در زمان امام (ع)، خاصه در دوره اول امامت،در تب تند اضطراب، هرج و مرج و ناامنی میسوخت. دولت اموی درحال نابودی و فروپاشی بود و دولت زبیری در حال شکلگیری وسامان یافتن. البته دوره دوم امامتحضرت (ع) بهتر از دوره اولنبود. جامعه اسلامی در چنگال کابوس وحشتناک و خفهکننده، و ظلم فاجعهآفرینیگرفتار شده بود که علم آن را عبد الملک و والیان قسیالقلب او یعنی حجاج، خالد قسری و بشیر بن مروان بر دوشمیکشیدند. همچنین آن دوران، دوران تحولات اجتماعی بود که در پیفتوحات گسترده مسلمانان پدید آمد; فتوحاتی که حکام را، بیآنکهبه مخاطرات کشور گشایی و آمیخته شدن مسلمین با کفار بیندیشند،به غنائم و خوشیهای فتح سرگرم میکرد. در آن دوران، همچنین سردمداران فکری و شخصیتهای دینی، پا بهعرصه اجتماع گذاردند و مردم را به تبعیت از خویش فراخواندند;کاری که در دوران زندگی امام حسن و امام حسین -علیهما السلامهیچ کسی جرات انجام آن را نداشت. در کنار همه این امور، اعمال تبلیغاتی امویان، ضد اهل بیت وبنیهاشم، همچنین کوشش حکومت در مسخ کردن چهره نورانی فرزندانرسول (ص)، کم کم به ثمر نشست و در دل مردم رسوخ نمود. در اینزمان بود که کار تحریف آغاز گشت و دستگاه اموی با خریدنفحاشان و اجیر کردن راویان دروغگو، به نیرنگبازی و دسیسه بامسلمانان پرداخت. همه این امور بود که دستبه دست هم داد و چهره واقعی دورانحیات امام (ع) را شکل بخشید، لذا در بررسی پدیده تعبد ناچاریماسباب، اهداف و نتایج آن را مورد توجه و دقت قرار دهیم. 3. بررسی پدیده تعبد، با توجه به نقش امام (ع) و عمل هر یک ازائمه -علیهم السلام- در هر مرحله نقش و عملکرد امام سجاد (ع) نشاندهنده نوعی انعطاف در سیره وعمل ائمه (ع) بود. دوره ائمه پیش از ایشان دوره جنگ سیاسی ومطالبه حکومتبود، اما دوره دوم; یعنی دوره امام سجاد (ع) وبعد از او، دوره رهبری فکری و جدال بر محور این موضوع بود.حیات حضرت در ابتدای این دوره، ظهور یافت و طبیعتا پدیدهها وتجلیات جدید و رفتار هم شان آن را طلب میکرد. رنگ و کیفیتاین پدیدهها به فهم شیعه آن زمان، مقدار آگاهی و سطح فرهنگآنها و نوع ارتباطشان با هم بستگی داشت، چرا که شیعه،مجموعهای بود از تمایلات عاطفی و جمعیتی که دارای اصول و مبانیاست. وظیفه ماست که به بررسی اهداف واقعی و برنامههای تبلیغی امامبپردازیم:اهدافی چون: پاسداری از احکام اسلام و تبعیت امت از آن احکام،روشنگری مسلمانان، پروردن علما و به وجود آوردن یک شخصیتنمونه و کامل. همچنین باید به مقدار عنایت مردم و شیعیان بهامام -علیه السلام- برای به عهده گرفتن رهبری و ادامه رهبری، توجهداشته باشیم. در این مجال به بررسی پدیده تعبد در زندگی امامزین العابدین -علیه السلام- میپردازیم تا به تفسیری درست و روشن ازآن و انگیزههایی که امام را به انتخاب این روش، واداشت، برسیم. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:49 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |