آیا امام حسین(ع) دختری به نام «رقیّه» داشته است؟
ý مورخان و مقتلنویسان هنگام بیان فرزندان امام حسین(ع) به ذکر دو دختر به نامهای فاطمه و سکینه، بسنده کردهاند؛1 برخی نیز نام «زینب» را بدانها افزودهاند؛2 اما در هیچ یک از منابع اولیه، نامی از دختری خردسال برای امام حسین(ع) که رقیه، فاطمه صغری و یا نام دیگری داشته باشد موجود نیست و نیز این جریان که هنگام اقامت کاروان اسیران در شام دختری خردسال از امام حسین(ع) در فراق پدر و هنگام مواجهه با سر بریده پدر جان داده باشد، به چشم نمیخورد؛ ولی در برخی از کتابهای متأخر شرح حال این دختر کوچک و قصه جان سوز او در خرابه شام بیان شده است.3 بیشتر این نویسندگان این جریان را از کتاب «کامل بهایی» ـ نوشته قرن هفتم هجری ـ روایت کردهاند.
برای وجود چنین دختری دو شاهد میتوان آورد: شاهد اول: هنگامی که زینب(س) در کوفه با سر بریده امام حسین(ع) مواجه شد، اشعاری سرود که در ضمن آن آمده است: «ای برادرم! با فاطمه کوچک سخن بگو که نزدیک است قلبش تهی گردد.»4 که نشان از وجود چنین دختر خردسالی که در فراق پدر بیتاب بوده، دارد.
شاهد دوم: آوردهاند که: امام حسین(ع) در آخرین لحظات حیات خویش، هنگام مواجهه با شمر، چنین فرمود:
الا یا زینب یا سکینه! ایا ولدی! من ذایکون لکم بعدی؛ الا یا رقیه! یا امکلثوم! انتم ودیعة ربی، الیوم قد قرب الوعد.5
که در اینجا امام حسین(ع) نام رقیه را آورده است.
قدیمیترین منبعی که درباره دختر امام حسین در شام، اظهار نظر کرده است، عمادالدین طبری در «کامل بهایی» است؛ وی مینویسد: «دخترکی بود چهار ساله، شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان، زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخواست.»6 یکی از منابعی که عمادالدین طبری جریان را از او نقل کرده است، کتاب «الهاویة» نوشتهی دانشمندی سنی به نام محمد بناحمد مأمونی است.
در مقاتل گفته شده که بعد از شهادت علیاصغر، امام حسین(ع) او را به پشت خیمهها برد و دفن کرد و اکنون چنین معروف است که علیاصغر روی سینه امام حسین(ع) قرار دارد؟
این قضیه که امام سجاد(ع) علیاصغر را بر روی سینهی حضرت سیدالشهدا(ع) گذاشت و دفن کرد، واقعیت ندارد؛ زیرا اوّلا،ً جنازه را در قبر بر طرف راست میخوابانند که رویش به طرف قبله باشد؛ اگر گفته شود: حضرت او را در مقابل سینهی امام،(ع) در زمین به طرف قبله گذاشت، باز حرفی است، اگر چه مدرک ندارد و ثانیاً، از جهت حکم شرعی، جنازهی طفل را روی سینه گذاشتن و آنطور دفن کردن چه صورت دارد، آیا جایز است؟ آیا میشود آن را نسبت به امام(ع) داد؟ و نقل این موضوع، یعنی گذاشتن جنازهی حضرت علیاصغر(ع) بر روی سینهی مبارک سیدالشهدا(ع) و نسبت آن به بعضی از بزرگان علما، اگر صحت داشته باشد از باب این است که آن طفل صغیر شهید از بس قلب مبارک سیدالشهدا(ع) را با تیر خوردنش سوزانید مثل این است که روی سینهی امام(ع) دفن شده است و در حالی نقل کردهاند که تمامی شهدای بنیهاشم در زیر پای امام(ع) مدفونند، حتی علیاصغر و نزدیکترین کسی از شهدا به آن حضرت، فرزندش حضرت علی اکبر(ع) است و بعد از بنیهاشم سایرین مدفونند و در این مطلب جای شک نیست.7
«عبدالله» کدام یک از فرزندان امام حسین(ع) است؟
عبدالله نام طفل امام حسین(ع) است که در آخرین لحظات جنگ، در آغوش امام(ع) به شهادت رسید؛ البته برخی به اشتباه او را علیاصغر مینامند.
در بررسی تاریخ کربلا و وقایع روز عاشورا، به صحنه جان سوزی برمیخوریم که بسیاری از بزرگان و مورخان آن را نقل کردهاند و گفتهاند که در آخرین ساعات نبرد، طفلی از امام حسین(ع) که در آغوش ایشان بود، هدف تیر دشمن قرار گرفته، به شهادت رسید. نام این طفل را بسیاری «عبدالله» 8 و برخی «علی» 9 و یا «علیاصغر»10 گفتهاند. و بعضی دیگر نیز صرفاً به کلمه طفلی از حسین(ع) اکتفا کرده، از او نامی نبردهاند.11
البته در زیارت ناحیه مقدسه چنین آمده است: سلام بر «عبدالله» طفل شیرخوار تیرخورده، در خون خویش غلطیده که خونش به آسمان جهید و در آغوش پدرش به تیر دشمن ذبح گردید.12
تمام منابع اتفاق دارند که تنها یک فرزند شیرخوار امام حسین(ع) با آن کیفیت به شهادت رسیده است و تنها اختلاف در نام اوست. مرحوم مجلسی میگوید:
«نزد من صحیح این است که امام حسین سه پسر به نام علی داشته است».13 «اما اختلاف درباره اسم او احتمالاً به جهت این بوده که این طفل را به دو نام میخواندند، با توجه به این که طبق روایتی، امام به خاطر علاقه زیادی که به پدرش داشت، بارها نام علی را بر فرزندانش گذاشته است.»14
آیا امام حسین(ع) دختری به نام فاطمهی صغری داشته است که به هنگام شهادت ایشان در مدینه مانده باشد؟
در کتب معتبر تاریخ و مقاتل، نامی از فاطمه صغری ـ فرزند امام حسین(ع) ـ و ماندن وی در مدینه و عدم حضورش در کربلا، نیامده است.
در فهرست اسامی فرزندان امام حسین(ع) در کتب تاریخ و مقاتل، نام دو دختر15 و یا سه دختر16 به نامهای سکینه، فاطمه و زینب، به ثبت رسیده است و نامی از دختری به نام فاطمه صغری موجود نیست و به اتفاق همه مورخان و مقتلنویسان، امام حسین(ع) هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه، تمام فرزندان خود، فرزندان امام حسن(ع) و اهلبیت خود را، به جز محمد بنحنفیه، به همراه داشتند.17
بنابراین، از امام حسین(ع) فرزندی به نام فاطمه صغری که در مدینه مانده باشد و در صحنه کربلا حضور نداشته باشد، در تاریخ ثبت نشده است.
آیا مادر علیاکبر زودتر از مادر امام سجاد با امام حسین(ع) ازدواج کرد که نام علیاکبر بر، ایشان نهاده شده است و علی اوسط و علی اصغر کدامند؟ و سن حضرت علیاکبر چقدر بوده است؟
بسیاری از مورّخان بر این باورند که امام حسین(ع) دو پسر به نام «علی» داشته است که به «علیاکبر» و «علیاصغر» معروف بودند.18 برخی نیز از سه فرزند به نامهای «علیاکبر»، «علیاوسط» و «علیاصغر»یاد کردهاند.19 اما این که امام سجاد(ع) و علی بن الحسین شهید جوان ـ کدام یک از اینها میباشند، سه نظریه وجود دارد:
الف ـ امام سجاد(ع) علیاصغر و شهید جوان کربلا علیاکبر بوده است؛20
ب ـ عکس نظریه اول، یعنی امام سجاد(ع) علیاکبر بوده و شهید کربلا علی اصغر؛21
ج ـ شهید کربلا علیاکبر، امام سجاد(ع) علیاوسط و فرزند خردسالی از امام حسین(ع) علی اصغر بودهاند.22
به عنوان شاهدی برای نظریه، اول به این کلام امام سجاد(ع) تمسک جستهاند که در جواب عبیدالله بن زیاد وقتی که گفت: «آیا خدا علی را نکشت؟» فرمود: «من برادری داشتم که علی نام داشت و از من بزرگتر بود و مردم او را کشتند.»23 البته برخی دیگر هنگام نقل این عبارت، جمله «از من بزرگتر بود» را نیاوردهاند،24 اما اینکه چرا نام یکی «علیاکبر» و دیگری «علیاصغر» نهاده شده، برای تمییز و عدم اشتباه بوده است.
اما درباره تاریخ ازدواج امام حسین(ع) با مادران آن دو، هیچ مطلب مستندی نداریم. نام مادر جوان شهید کربلا «لیلی دختر ابیمرة بن عروه بن مسعود الثقفیه» میباشد25 و برخی نامش را «آمنه» گفتهاند.26 درباره سن ایشان نیز بسیاری متعرض آن نشدهاند و برخی که آن را بیان کردند، تاریخهای متفاوتی گفتهاند: 18 ساله، 25 ساله، (27) 12 ساله، (28) 17 ساله،(29) و تولد در دوران حکمرانی عثمان.30 از این رو تاریخ دقیقی به دست نمیدهد.
در پایان شیخ مفید که از علمای برجستهی شیعی و مورد اعتماد میباشد، امام سجاد(ع) را علی اکبر و شهید کربلا را علی اصغر معرفی کرده است؛31 همچنین ایشان در نقل فرمایش امام سجاد(ع) در مجلس ابن زیاد، فقط به این فرمایش امام اکتفا کرده که من برادری به نام علی داشتم، و مردم او را کشتند، و این مطلب که او از امام سجاد(ع) بزرگتر بوده را نقل نکرده است.32
آیا امام حسین(ع) دختری به نام سکینه داشته است و اگر چنین بوده، آیا در کربلا ازدواج کرده است یا پیش از آن؟ او در کربلا چقدر سن داشته و شوهر او چه کسی است؟ آیا این مطلب صحت دارد که همسر ایشان «مصعب بن زبیر» ـ برادر عبدالله بن زبیر ـ و قاتل مختار ثقفی بوده است و بر فرض صحت، چگونه توجیه میشود؟
با دقت و تحقیق در کتب تاریخی و مقاتل درمییابیم که، تاریخ نویسان شیعی و سنّی وجود دختری به نام سکینه را برای امام حسین(ع) ثبت کردهاند: شیخ مفید مینویسد: سکینه از جمله دختران امام حسین(ع) و نام مادرش «رباب» است.33 مرحوم طبرسی نیز با ذکر این مطلب، میفرماید: امام حسین(ع) وی را به عقد عبدالله بنالحسن، ـ برادر زادهاش ـ درآورد که در روز عاشورا به شهادت رسید،34 و در کتاب «مقتلالحسین» آمده است: ایشان با پسر عمویش ـ عبدالله بنالحسن ـ ازدواج کرد که در روز عاشورا، قبل از این که بین آنها وصلتی صورت بگیرد، به شهادت رسید و هیچ بچهای از ازدواج آنها به دنیا نیامد.35 همچنین مرحوم طبرسی نقل میکند: سکینه بنت الحسین(ع)، در روز عاشورا ده ساله بوده است.36
ذهبی نیز در کتاب «تاریخ الاسلام»، سکینه را دختر امام حسین(ع) میداند و فهرستی از کتبی را که از سکینه ـ بنت الحسین(ع) ـ نام آوردهاند، ذکر میکند37 که حدود بیست کتاب است؛
بنابراین، کتب بسیاری از سکینه ـ دختر امام حسین(ع) ـ یاد کردهاند، که نام برخی از آنها را، افزون بر آنچه در متن آمده، در پینوشت آوردهایم!38
امّا دربارهی سنّ آن بزرگوار، سخن روشنی وجود ندارد و از مجموع اقوال مورّخان استفاده میشود که ایشان در جریان کربلا ازدواج کرده، یا حداقل در سنّ ازدواج بوده است.
مرحوم شیخ مفید در این باره میفرماید: روایت شده که حسن بن حسن یکی از دو دختر امام، حسین(ع) ـ عمویش ـ را برای خویش خواستگاری کرد. امام حسین(ع) به او فرمود: فرزندم، هر دخترم را که بیشتر دوست داری، خود اختیار کن، تا او را به همسری تو درآورم. حسن حیا کرده پاسخی نداد؛ پس امام حسین(ع) فرمود: من دخترم فاطمه را برای تو اختیار کردم؛ زیرا او شباهت بیشتری به مادرم فاطمه(س) ـ دختر رسول خدا(ص)ـ دارد.39
از این روایت استفاده میشود که دختر دیگر امام حسین(ع) (سکینه) است که در آن زمان ـ قبل از جریان کربلا ـ به سن ازدواج رسیده بوده که امام حسین(ع) حسن بن حسن را برای انتخاب یکی ازآن، دو آزاد گذاشت. ذهبی مورخ بزرگ اهل سنت نیز در کتاب «تاریخ الاسلام» میگوید:
«سکینه بنت الحسین(ع) با چند نفر ازدواج کرد که اولشان عبدالله بن حسن بوده است و بعد از او مصعب بن زبیر، عبدالله بن عثمان حزامی، زید بن عمرو، عبدالعزیز بن مروان، و ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف ازدواج کرده است»40
اما این که آیا حضرت سکینه بعد از عبدالله بن حسن، با کس دیگری ازدواج کرده یا خیر، اقوال مختلفی وجود دارد؛ ذهبی در تاریخ اسلام میگوید: «پس مصعب با سکینه ازدواج کرد و پیش از این که به هم برسند مصعب کشته شد و بعد از او نیز چند نفر با سکینه ازدواج کردند.» ابی الفرج اصفهانی نیز در کتاب «الاغانی» چنین میگوید:
علی محمد علی دخیل در کتاب «سکینة بنت الحسین» بعد از نقل تمام اقوال از کتب مختلف، چنین نتیجهگیری میکند: «این اسامی و شوهران حضرت سکینه به شکل عجیبی، بلکه به صورت نادر مخلوط شدهاند، تا جایی که یک اسم به دو نیم شده و از هر نیمی به تنهائی شوهری بیرون میآید و برای سکینه دو همسر پیدا میشود.»41 نیز در جای دیگری میگوید: «این اقوال گوناگون دربارهی همسران حضرت سکینه، از روایات مختلفی که در این زمینه وجود دارد، ناشی شده است که گاه با یکدیگر اختلاف یا تناقض دارند؛ مثلاً در یک صفحه از کتاب «الاغانی» چهار روایت دیده میشود که همه آنها با یکدیگر تناقض دارند؛»42 باز در چند صفحه بعد، بحث را چنین جمعبندی میکند: «این گونه روایات قابل اعتماد و اطمینان نیست و از جمله اقوال و روایاتی که در این باره وجود دارد، آنچه که نزد شیعه پذیرفتنی است، این است که حضرت سکینه جز با پسر عمویش عبدالله بنالحسن ازدواج نکرد.»43
علمای اهل سنت نیز در کتب خود، این اعتقاد شیعه را نقل و با آن موافقت کردهاند.
کتب ذیل از جملهی کتب شیعه و سنی است که این موضوع را روایت کردهاند:
1. اسعاف الراغبین، ص 210؛
2. ریاض الجنان، ص 51؛
3. اعلام الوری، ص 127؛
4. سفینه البحار، ص 638 ؛44
5. مقتل الحسین، اثر مقرم، ص 330؛
6. سکینه بنت الحسین، اثر مقرم، ص 72؛
7. ادب الطف، ج 1، ص 162.
ادامه مطلب در
اسارت اهلبیت(ع) چه مدت طول کشید؟
در حادثهی کربلا پس از پایان نبرد، اهلبیت امام حسین(ع) را اسیر گرفته، شهر به شهر گرداندند و در کوفه و شام به نمایش گذاشتند. این فاجعه، نقض آشکار قوانین اسلام بود؛ چرا که اسیر گرفتن زن و مرد مسلمان از نظر اسلام مردود؛ است همان گونه که علی(ع) نیز در جنگ جمل اسیر کردن زنان را روا نشمرد و عایشه را به همراهی تعدادی از زنان به شهر خودش باز گرداند؛ اما متجاوزان اموی بازماندگان و فرزندان پیامبر(ص) را به اسارت گرفته، مثل اسیران کافر، از کوفه به شام فرستادند، چهرهی زنان اسیر را بر اهالی شهرها و روستاهایی که بر سر راه بود، نشان دادند45 و با آنها در نهایت سنگدلی و خشونت مانند کنیزان و غلامانی که از بیگانه گرفته باشند، رفتار کردند.46
حضرت زینب(س) هنگام عبور از کنار جسد شهدا، در اعتراض به این اسارت فرمود: ای محمد(ص)! اینان دختران تو هستند که به اسارت میروند…47
روز دوازدهم محرّم، به فرمان عمر بن سعد، سپاه به سوی کوفه به راه افتاد. ابن سعد بازماندگان امام(ع) را که خاندان پیامبر(ص)بودند، با شیوهای درد آور به صورت اسیر به کوفه آورد و مردم کوفه نیز برای دیدن اسیران، از شهر خارج شده، در کنار راه ایستاده بودند.
اسیران اهلبیت(ع) به مدت نامعلومی در زندان ابنزیاد ماندند و پس از کسب اطلاع ابن زیاد از یزید، به سوی شام رهسپار شد و روز اول ماه صفر 61 هـ ق به دمشق رسیدند. و با توجه به نقل صحیحی که اسیران اهل بیت در روز بیستم ماه صفر سال 61 هجری مطابق با اولین اربعین شهادت امام حسین(ع) به کربلا رسیده باشند باید بیش از چند روز در دمشق نمانده باشند که شهید قاضی طباطبایی در کتاب گرانسنگ «تحقیق در اولین اربعین سیدالشهدا(ع)» این قول را تقویت کرده است، بنابراین میتوان گفت مدت اسارت اهل بیت حدود یک ماه بوده است.
«علی بنالحسین» در زیارت عاشورا کدام یک از فرزندان امام است؟
منظور از علی بن الحسین(ع) در زیارت عاشورا که گفته میشود:
السلام علی علی بن الحسین.
علی اکبر است؛ زیرا ما در زیارت عاشورا بر شهدای کربلا سلام میفرستیم و از اولاد امام حسین(ع) تنها علی اکبر در کربلا به شهادت رسید و اگر گفته شود که علی اصغر هم در کربلا به شهادت رسید، در جواب میگوییم: از علی اصغر در مقاتل به عبدالله رضیع یاد شده است، نه علی اصغر.48
همچنین وقتی ابن زیاد در دارالاماره چشمش به امام سجاد(ع) افتاد، پرسید چه نام داری؟ پاسخ داد علی بن الحسین. ابن زیاد گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت امام سجاد فرمود:
کان لی اخ اکبر منی یسمی علیاً قتله الناس.
برادر بزرگتری داشتم که اسم او علی بود و مردم او را کشتند.49 این خود قرینهای است بر این که منظور از «علی بن الحسین»(ع) در زیارت عاشورا علی اکبر است نه امام سجاد. البته شیخ مفید امام سجاد(ع) را علی اکبر میداند و علی، ـ جوان شهید کربلا ـ را علی اصغر50. در نهایت منظور از علی بن الحسین در زیارت عاشورا علی جوان و شهید در صحرای کربلا میباشد.
تعداد فرزندان امام حسین(ع) و حضور آنها در واقعهی کربلا چگونه بود؟
طبق نقل شیخ مفید، امام حسین(ع) شش فرزند داشت به نامهای:
1. علی بن الحسین الاکبر یا امام سجاد(ع) که کنیهاش ابومحمد و نام مادرش شهربانو یا شاه زنان ـ دختر یزدگرد پادشاه ساسانی ـ میباشد؛51
2. علی بن الحسین الاصغر، مادرش لیلا ـ دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی ـ است. او براساس گفتهی شیخ مفید در ارشاد، دو سال پس از وفات جدّش علی(ع) در روز عاشورای سال 42 هـ ق، متولد شد و اولین فرد از بنیهاشم بود که به میدان رفت، وقتی اذن میدان خواست، امام(ع) به او اذن میدان داد و نگاه نومیدانهای به او کرد و اشکش سرازیر شد و گریست و فرمود:52 «خدایا! گواه باش جوانی را به میدان میفرستم که شبیهترین مردم به پیغمبر تو، در خلقت و اخلاق، گفتار است، ما هر وقت مشتاق دیدار پیغمبرت میشدیم، به روی او نگاه میکردیم.»53
3. جعفر، مادر او قضاعیة بود. جعفر در حیات پدر بزرگوارش از دنیا رفت.
4. عبدالله، در مدینه متولد شده است و مادرش رباب، ـ دختر امرء القیس ـ میباشد. امرء القیس در مدینه سه دخترش را به ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد که داستانش مشهور است. رباب به همسری امام حسین(ع) درآمد و سکینه و عبدالله، فرزندان حسین(ع) از رباب میباشند.
5. سکینه، مادر او نیز رباب است. سکینه روز پنجم ماه ربیع الاول سال117هـ وفات کرد؛ وفات خواهرش فاطمه نیز همان سال است.54
6. فاطمه: مادرش اماسحاق بوده است.
علی بن عیسی الاربلی در «کشف الغمة» گفته: اولاد حسین(ع) ده تن بودند؛ شش پسر و چهار دختر. سه تن از پسران وی علی نام داشتهاند و محمد و عبدالله و جعفر. علی اکبر در کربلا در برابر پدر جنگید و شهید شد و علی اصغر صغیر را تیر زدند؛ همچنین گفتهاند که عبدالله نیز با پدر کشته شد. دختران او زینب و سکینه و فاطمه بودند. نسل امام حسین(ع) از علی اوسط، یعنی زین العابدین(ع) است؛55 البته قول قوی و قریب به صحت و نظر شیخ مفید است. پس در خاتمه میتوان گفت غیر از امام سجّاد(ع) و جعفر بن الحسین(ع) تمام فرزندان ذکور امام حسین(ع) در کربلا به شهادت رسیدند.
پی نوشت :
1-. الارشاد، سلسلة مؤلفات شیخ مفید، ج 2، ص 135، دارالمفید، بیروت، 1414 هـ.مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 77، موسسه انتشارات علامه، چاپ علمیه قم.اعلام الوری، طبرسی، ج 1، ص 478، موسسه آلبیت، چاپ اول، 1417 هـ.نسب قریش، مصعب الزبیری، ص 59، دارالمعارف، قاهره چاپ سوم.انساب الاشراف، بلاذری، ج 3، ص 1288، دارالفکر، بیروت، چاپ اول 1417 هـ.تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، ص 249، موسسه اهل البیت، بیروت، چاپ اول، 1401 هـ.
2. کشف الغمة فی معرفة الائمة، الاربلی، ج 2، ص 38، تحقیق رسولی، تبریز، سوق مسجد الجامع.
3. نفس الهموم، شیخ عباس قمی، ص 415 و 416، انتشارات مکتبه الحیدریه، چاپ اول، 1379 ش.الایقاد، شاه عبدالعظیمی، ص 179، تحقیق رضوی، منشورات فیروزآبادی، چاپ اول، 1411 هـ.معالی السبطین، حائری، ج 2، ص 170، موسسه النعمان، بیروت، 1412 هـ.
منتهی الآمال، قمی، ج 1، ص 807، موسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، 1411 هـ.کامل بهائی، عمادالدین طبری، ج 2، ص 179، مکتبه المصطفوی.
4. بحارالانوار، ج 45، ص 115، « …یا اخی فاطم الصغیرة کلمّا فقد کاد قلبها ان یذوبا» القندوزی، ینابیع المودة، ج 2، ص 421، انتشارات الشریف الرضی، چاپ اول 1371 ش.
5. موسوعة کلمات الامام الحسین، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ص 511، دارالمعروف، قم، 1415 هـ، چاپ اول؛ ینابیع المودة، ج 2، ص 416.
6. کامل بهایی، همان.
7. تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا، ر.ک: سید محمد، قاضی طباطبایی، چاپ سوم، قم، بنیاد علمی فرهنگی شهید آیتالله قاضی طباطبایی، 1368، ص 174.
8. نسب قریش، مصعب الزبیری، ص 59، دارالمعارف، قاهره، چاپ سوم؛مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، ص 89، تحقیق صقر، بیروت، دارالمعرفة؛الارشاد، سلسلة المولفات، شیخ مفید، ج 2، ص 135، دارالمفید، بیروت، 1414 هـ؛اعلام الوری، طبرسی، ج 1، ص 478، موسسه آ ل البیت، چاپ اول 1417؛مناقب آل ابیطالب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 77، موسسه انتشارات علامه، چاپ علمیه قم؛الاحتجاج، طبرسی، ج 2، ص 25، تحقیق خرسان، منشورات دارالنعمان، 1966 م؛کشف الغمة، الاربلی،ج 2، ص 214، تحقیق رسولی، تبریز، سوق مسجد الجامع؛تذکرة الخواص، سبط بنجوزی، ص 249، موسسه اهل بیت، بیروت، 1401.
9. بحارالانوار، ج 45، ص 46.
10. کشف الغمة، همان.
11. الملهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاوس، تحقیق فارس تبریزیان، ص 168، دارالاسوة، 1375 ش؛ تاریخ یعقوبی، یعقوبی، ج 2، ص 245، دارصادر بیروت، چاپ ششم، 1995.
12. اقبال الاعمال، سید بنطاوس، ج 3، ص 74، تحقیق جواد قیومی، الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1416 هـ. .
13. بحارالانوار، ج 45، ص 232.
14. بحارالانوار، ج 45، ص 329.
15. نسب قریشی، مصعب الزبیری، ص 59، دارالمعارف قاهره، چاپ سوم؛انساب الاشراف، بلاذری، ج 3، ص 1288، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 1417 هـ؛سلسة المؤلفات، الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 135، دارالمفید، بیروت، 1414 هـ؛اعلام الوری، طبرسی، ج 1، ص 478، موسسة آلالبیت، چاپ اول، 1417 هـ؛مناقب آل ابیطالب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 77، موسسة انتشارات علامه، چاپ علمیه قم؛تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، ص 249، موسسه اهلالبیت، بیروت، 1401 هـ؛
16. کشف الغمه فی معرفة الائمه، الاربلی، ج 2، ص 38، تحقیق رسولی، تبریز سوق مسجد الجامع.
17.تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج 4، ص 256، بیروت، موسسه الاعلمی و الارشاد، ج 2، ص 33؛ مقتل ابیمخنف، لوطبنیحیی، ص 7، تحقیق غفاری، چاپ علمیه قم، 1398 هـ؛العوالم، بحرانی، 157، چاپ امیر قم، تحقیق مدرسه امام مهدی(عج) چاپ اول، مقتل الحسین(ع)، خوارزمی، ص 273، نشر نورالهدی، چاپ اول، 1418 هـ؛مقتل الحسین(ع)، مقرم، ص 157، مکتبة بصیرتی، چاپ پنجم، 1394 هـ.؛
18. الطبقات الکبری، محمد بن سعد، ج 5، ص 211، دارصادر؛نسب قریش، مصعب الزبیری، ص 57، 58، دارالمعارف، قاهره، چاپ سوم؛انساب الاشراف، بلاذری، ج 3، ص 1287، دارالفکر، بیروت، 1417 هـ، چاپ اول؛سلسلة المولفات، الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 135، دارالمفید، بیروت، 1414؛تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، ص 249، موسسه اهلالبیت، بیروت، 1401؛اعلام الوری، طبرسی، ج 1، ص 478، موسسه آل البیت، 1417، چاپ اول؛
19. مناقب آل ابیطالب، ابنشهرآشوب، ج 4، ص 77، موسسه انتشارات علامه، مطبعة علمیه قم؛کشف الغمة فی معرفة الائمة، الاربلی، ج 2، ص 38، تحقیق سید هاشم رسولی، تبریز سوق المسجد الجامع؛
20. الطبقات الکبری، همان و نسب قریش، همان و انساب الاشراف، همان و تذکرة الخواص، همان؛تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج 4، ص 340، موسسه الاعلمی بیروت؛ینابیع المودة، القندوزی، انتشارات الشریف الرضی، قم، 1371 ش، چاپ اول؛نصوص من تاریخ ابیمخنف، ج 1، ص 483 و 492، تحقیق کامل سلمان جبوری، دارالمحجة البیضاء، بیروت، 1419 هـ.
21. شیخ مفید، همان، و طبرسی، همان، وابن شهرآشوب، همان.
22. اربلی، همان و ابن شهرآشوب، همان.
23. نسب قریش، ص 58 و الطبقات الکبری، ج 5، ص 212.
24. الملهوف علی قتلی الطفوف، سیدبنطاوس، ص212، تحقیق فارس تبریزیان، دارالاسوة.
25. نسب قریش، ص 57 و الارشاد، همان و مناقب ابن شهرآشوب، و طبرسی، همان.مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، ص 80، تحقیق سید احمد صقر، بیروت دارالمعرفة.
26. سبط ابن الجوزی، همان.
27. مناقب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 109.
28. همان، ج 4، ص 77.
29. ینابیع المودة، القندوزی، ج 2، ص 415.
30. مقاتل الطالبین، ابوالفرج الاصفهانی، ص 80.
31. الارشاد، شیخ مفید ،ج 2، ص 135.
32. همان، ص 116.
33. الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 37، انتشارات علمیه اسلامیه.
34. اعلام الوری، طبرسی، ج 1، ص 418، نشر آلالبیت، و الارشاد مفید، ص 25، و کشف الغمة اربلی، ص 157.
35. مقتل الحسین(ع)، عبدالرزاق موسوی، ص 397، منشورات بصیرتی.
36. همان.
37. تاریخ الاسلام، الذهبی، ج 7، ص 371. دارالکتاب العربی، بیروت، لبنان.
38. مقاتل الطالبین، ابوالفرج الاصفهانی، ص 94، 119، 133، 167.ـ انساب الاشراف، البلاذری، ج 3، ص 362.ـ الثقات، ابن حنان، ج 4، ص 351، مؤسسة الکتب الثقافه.ـ التاریخ الصغیر، البخاری، ج 1، ص 273، دار المعرفه، لبنان، بیروت. ـ تاریخ خلیفة بن خیاط، العصفری، ص 274، دار الفکر، بیروت.ـ الطبقات الکبری، محمد بن سعد، ج 8، ص 475، بیروت.ـ تهذیب الکمال، المزنی، ج 6، ص 397، مؤسسة الرساله.ـ تاریخ المدینة، ابن عامر، ج 2، ص 52، و ج 29، ص 69 در صفحات مختلف، دمشق دار الفکر.ـ اکمال الکمال، ابن ماکولا، ج 4، ص 316، و ج 7، ص 107، دارالکتاب الاسلامی، القاهره.ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 45، ص 169، ص 47، بیروت.ـ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 547، مطبوعات حسینی.
39. الارشاد، شیخ المفید، ج 2، ص 22، ترجمه، رسولی محلاتی، انتشارات علمیه اسلامیه.
40. تاریخ الاسلام، الذهبی، ج 7، ص 371، دارالکتاب العربی، لبنان، بیروت.
41. سکینه دختر امام حسین، ص 20. علیمحمدعلی دخیل، مترجم دکتر فیروز حریرچی، انتشارات امیرکبیر.
42. همان، ص 20 ـ 22.
43. همان، ص 20 ¬ـ 22.
44. همان، ص 20، تا 22.
45. اللهوف، سید بنطاوس ص 152، ترجمه، محمد جواد مولوینیا، چاپ دوم، قم، انتشارات سرور، 1379.
46. همان، ص 126.
47. همان ، ص 170.
48. الارشاد، شیخ مفید، ص 253، چاپ سوم، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، 1399 ق.نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص 524 ، قم، مکتبة بصیرتی، 1405 ق.
49. مقتل الحسین(ع) مقرّم، عبدالرزاق، ص 325، چاپ پنجم، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1399 ق.جذوهای از شرارة عشق حسین(ع)، حاج عباس راسخی نجفی، ص 80، چاپ اول، بیتا، 1369 ش.
50. الارشاد، ج 3، ص 135.
51. بحارالانوار، ج 45، ص 329.- الارشاد، ص 253.- نفس المهموم، قم، ص 524، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ص 214.
52. «اللهم اشهد أنه قد برز الیهم غلام اشبه الناس خلقاً و خلقاً و منطقاً برسولک، و کنّا اذا اشتقنا الی نبیّک نظرنا الیه».
53. نفس المهموم، ص 308.
54. نفس المهموم، ص 530.
55. کشف الغمة، ص 214، بحارالانوار، ج 45، ص 331.