سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
 

10.رخدادهای مربوط به جسم و تربت مطهرامام حسین علیه السلام

در تعدادی از روایات ،رخدادهای شگفت و خارق العاده ای درباره ی جسم مطهرامام حسین علیه السلام و نیز تربت و مزار آن حضرت به چشم می خورد .کلیت این روایات پذیرفتنی است زیرا به طرق مختلفی نقل شده اند ،در بیانات معصومان علیهم السلام نیز ریشه دارند ،و همچنین در طول ادوار مختلف تاریخی
تاکنون ،شواهد صدق آنها بروز کرده است ،هر چند در میان این روایات ،برخی روایات غیر معتبر به چشم می خورد که با وجود احتمال درستی ،به علت ضعف سند ،و یا دشواری پذیرش متن ،از نقل آنها می پرهیزیم .

الف ،قرائت قرآن و سخن گفتن سر مطهر امام علیه السلام

چندین گزارش ،گویای آن است که از سر مطهرامام حسین علیه السلام در مسیر کوفه و شام و نیز در این دو شهر ،صدای قرائت آیاتی از قرآن شنیده شده است .گزارش زید بن ارقم -که گویای قرائت قرآن توسط سر مطهر در کوچه های کوفه است - را نقل می کنیم .
آن گاه که سر حسین [علیه السلام ]را به دستور عبیدالله بن زیاد ،در کوچه های کوفه می گرداندند ،من در اتاقم -که مشرف به کوچه بود -نشسته بودم و ناگاه سر او را در حال عبور دادن دیدم که این آیه را قرائت می کرد :أم حسبت أن اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجباً(122).با دیدن این صحنه مو بربدنم راست شد و عرضه داشتم :ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله ،به خدا سوگند سر تو عجیب تر و عجیب تر است .(123)
نیز بنا به نقل ابن شهر آشوب ،آن گاه که سر مطهر را در کوفه نزد خزانه داران آویخته بودند ،شروع به قرائت سوره ی کهف کرد تا به این آیه رسید :إنهم فتیة آمنوا بربهم و زدناهم هدی فلم یزدهم الا ضلالاو براساس نقل دیگر او ،هنگامی که سر حضرت را بر درختی آویختند این آیه را از سر مطهر شنیدند که:و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون .(124)قرائت قرآن توسط سر مطهر امام علیه السلام -همچون کوفه -در شام نیز تکرار گشت و همان آیات از سوره ی کهف ،توسط سر مطهر قرائت شد .(125)
در جریان دیر راهب نیزآمده که راهب نصرانی پس از مشاهده ی نور ساطع سر مطهر ،با دادن چند درهم با مأموران ،سر مطهر را گرفت و به داخل صومعه
برد.و ناگاه صدایی شنید که می گفت :خوشا به حال تو و به حال کسی که حرمت [صاحب ]این سر را بشناسد ».و او با شنیدن این صدا ،دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که آن سر با او سخن بگوید .که ناگاه سر مطهر آغاز به سخن کرد و فرمود :ای راهب،چه می خواهی ؟راهب گفت :تو کیستی ؟
سر مطهر پاسخ داد :«من فرزند علی مرتضی و فاطمه ی زهرایم .من مقتول در کربلا و مظلوم و عطشانم ».سپس ساکت شد.راهب صورت بر صورت امام علیه السلام نهاده و ملتمسانه می گفت :صورتم را بر نمی دارم مگرآنکه بگویی شفیع من در قیامت خواهی بود .سر مطهر به سخن آمد که :به دین جدم درآی.و راهب بلافاصله شهادتین را بر زبان جاری کرد و مشمول وعده ی شفاعت امام علیه السلام شد .(126)
گفتنی است که در بعضی از منابع شیعی و سنی ،پیش از نقل جریان دیر راهب ،و در بعضی منابع بدون اشاره به این جریان ،گزارشی به چشم می خورد که بر اساس آن ،هنگامی که گروه حمل کننده ی سر مطهر امام علیه السلام به شام ،به کنار دیر مزبور رسیدند و سر را روی نیزه ای نهاده و خود به نوشیدن شراب و خوردن غدا مشغول شدند ،ناگاه دستی خونین ظاهر شد که قلمی آهنین در آن قرار داشت و با خون بر روی دیوار دیر نوشت :
أتر جوامة قتلت حسینا
شفاعة جده یوم الحساب (127)
و چون خواستند دست را بگیرند غائب شد و هنگامی که به غذا خوردن نشستند دوباره ظاهر شد و نوشت :
فلا و الله لیس لهم شفیع
و هم یوم القیامة فی العذاب (128)
و برخاستند تا آن را بگیرند،غائب شد و چون بر سر غذا نشستند ظاهر شد و نوشت :
و قد قتلوا الحسین بحکم جور
و خالف حکمهم حکم الکتاب (129)
و سپس غائب شد .(130)

بقیه در ادامه مطلب


ب.انتشار نور و بوی خوش از سر مطهر

در روایت مربوط به دیر راهب دیدیم که توجه راهب نصرانی پس از مشاهده ی نورساطع از سر مطهر ،به آن جلب شد.(131)به جز این ،چندین روایت در دست است که از انتشار نور از سر مطهر و دهان مبارک امام علیه السلام حکایت دارند .در روایت طبری ،از همسرخولی بن یزید اصبحی چنین نقل شده که وقتی خولی ،سر مطهر امام علیه السلام را زیر دیگی قرار داد ،همسرش ستونی از نور که از سر مطهر به سوی آسمان ساطع بود و پرندگان سفیدی در حال پرواز دور سر مطهر را مشاهده می کند .(132)
در گزارش سهل بن سعد شهرزوری از چگونگی ورود اسرا به دمشق نیز می خوانیم که نوری از دهان مبارک امام علیه السلام ساطع بوده است .وی به قصد زیارت بیت المقدس ،از شهر زور (133)حرکت کرده و در مسیر خود ،به دمشق می رسد و شهر را در وضع غیر عادی مشاهده می کند ؛دروازه ها گشوده ،دکان ها بسته ،مرکب ها زین شده ،پرچم ها برافراشته و مردم کوچه و بازار زینت کرده و شاد !و چون سبب این وضع را جویا می شود پاسخ می شنود که برای امیر ،فتحی عظیم رخ داده و برفردی خارجی که در عراق خروج کرده بود فائق آمده و او را کشته است ! و هنگامی که نام فرد خروج کرده را می پرسد متوجه می شود کسی جز امام حسین علیه السلام نبوده است .ادامه ی ماجرا از زبان وی چنین است :
به آنان گفتم :همان حسین فرزند فاطمه دختر رسول خدا صل الله علیه و آله ؟!چنین گفتند :آری !گفتم :انا لله و انا الیه راجعون ،و این شادی و زینت به خاطر قتل فرزند پیامبرتان است ؟آیا قتل او بس نبود که وی را خارجی نیز نامیدید؟! گفتند :چنین مگو که هیچ کس در اینجا حسین را به نیکی یاد نکند جز آن که سرش را از دست دهد !پس سکوت کردم و در حزن و اشک بودم که ناگاه از دروازه ی بزرگ شهر ،عده ای پرچم به دست و طبل کوبان وارد شدند و گفتند :سر،از این در داخل
می شود .و هر چه سر را نزدیک تر می کردند شادی شان بیشتر می شد !تا اینکه سر مطهر امام را داخل کردند و می دیدم که از دهان مبارکش ،همچون نور رسول ،خدا صلی الله علیه وآله ،نوری ساطع بود .به صورت زدم و گریبان چاک کردم و صدای گریه ام بلند شد و کسانی که صدایم را می شنیدند نیز گریستند ....
در ادامه ی این گزارش ،وی به قرائت آیه ی ولا تحسبن الله غافلاً عما یعمل الظالمون توسط سر مطهر امام علیه السلام اشاره می کند و اینکه رفیق نصرانی اش نیز این صحنه را مشاهده کرده است .(134)
انتشار بوی خوش از سر مطهر نیز دیگر امور شگفت مربوط به جسم امام علیه السلام است .بنا بر نقل ابن شهر آشوب ،پس از آنکه سر مطهر امام علیه السلام را وارد مجلس یزید کردند بوی خوش عجیبی از آن استشمام می شد به گونه ای که بر وی عطرهای موجود غلبه داشت !(135)

ج.بوی خوش و خاصیت شفادهی تربت امام حسین علیه السلام

برخی افراد ،از تربت امام حسین علیه السلام بویی خوش استشمام می کردند .برای نمونه ،بنا به نقل ابن کثیر،پس از آنکه بر قبر امام حسین علیه السلام آب بسته شد تا مکان آن نامعلوم گردد و پس از چهل روز آب فرو نشست ،عربی بیابان نشین به قتلگاه کربلا رفت و در حالی که خاک ها را مشت مشت برداشته و می بویید ،به کنار قبر حضرت رسید و گریست و گفت :پدر و مادرم به فدایت ،چه قدر خوش بویی و چه قدر خوش بوست تربت تو ! و این شعر را ترنم کرد :
أرادوا لیخفوا قبره عن عداوه
فطیب تراب القبر دل علی القبر(136)
خاصیت شفادهی تربت امام حسین علیه السلام یکی از ویژگی ها ،خصائص و امتیازاتی است که خداوند متعال به آن حضرت عطا فرموده و روایات فراوان و معتبری نیز بر آن دلالت دارد .(137)و در طول تاریخ تا عصر حاضر ،افراد زیادی به وسیله ی تربت قبر آن حضرت شفا یافته اند .در اینجا تنها به عنوان نمونه ،دو روایت را که شیخ طوسی در کتاب امالی نقل کرده بازگو می کنیم :
در روایت اول ،شیخ طوسی از فردی به نام سالم چنین نقل می کند .
مبتلا به درد شکم شده بودم و معالجات اثربخش نبود به گونه ای که بر جانم ترسیدم .روزی به زنی از اهالی کوفه -به نام سلمه -بخوردم .گفت :ای سالم !می خواهی تو را به اذن الهی درمان کنم ؟گفتم :بالاترین خواسته ام همین است .او نیز قدح آبی به من داد ،نوشیدم و درد ساکت شد.پس از گذشت چند ماه ،از آن زن پرسیدم مرا با چه چیزی علاج کردی ؟پاسخ داد :به دانه ای از این تسبیح !پرسیدم :این تسبیح از چیست ؟گفت :از خاک قبر حسین علیه السلام .گفتم :ای رافضیه ؟مرا با این مداوا کردی ؟!با این سخن ،او غضبناک برخاست و خارج شد و درد شکم نیز بدتر از قبل،بر من مستولی گشت !(138)
شیخ طوسی در روایتی دیگر ،جریان شایان توجهی را از یک طبیب نصرانی درباره ی آثار بی حرمتی نسبت به تربت قبر امام حسین علیه السلام نقل کرده که گویا جایگاه این تربت نزد شیعیان عصر ائمه علیهم السلام است به گونه ای که موجب بغض و عناد فزون تر دشمنان تشیع می شده است .ابو موسی بن عبد العزیز راوی این روایت -حکایت این طبیب نصرانی را چنین نقل می کند :
در گذرگاه ابو احمد به یوحنا بن سراقیون طبیب برخوردم .وی پرسید :تو را به حق پیامبرت و دینت سوگند ،بگو :کسی که گروهی از شما قبرش را در ناحیه قصر ابن هبیره زیارت می کنند کیست ؟آیا از اصحاب پیامبرتان است ؟گفتم :او فرزند دختر پیامبرمان است .اما علت پرسش تو چیست ؟گفت :من جریان جالبی دراین باره دارم .گفتم :برایم بازگو کن .گفت :شبی سابور کبیر-خادم هارون الرشید -مرا احضار کرد و به همراه او نزد موسی بن عیسی هاشمی رفتیم .دیدیم گویا عقلش زائل شده و بربالشی تکیه کرده و در برابرش طشتی که امعا و احشائش در آن ریخته بود ،قرار داشت .سابور از خادم موسی بن عیسی سبب این وضعیت را جویا
شد.او گفت :ساعتی پیش موسی بن عیسی با ندیمانش در سلامت کامل نشسته بود .و نام حسین بن علی علیه السلام به میان آمد .موسی گفت :روافض در حق او غلو می کنند به گونه ای که تربتش را به وسیله ی مداوا قرار می دهند .در این هنگام مردی از بنی هاشم گفت :من بیماری سختی داشتم و هر معالجه ای که کردم سودی نبخشید تا اینکه با تربت امام حسین علیه السلام شفا گرفتم و بیماری ام برطرف شد. موسی پرسید :آیا از آن تربت ،چیزی نزد تو مانده ؟گفت :آری ،و قطعه ای از تربت به او داد .موسی بن عیسی نیز تربت را گرفت و از روی تمسخر و استهزا،در نشیمن گاه داخل کرد !که ناگاه فریادش بلند شد که :آتش آتش ،طشت طشت !و چون برایش طشت آوردیم ،آنچه در درون داشت در آن ریخته شد ! و ندیمان متفرق شدند و مجلس ماتم سرا شد .
طبیب نصرانی سپس چنین ادامه داد :«با مشاهده ی این وضع ،سابور به من گفت :آیا می توانی علاجش کنی ؟گفتم :جز عیسی علیه السلام که مردگان را زنده می کرد از کسی کاری ساخته نیست .سابور نیز ضمن تصدیق سخنم ،گفت :اما در این خانه بمان تا وضع او روشن تر شود .من نیز آن شب را در آنجا ماندم و موسی بن عیسی تا سحر بر همان حالت بود و سرانجام هلاک شد .»(139)

نتیجه

از خلال بررسی روایات به رخدادهای شگفت پس از شهادت امام حسین علیه السلام به چند نکته می توان دست یافت :
1.شهادت امام حسین علیه السلام حادثه ای است منحصر به فرد و استثنایی ،که آثار و لوازم مترتب بر آن در تاریخ بشریت بی نظیراست .
2.ارتباط اجزای هستی با یکدیگر و ذی شعور بودن آنها ،علاوه بر آنکه از خلال ادله قرآنی ،روایی و عقلی به دست می آید ،از بررسی یاد شده نیز به خوبی قابل استنباط است .
3. عقوبت جنایت و ظلم ،به جز آثار شوم اخروی ،در دنیا نیز گریبان گیر انسان های ستم کار می شود .و چنانکه قرآن هشدار داده ،(140)زندگی تلخی برای آنان رقم می خورد .
4.جایگاه خاص امام حسین علیه السلام و قیام جاوید او ،به مزار و تربتش نیز اثری خاص و معجزه آسا بخشیده ،به گونه ای که انسان ها در طول ادوار تاریخ ،شاهد بروز خوارق عادات و آثار شگفت از این مکان بوده اند .

پی نوشتها

1.بنگرید به :اصغر قائدان مقاله ی «تاملی چند پیرامون گزارش حادثه ی کربلا در منابع مورخان اهل سنت ،مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا .دفتر سوم ،ص70-72.نگارنده مقاله پس از ارائه فهرستی از حوادث خارق العاده که در منابع اهل سنت نقل شده ،چنین می گوید :«نکته ای که در راستای ذکر این معجزات و خوارق ،قابل توجه می باشد ،این که جای بسی تعجب است که چگونه مورخان یاد شده که در ذکرحوادث قیام حسینی بعضاً از ثبت انگیزه های حقیقی قیام به ویژه سخنان امام علیه السلام غافل شده اند برای ذکر این همه معجزات و غرایب که به هیچ روی با عقل و استدلال و سند قابل اثبات نیست ،دقت به خرج داده و به طور مفصل به ثبت آن می پردازد .جای بسی تعجب است چگونه این مورخان که چندان هم قائل به مقام و قداست ویژه و فوق العاده برای امام حسین علیه السلام نبوده اند ،به ذکر این معجزات در شأن آن حضرت و یارانش پرداخته اند ،در حالی که مورخان شیعی و علاقمندان به خاندان عصمت و طهارت چنین نکرده اند ؟
2.سید عبدالله حسینی ،معرفی و نقد منابع عاشورا ،ص119-120.
3.اسماعیل بن کثیر دمشقی ،البدایة و النهایة ،ج8،ص219.
4.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص161،باب 24،ح2.
5.ابی بکر احمدبن حسین بیهقی ،السنن الکبری ،ج3،ص337.
6.سخن علامه مجلسی در این باره چنین است :رأیت فی کثیر من کتب الخاصة و العامة وقوع الکسوف و الخسوف فی یوم عاشوراءو لیلته (محمد باقر مجلسی ،بحار الانوار ،ج55،ص153).
7.ابن عساکر ،تاریخ مدینة دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص356،ح293/علی بن عیسی اربلی ،کشف الغمة ،ج2،ص268/شمس الدین ذهبی ،تاریخ الاسلام ،ج5،ص15-16.
8.علاوه بر منابع پیش گفته ،بنگرید به :محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص213/سلیمان بن احمد طبرانی ،المعجم الکبیر،ج3،ص114/ جلال الدین سیوطی ،تاریخ الخلفاء ،ص207/احمد بن محمد ابن حجر هیثمی ،الصواعق المحرقه ،ج2،ص568.
9.محمد بن منیع ابن سعد ،الطبقات الکبری،ج1ص142/احمد بن محمد خالد برقی ،الماحسن ،ج2،ص313،ح31/محمد بن یعقوب کلینی ،الکافی ،تحقیق علی اکبر غفاری ،ج3،ص208،ح7.
10.علی بن موسی ابن طاووس ،اللهوف فی قتل الطفوف ،ص75.
11. ...انه لما قتل جدی الحسین صلوات الله علیه مطرت السماء دماً و تراباً احمر ...(محمد بن علی بن بابویه صدوق قمی ،عیون اخبار الرضا علیه السلام ،ج2،ص268).
12.محمد بن علی بن بابویه صدوق قمی ،الامالی ،ص177-178.
13.همو،الامالی ،ص189-190/همو ،علل الشرایع ،ج1،ص228.
14.لما قتل الحسین بن علی علیه السلام أمطرت السماء تراباً احمر (جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات.،ص183).
15.وسقط التراب الاحمر (ابن عساکر ،تاریخ مدینه ی دمشق ،ترجمة الامام الحسین علیه ،ص354،ح288).
16.محمدبن علی بن بابویه صدوق قمی .الامالی.ص178و189.
17.محمد بن حسن طوسی ،الامالی ،ص330،ح106.
18.محمد باقر مجلسی ،بحار الانوار ،ج45ص215ح38.
19.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص160،باب 24،ح2.
20.قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص166.
21.لما قتل الحسن احمرت السماء من اقطارها ثم لم نزل حتی تفطرت دما(محمدبن احمد دولابی ،الذریة الطاهرةالنبویة،ص135).
22.قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص166.
23.محمد بن علی سروی سبزواری ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص212/درباره ی بارش خون از آسمان به جز منابع پیش گفته ،بنگرید به اسماعیل بن ابراهیم بخاری ،التاریخ الکبیر ،ج4،ص129ح2202/عبدالرحمان ابن ابی حاتم رازی ،الجرح و التعدیل ،ج4،ص216/ابوحاتم محمد ابن حیان ،الثقات ،ج4،ص329/یحیی بن حسن ابن بطریق ،المعدة ،ص405/ابن نما ،مثیر الاحزان ،ص63و قندوزی ،ینابیع المودة ،ج3،ص20.
24.برای نمونه بنگرید به حافظ بن عبدالله بن محمد ابن ابی شبیه ،المصنف ،ج8ص632،ح258/طبری ،دلائل الامامة ،ص180/طبرسی ،اعلام الوری ،ج1،ص428/محمد بن علی سروی سبزواری ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص213،ابن عساکر ،تاریخ مدینة دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص245،ح22/خوارزمی ،مقتل الحسین علیه السلام ،ج2،ص107-108،ح33/طبری ،ذخائر العقبی ،ص147/زرندی حنفی ،نظم درر السمطین ،ص215/مجلسی،بحار الانوار ،ص44،ص241،ح34.
25.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص128،باب 17،ح2.
26.احمد بن ابی یعقوب یعقوبی ،تاریخ یعقوبی ،ج2،ص246/علی بن یونس بیاضی عاملی ،الصراط المستقیم ،ج2،ص179.
27.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص158-160.
28.ابن عساکر ،تاریخ مدینة دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص364.
29.بنگرید به طبری ،دلائل الامامه ،ص178/محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهرآشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص218/ابن عساکر ،تاریخ مدینة دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص355/ابن حجر هیتمی ،الصواعق المحرقه ،ج2،ص568.
30.محمدبن علی بن بابویه صدوق قمی .الامالی.ص231.
31.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص161،باب24،ح2.
32.ابن نما ،مثیر الاحزان ،ص63/اربلی ،کشف الغمه ،ج2،ص268/ذهبی ،تاریخ الاسلام ،ج5،ص16.
33.شیروانی ،مناقب اهل بیت علیهم السلام ،ص249.
34.محمد بن علی سروی سبزواری ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص212.
35.قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص166.
36.وی را از اصحاب امیرمؤمنان علی علیه السلام بر شمرده اند ؛بنگرید به :رجال الطوسی ،ص89.
37.ابوحاتم محمد ابن حبان ،الثقات ،ج5،ص487.
38.همان ،ص487/ابن سعد ،ترجمه الامام الحسین علیه السلام من طبقات ابن سعد ،ص90/محمد بن علی سروی سبزواری ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص212./طبری ،ذخائر العقبی،ص145.
39.محمد بن حسن طوسی ،الامالی ،ص330.
40.زرندی حنفی ،نظم درر السمطین ،ص220.
41.خوارزمی در مقتل الحسین ،ج2ص111ح44این جریان را به صورت مسند و مفصل نقل کرده است ؛ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج1ص105-106این خبر را به صورت خلاصه نقل کرده ،و قطب الدین راوندی با اختصار و اندکی تغییر در الخرائج و الجرائح ،ج1ص146-147ح234آن را نقل کرده است .همچنین علامه مجلسی به نقل از برخی کتب مناقب معتبر ،این خبر را در بحار الانوار،ج45،ص233-235،به تفصیل ،و در ج19ص 75-76به صورت خلاصه آورده است .
42.خوارزمی در مقتل الحسین ،ج2ص113-114/مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص235.
43.ابن عساکر ،تاریخ مدینة دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص361/طبری،ذخائرالعقبی ،ص145.
44.محمد بن یوسف صالحی شامی ،سبل الهدی و الرشاد ،ج11،ص80.
45.به عنوان نمونه بنگرید به :حافظ بن عبدالله محمد ابن ابی شبیه ،المصنف ،ج8،ص633/کمال الدین و تمام النعمة ،ص532/محمد بن سلیمان کوفی ،مناقب الامام امیرالمؤمنین علیه السلام ،ج2،ص26/سلیمان بن احمد طبرانی ،المعجم الکبیر ،ج3،ص111/خوارزمی در مقتل الحسین ،ج1ص241/ابن عساکر ،تاریخ مدینه ی دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ج14،ص274/قطب الدین راوندی ،قصص الانبیاء ،ج3،ص1144/مجلسی ،بحار الانوار ،ج44.ص252.
46.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،باب28،ص179-188.
47.همان ،ص171،165و189،باب های 27،26و29.
48.همان ،ص180،باب 28،ح2.
49.همان ،ص167،باب 26،ح8.
50.همان ،ص165،باب26،ح7.
51.همان ،ص165،باب26،ح1.
52.قطب الدین راوندی ،قصص الانبیا،ص222،ح292.
53.محمدبن علی بن بابویه صدوق قمی .الامالی.ص231-232.
54.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص165،باب26،ح3.
55.محمدبن علی بن بابویه صدوق قمی ،عیون اخبار الرضا علیه السلام ،ج2ص268.
56.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص153،باب23،ح15.
57.محمدبن علی بن بابویه صدوق قمی،علل الشرایع ،ج1،ص228،ح3.
58.جلال الدین سیوطی ،تاریخ الخلفاء،ص207.
59.محمد بن سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص213.
59.همان .
59-ابن نما ،مثیرالاحزان ،ص88.
60.محمدی ری شهری ،دانشنامه امام حسین علیه السلام ،ج10،ص229.
61.بنگرید به :محمد بن حسن طوسی ،التبیان ،ج9،ص233/طبرسی ،مجمع البیان ،ج9،ص108/علامه طباطبایی ،المیزان ،ج18،ص141.
62.مولوی ،مثنوی معنوی ،دفتر سوم،ص387.
63.محمد بن نعمان مفید ،اوائل المقالات ،ص223/سید مرتضی ،الامالی ،ج1،ص39/محمد بن عیسی تزمذی ،سنن ،ج5ص57/امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی ،مجمع البیان ،ج9،ص109/محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار ،ج79،ص181وج100،ص25.
64.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص169،باب26،ح9.
65.همان ،ص178،باب 27،ح19.
66.جعفر بن محمد ابن قولویه ،باب 27کامل الزیارات را با عنوان «بکاء الملائکة علی الحسین بن علی علیه السلام »و با نقل بیست روایت به این موضوع اختصاص داده است .
67.انا ابن من بکت علیه ملائکة السماء (محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص305) .
68.ابن نما ،مثیر الاحزان ،ص91/علی بن موسی ابن طاووس ،اللهوف ،ص117/مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص148.
69.محمد بن علی بن بابویه صدوق قمی ،علل الشرایع ،ج1،ص160/مضمونی مشابه این روایت را در روایتی از امام صادق علیه السلام خطاب به کرام [عبدالکریم ]نیز مشاهده می کنیم (کلینی ،الکافی ،ج1،ص534،ح19).
70.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،باب27.
71.همان ،باب28،ح23.
72.همان ،ص166،باب 26،ح6.
73.همان ،ص165،باب 26،ح1.
74.اشاره به جریان فتح مکه و آزادی سران شرک از جمله ابوسفیان و فرزندانش ،به علت عطوفت و رحمت پیامبر صلی الله علیه و آله .
75.همان ،ص189،باب 29،ح1/قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص167،ح1107/ابن ابی الدنیا ،کتاب الهواتف ،ص87.
الا یا عین جودی لی بجهد
و من یبکی علی الشهداء بعدی
علی رهط تقودهم المنایا
الی متجبر فی ملک عبد
76.رسول خدا صلی الله علیه و آله بر پیشانی او (حسین علیه السلام )دست کشید و گونه هایش گل انداخت .پدر و مادرش از بزرگان قریشند و نیایش بهترین نیاکان است .(ذهبی ،تاریخ الاسلام ،ج5،ص17-18)
77.آیا امتی که حسین را به قتل رساند به شفاعت جدش در روز قیامت امیدواراست ؟هرگز ،به یقین مشمول شفاعت احمد علیه السلام و ابو تراب علیه السلام نخواهد شد.شما دسته جمع ،بهترین مردم و بهترین از پیران و جوانان را کشتید /جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص160،باب24،ح2.
78.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص165،باب26،ح3.
79.کلینی ،الکافی،ج6،ص548،ح13/جعفر بن محمدقولویه ،کامل الزیارات ،ص198،باب 30،ح1/مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص213،ح32.
80.همو ،الکافی ،ج547،ح10/همو ،کامل الزیارات ،ص198،باب 30،ح2.
81.جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص199،باب31،ح1.
82.همان.
83.قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص165،ح1096.
84.سلیمان بن احمد طبرانی ،المعجم الکبیر،ج3،ص121/ابن عساکر ،تاریخ مدینه ی دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص366،ح308.
85.ر.ک:ابن معین ،تاریخ ابن معین ،ج1،ص361،ح2435/قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الخبار ،ج3،ص541،ح1095و1096/زرندی حنفی ،نظم درر المسمطین ،ص220/مجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص302،ح3وص310،ح12.
86.طبرسی ،اعلام الوری ،ج1،ص430/ابن عساکر ،تاریخ مدینه ی دمشق ،ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص367/ابن حمزه طوسی ،الثاقب فی المناقب ،ص337/ذهبی ،تاریخ الاسلام ،ج5،ص16.
87.محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص218/ابن نما ،مثیرالاحزان ،ص63.
88.هیثمی مجمع الزوائد ،ج9،ص196.
89.محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص217.
90.ابن نما ،مثیر الاحزان ،ص63.
91.محمد بن حسن طوسی .الامالی ،ص727،ح1528/محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص215/مجلسی ،بحارالانوار ،ص263،ح728.
92.قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص166،ح1097/محمد بن سلیمان کوفی ،مناقب امیرالمومنین علیه السلام ،ج2،ص263،ح728.
93.ر.ک:جعفر بن محمد ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص131،باب 17،ح8/قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص169،ح1114.
94.محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص215/ابن نما ،مثیر الاحزان ،ص57/مجلسی بحار الانوار ،ج45،ص301.
95.همو،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص215.
96.همان ،ص214.
97.همان .
98.گویا مراد حضرت این بوده که :این گونه با خدا ملاقات خواهم کرد .
99.همان ،ص214/ابن نما ،مثیر الاحزان ،ص53/طبری ذخائر العقبی ،ص144/ مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص301.
100.ابن عساکر ،تاریخ مدینه ی دمشق .ترجمه ی الامام الحسین علیه السلام ،ص356،ح294.
101.همان ،ص368.
102.محمد بن علی بن بابویه صدوق قمی ،ثواب الاعمال ،ص218-219.
103.محمد بن حسن طوسی ،الامالی ،ص727،ح1529/مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص308،ح7،ج45،ص323،ح17.
104.سلیمان بن احمد طبرانی ،المعجم الکبیر ،ج3،ص112.ح2831،مجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص309،ح11.
105.محمد بن حسن طوسی ،الامالی ،ص163،ح269،قاضی نعمان تمیمی مغربی ،شرح الاخبار ،ج3،ص544،ح1114/خوارزمی ،مقتل الحسین علیه السلام ،ج2،ص110،ح43/ابن عساکر ،تاریخ مدینه ی دمشق ،ترجمه الامام الحسین علیه السلام ،ص371،ح313/طبری ،ذخائرالعقبی ،ص145/محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص216.
106.محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص216./ابن نما ،مثیر الاحزان ،ص61/علی بن موسی ابن طاووس ،اللهوف ،ص81/مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص306،/قاضی نعمان تمیمی مغربی،شرح الاخبار ،ج3،ص171،ح1120این روایت را با کمی اختصار ،از جویربن سعید نقل کرده است .
107.ترمذی سنن،ج5،ص325،ح3869/محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص218/یحیی بن حسین ابن بطریق ،العمد ،ص404/ ابی الفداء اسماعیل ابن کثیر ،البدایةو النهایة ،ج8،ص315/محمد باقرمجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص306.
108.محمد بن حسن طوسی ،الامالی ،ص242.
109.هر چند این مورد و- شاید- مورد بعدی ،قبل از شهادت امام علیه السلام واقع شده ،اما به لحاظ شگفت آمیز بودن و نیز ارتباط با شهادت امام علیه السلام در اینجا ذکر شد .
110.نام وی ،ابن جویره ،ابن جوزه و ابن خوزه نیز ضبط شده است .
111.ولی رب رحیم و شفاعة نبی مطاع ،اللهم ان کان عندک کاذباً فجره الی النار.
112.حافظ بن عبدالله بن محمد ابن ابی شیبه ،المصنف ،ج8،ص40-41،ح17/ حسین ابن عبدالوهاب ،عیون المعجزات ،ص57/محمد بن علی سروی مازندرانی ابن شهر آشوب،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص214/محمد باقر مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص301/ر.ک:محمد بن یوسف صالحی شامی ،سبل الهدی و الرشاد ،ج11 ،ص79.
113.اللهم جره الی النار و اذقه حرها فی الدنیا قبل مصیره الی الاخرة.
114.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص214.
115.اللهم انا اهل بیت نبیک و ذریته و قرابته فاقصم من ظلمنا و غضبنا حقنا انک سمیع قریب.
116.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص215/مجلسی ،بحا الانوار ،ج45،ص302.
117.شیخ مفید ،الارشاد ،ج2،ص132/ابن عساکر ،تاریخ مدینه ی دمشق ،ج45،ص48/اربلی ،کشف الغمه ،ج2،ص218/ ذهبی ،تاریخ الاسلام ،ج5،ص195.
118.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص213/مجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص300،ح1.
119.طبری ،تاریخ الطبری ،ج4،ص531-532.
120.ابن قولویه ،کامل الزیارات ،131-132،باب 17،ح8/مجلسی بحار الانوار ،ج45،ص309،ح10.
121.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص215/ابن دمشقی ،جواهر المطالب ،ص287/مجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص302.
122.کهف ،9.
123.شیخ مفید ،الارشاد ،ج2،ص117/مجلسی ،بحار الانوار ،ج45،ص121.
124.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص218.
125.این روایت به دو صورت توسط منهال بن عمرو نقل شده :بنابر یک روایت ،سر مطهر ،آیه ی شریفه ی أم حسبت أن أصحاب الکهف و الرقیم کانوا من ،آیاتنا عجبا را قرائت کرد ،و مردی با دیدن این صحنه ،خطاب به سر مطهر گفت :«ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و اله به خدا سوگند سر تو عجیب تر است ».و بنابر روایت دیگری ،کسی این آیه را می خواند و سر مطهر به سخن آمد که :«جریان من عجیب تر از جریان اصحاب کهف و رقیم است »/بنگرید به :ابن حمزه طوسی ،الثاقب فی المناقب،ص333،ح1و2/ابن عساکر ،تاریخ دمشق ،ج60،ص370/ صالحی شامی ،سبل الهدی و الرشاد ،ج11،ص76.
126.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص217.
127.آیا امتی که حسین را کشتند امیدوارشفاعت جدش در روز حساب هستند ؟
128.نه ،به خداوند سوگند ،آنان شفیعی نخواهند داشت ،و در روز قیامت در عذاب خواهند بود .
.129.آنان حسین را با فرمانی ستم گرانه کشتند و فرمان آنان مخالف فرمان کتاب خدا بود .
130.قطب الدین راوندی ،الخرائج و الجرائح ،ج2،ص578/ ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص218/محمد بن سلیمان کوفی ،مناقب الامام امیرالمؤمنین علیه السلام ،ص583/ طبری ،ذخائر العقبی ،ص145/بیاضی عاملی ،الصراط المستقیم ،ج2،ص179/ ابن نجار ،ذیل تاریخ بغداد ،ج4،ص159/ذهبی ،تاریخ الاسلام ،ج5،ص107/ابن کثیر البدایة و النهایة ،ج8،ص218/ابن حاتم عاملی ،الدرالنظیم ،ص562.
131.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص217.
132.طبری ،تاریخ طبری ،ج4،ص348/ابن کثیر ،البدایة و النهایة ،ج8،ص206/مجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص125.
133.ناحیه ای وسیع و کردنشین در غرب ایران /ر.ک:یاقوت حموی ،معجم البلدان ،ج3،ص375.
134.خوارزمی ،مقتل الحسین علیه السلام ،ج2،ص67،ح31/مجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص127-128.
135.ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص218/مجلسی ،بحارالانوار ،ج45،ص305.
136.خواستند قبرش را از دشمنش مخفی کنند اما بوی خاک قبر نشانه ی آن شد / ابن کثیر دمشقی ،البدایة و النهایة ،ج8،ص222.
137.به عنوان نمونه بنگرید به :ابن قولویه ،کامل الزیارات ،ص465،باب 92،با عنوان :ان طین قبر الحسین شفاء و امان.
138.شیخ طوسی ،التبیان ،ص319،ح 648ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص220
139.شیخ طوسی ،التبیان ،ص320/ابن شهر آشوب ،مناقب آل ابی طالب ،ج3،ص220.
140.طه ،124.


[ شنبه 90/9/5 ] [ 4:28 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
لینک دوستان
امکانات وب

حرم فلش-طراحی-کد وبلاگ-کد جاوا
style="display:none; text-align:center">??? ???-?????-?? ?????-?? ????