عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
روز بیستم ماه صفر، روز اربعین و به قول شیخین - شیخ مفید و شیخ طوسی- بازگشت اهل حرم امام حسین علیه السلام از شام به مدینه، و روز ورود اولین زائر آن حضرت جابربن عبدالله انصاری به کربلا، جهت زیارت امام حسین علیه السلام است . زیارت آن حضرت در این روز مستحب است. که به فرموده امام حسن عسکری علیه السلام از نشانه های مؤمن است. سند زیارت اربعین شیخ طوسی در تهذیب و مصباح ، زیارت مخصوصه روز اربعین را از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده است. بررسی زیارت اربعین امام حسین علیه السلام فراز اول: - السلامُ علی وَلیِّ الله و حبیبه؛ سلام بر ولی و حبیب - دوست- خدا. فراز دوم: - اللهم انی اَشهَدُ أنـَّهُ وَلیـُّکَ وَ ابنُ وَلیِّک؛ بار خدایا گواهی می دهم که ( امام حسین) ولی تو و فرزند ولی تو است . فراز سوم: - و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالةِ وَ حَیرَةِ الضـَلالة َ؛ - خدایا- جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات دهد. ادامه مطلب در اینجا [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 10:23 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
یکی از نشانه های مومن، زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسگری(ع) روایت شده است که «علامتهای مؤمن پنج چیز است، پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی برخاک نهادن درسجده و بسم الله را بلندگفتن» بنابراین یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین برشمرده اند. [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 10:23 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
یکی از راههای عمیق و در عین حال ساده و آسان برای شناخت اسلام و آثار سازنده آن، مطالعه زندگی اصحاب خاص پیامبر(صلی الله علیه واله) و امامانمعصوم (علیهم السلام) است. آنها که تا آخر عمر در خط پیامبر وامامان بودند و از جانب آن بزرگوران مورد تایید قرار گرفتند. جابر بن عبد الله انصاری از افراد نادری است که براستی شاگردفهیم، عارف، پارسا، مجاهد و وارسته پیامبر(صلی الله علیه واله)بود. وی بیش از90 سال عمر پربرکتخود را در راه اسلام و گسترش آن صرف کرد وشیرمردی مخلص و نستوه، عابدی وارسته و عاشق و عالمی پرتلاشبود. جابر پنج امام را درک کرد، از شاگردان و یاران مخصوص همهآنها بود و در نشر اندیشه آنان، سهمی بزرگ داشت.«جابر بن عبد الله انصاری» کسی بود که هم اسلام او را پرورشداد و هم او موجب رشد و گسترش اسلام شد. او در این میدان، گویسبقت از همگنان ربود و چنان درخشید که وی را از «اصفیا»میدانند.او به دو موضوع، که در مکتب اسلام بسیار مهم و سرنوشتساز است،اهمیتبسیار میداد: 1- پاسداری و نگهبانی عمیق و جدی از خط راستین ولایت و رهبریامامان برحق، 2- نقل و نشر احادیث پیامبر و امامان(علیهم السلام) و گسترشفرهنگ اسلام. او چنان به نشر روایات اهمیت میداد که در تمامکتب احادیث اسلامی، نام او به عنوان ناقل حدیث و ناشر فرهنگاهل بیت (علیهم السلام) میدرخشد. پس ضروری است که زندگی این بزرگوار را مورد مطالعه قرار داده، از آن درس گیریم و درزندگی خود به کار بندیم. جابر کیست؟ جابر بن عبد الله انصاری یار باوفای پیامبر (صلی الله علیه واله)و شیفته حق وپاسدار جان برکف اسلام حدود پانزده سال قبل از هجرت در مدینه ودر خانوادهای محترم، از خاندان «خزرج» متولد شد. پدر جابر«عبد الله بن عمرو» از نخستین کسانی است که قبل از هجرتپیامبر(صلی الله علیه واله)از مکه به مدینه، اسلام را پذیرفت. او تمام زندگیاشرا وقف گسترش اسلام کرده بود. و بیش از صد سال داشت. در جنگ بدرشرکت کرد و در جنگ احد به درجه رفیع شهادت دستیافت. نام مادرجابر «نسیبه» بود و دختر، عقبه بن عدی به شمار میآمد. جابر در عصر پیامبر هنگامی که پدر جابر به شهادت رسید، جابر 9 خواهر داشت. گروهی بر این باروند که جابر پنج فرزند داشت، سه پسر که عبد الرحمن، محمد و حمید نام داشتند. و دو دختر که میمونه و ام حبیب خوانده میشدند. به سبب نام پسرهایش، جابر را ابو عبد الرحمن و ابو محمد و گاه ابو عبد الله میخواندند. جابر در عصر پیامبر(صلی الله علیه واله)عنصری پاک، مجاهدی مخلص و صحابی رسولخدا (صلی الله علیه واله)شمرده میشد و همراه پیامبر(صلی الله علیه واله)در 19 غزوه از بیست و یک غزوه شرکت کرد. امام باقر(علیه السلام) فرمود: از جابر بن عبد الله انصاری شنیدم که میگفت: از رسول خدا (صلی الله علیه واله)در مورد سلمان پرسیدم ، فرمود: سلمان دریای علم و معرفت است که نمیتوان به آخر آن رسید. سلمان دارای علمگذشته و آینده است. خداوند دشمن دارد ، کسی را که با سلماندشمنی کند و دوست دارد آن را که با سلمان دوستی ورزد. عرض کردم درباره ابوذر غفاری، مقداد، و عمار یاسر چه میفرمایی؟حضرت پاسخ را تکرار کرد. از محضر رسول خدا (صلی الله علیه واله)بیرون آمدم، تا این چهار تن (سلمان، ابوذر، مقداد، عمار یاسر) را دیدار کنم و به آنها بشارت دهم. وقتی از حضور رسول خدا(صلی الله علیه واله)حرکت کردم ، فرمود: «الی یا جابر و انت منا، ابغض الله من ابغضک و احب مناحبک» ای جابر، تو از خاندان ما هستی، خداوند دشمن دارد آن را که با تو دشمنی ورزد و دوست دارد آن را که با تو دوستیکند. وصیت مخصوص پیامبر(صلی الله علیه واله)به جابر از ویژگیهای جابر بن عبد الله انصاری وصیت پر راز و رمز رسولخدا(صلی الله علیه واله)به اوست. این امر شگفتانگیز بیانگر مقام ارجمند و شخصیت عظیم جابر است. رسول خدا (صلی الله علیه واله)به جابر فرمود: «امید آناست که عمر طولانی کنی تا فرزندی از من را که از نسل حسین(ع)است و محمد نام دارد ، ببینی که علم دین را میشکافد و تشریح میکند. وقتی او را ملاقات کردی، سلامم را به وی برسان. جابر بعد از پیامبر(صلی الله علیه واله) از گفتار و روش جابر و قراین بسیار استفاده میشود که جابر بنعبد الله انصاری ، بعد از رحلت پیامبر(ص)، هیچگاه به راه دیگران نرفت و با کمال شهامت در خط راستین اسلام پا برجا ماند. و از افراد نادری است که فراز و نشیبها وی را نلغزاند. ابو زبیر مکی میگوید: جابر را دیدم بر عصایی تکیه داده، از کوچههایمدینه عبور کرد ، به محل اجتماع مردم مدینه آمد و گفت: «علی خیر البشر فمن ابی فقد کفر ، معاشر الابصار ادبوا اولادکم علی حب علی.» علی(علیه السلام)بهترین انسانهاست، پس هرکس منکر این موضوع شود، راه کفر پیموده است. ای مردم مسلمان مدینه ، فرزندان خود را بر اساس دوستی و عشق علی(علیه السلام)تربیت کنید ، هر کسمانع از آن شد ، بنگرید که مادرش چگونه او را زاده است. (اصالتخانوادگی ندارد.) «ابو زبیر» میگوید: از جابر پرسیدم: علی(علیه السلام)چگونه شخصی بود؟ جابر ابروانش را که روی چشمانش افتاده بود، بالا زد و گفت: علی(علیه السلام)بهترین افراد بشر در روی زمین بود. در زمان رسولخدا(صلی الله علیه واله)هرگاه میخواستیم منافقان را بشناسیم ، معیار ما ارتباط با علی(علیه السلام)بود. یعنی هر که با علی(علیه السلام)رابطه خوبی نداشت، منافق بود و هر که روابط خوبی با حضرت داشت، مسلمان حقیقی بود. ناشر افکار خاندان نبوت تلاش بیوقفه از ویژگیهای جابر بود در نشر افکار و فرهنگ امامان(علیهم السلام) در زمانی که دشمنان برای پوشاندن فرهنگ اهلبیت(علیهم السلام) تلاش میکردند ، جابر گاه برای دریافت حدیثیاز پیامبر(صلی الله علیه واله)از مدینه به سوی شام (با وسایل آن زمان) حرکت میکرد. در مورد وثاقت جابر ، امام باقر(علیه السلام)فرمود: «جابر هرگز دروغ نمیگوید.» در این باره، تاریخ نویسان گفتهاند: « و کان من المکثرین فی الحدیث، الحافظین للسنن.» جابر در نقل گفتار و فرهنگ اسلام بسیار کوشا بود و از پاسداران سنتهای اسلام بهشمار میآمد. شیعه شیفته در میان یاران و اصحاب رسول خدا(ص)، دوستی و محبت امیرمومنانیک امتیاز و برجستگی بشمار میرفت که «جابر» یکی از نمادهایمودت و دوستی به حضرت علی بود. دیدار فاطمه (سلام الله علیها) جابر آمد و شد فراوانی با پیامبر داشت و رسول خدا نیز به اینجوان با محبت، صمیمی و امین اعتماد میورزیدند. این اعتماد بهحدی بود که روزی رسول خدا، جابر را برای رفتن به منزل فاطمهزهرا (س)، همراه خویش ساخت; جابر این همراهی را چنین حکایتمیکرد: لوح سبز اعتماد بسیار پیامبر به جابر او را میان اهل بیت نیز امین ومحرم راز ساخته بود. به گونهای که فاطمه و علی(ع)جابر را ازخود میدانستند و گاه او را از اسرار این خاندان، آگاهمیساختند. یاور امام زمان(علیه السلام) بعضی از دانشمندان و سیره نویسان، تاویل معنای آیه (ان الذیفرض علیک القرآن لرادک الی معاد) را به رجعت جابر با امام زمان حضرت مهدی(علیه السلام)مربوط میدانند. شاید رسول خدا(صلی الله علیه واله)یا یکی از امامان(علیهم السلام) با خواندن آیه فوق به جابر بشارت داد که ، هنگام ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)زنده میشوی; از یاران نزدیک و مخلصآن حضرت خواهی بود و در تثبیت و گسترش حکومت جهانی آن حضرتنقش بسزایی بر عهده خواهی داشت. ادامه مطلب در اینجا [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 10:21 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
اهمیت اربعین از کجاست ؟ صرف اینکه چهل روز از شهادت شهید می گذرد ، چه خصوصیتی دارد ؟ اربعین خصوصیتش به خاطر این است که در اربعین حسینی یاد شهادت حسین زنده شد و این چیز بسیار مهمی است . شما فرض کنید اگر این شهادت عظیم در تاریخ اتفاق می افتاد یعنی حسین بن علی و بقیه شهیدان در کربلا شهید می شدند ، اما بنی امیه موفق می شدند همانطور که خود حسین را و یاران عزیزش را از صفحه روزگار برافکندند و جسم پاکشان را در زیر خاک پنهان کردند ، یاد آنها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهای بعد محو کنند .ببینید در این صورت آیا این شهادت فایده ای برای عالم اسلام داشت ؟ یا اگر هم برای آن روز یک اثری می گذاشت ، آیا این خاطره در تاریخ هم ، برای نسلهای بعد هم ، برای گرفتاریها و سیاهی ها و تاریکی ها و یزیدیهای دوران آینده تاریخ هم اثری روشنگر و افشا کننده داشت ؟ اگر حسین شهید می شد ، اما مردم آن روز و مردم نسلهای بعد نمی فهمیدند که حسین شهید شده ، آیا این خاطره چه اثری و چه نقشی می توانست در رشد و سازندگی و هدایت و برانگیزانندگی ملتها و اجتماعات و تاریخ بگذارد ؟ رمز زنده ماندن واقعهى عاشورا اگر زینبکبرى(سلاماللَّهعلیها) و امام سجّاد(صلواتاللَّهعلیه) در طول آن روزهاى اسارت - چه در همان عصر عاشورا در کربلا و چه در روزهاى بعد در راه شام و کوفه و خود شهر شام وبعد از آن در زیارت کربلا و بعد عزیمت به مدینه و سپس در طول سالهاى متمادى که این بزرگواران زنده ماندند - مجاهدات و تبیین و افشاگرى نکرده بودند و حقیقت فلسفهى عاشورا و هدف حسینبنعلى و ظلم دشمن را بیان نمىکردند، واقعهى عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقى نمىماند.
درسى که اربعین به ما مىدهد درسى که اربعین به ما مىدهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطرهى شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبلیغات و طوفانى که علیه جنگ به راه نیفتاد جنگى که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیت و شرف مردم بود. ببینید دشمنان علیه شهداى عزیزى که جانشان - یعنى بزرگترین سرمایهشان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه کردند و مستقیم و غیرمستقیم، با رادیوها و روزنامهها و مجلهها و کتابهایى که منتشر مىکردند، در ذهن آدمهاى سادهلوح در همه جاى دنیا، چه تلقینى توانستند بکنند. [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 10:8 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
مقالات و مطالب مربوط به این امام همام را در وبلاگ دوم بنده در آدرس زیر مطالعه نمایید: http://deldadehh.parsiblog.com/Archive/%c7%e3%c7%e3+%e3%e6%d3%ed+%98%c7%d9%e3%28%da%29/ [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 10:1 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
فلسفه و حکمت عزادارى براى امام حسین علیهالسلام چیست؟ درس آزادى به دنیا داد، رفتار حسین
بذر همت در جان افشاند، افکار حسین گر ندارى دین به عالم، لااقل آزاده باش این کلام نغز مىباشد زگفتار حسین مرگ با عزّت، زعیش در مذلّت بهتر است نغمهاى مىباشد از لعل دربار حسین در عین حال، موارد ذیل علاوه بر موارد پیش گفته، مىتوانند حکمت عزادارى براى امام حسین علیهالسلام را تبیین کنند: پىنوشت 1. در این خصوص نگا: فرهنگ عاشورا، صص 268 - 271؛ حسین، عقل سرخ، صص 77 - 119؛ امام حسن و امام حسین8، صص 116 - 121. [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 8:50 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
پرسش:
عزاداری امام حسین(ع) که مایه خیرات و برکات کثیره و رمز بقا و حیات دین در طول تاریخ اسلام بوده است از چه آفاتی برخوردار است و چه عواملی نقاط قوت و تاثیرگذاری آن را کمرنگ می کند؟ پاسخ: از آنجا که این بحث گسترده و پردامنه است لذا در حد اقتضای این ستون به اهم آفت ها و آسیب های موجود به شرح زیر می پردازیم: 1- فقدان معرفت و آگاهی همچنین در حدیثی دیگر امام حسین(ع) می فرماید: «ما خلق الله العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه» خداوند بندگان را خلق نکرد مگر اینکه او را بشناسند، پس هنگامی که خدا را شناختند عبودیت و بندگی او را بجا می آورند.(2) بنابراین عزاداری به عنوان یکی از قویترین و بهترین مؤلفه های حیات دین و مکتب اهل بیت(ع) کاری دقیق، ظریف و تخصصی است که فقط زمانی آثار مورد انتظار اهل بیت(ع) را بروز خواهد داد که با آگاهی همه جانبه به ابعاد گوناگون آن و مقررات و شرایط خاص خودش انجام گیرد. اگر گردانندگان و عوامل اجرایی عزاداری جاهل به این ابعاد و شرایط خاص باشند، نمی توانند آن نتیجه مطلوب را از عزاداری بگیرند، اگر نتیجه نامطلوب و انحرافی هم نگیرند حداقل کار این است که عزاداری را به یک امر ضعیف و کم اثر تبدیل می کنند. امام علی(ع) ناتوانی مجریان و عوامل اجرایی یک کار را آفت آن کار می داند و می فرماید: آفه الاعمال، عجزالعمال. آفت کارها ناتوانی مجریان است.(3) 2- تبدیل شدن عمل به عادت عزاداری وقتی برای مجریان و شرکت کنندگان تبدیل به یک عادت شود دیگر هیچ کس کاری ندارد که کیفیت و هدف عزاداری چگونه باید باشد و چرا اهل بیت(ع) امر به برپایی عزاداری کرده اند و عزاداری چه خواص و آثاری باید ایجاد کند. این حالت موجب می شود تا عزاداری به جای این که حرکت آفرین، تکامل بخش و رشد دهنده باشد، غفلت زا، کند کننده و بازدارنده خواهد بود و به جای این که وسیله باشد به هدف تبدیل می شود و در نهایت عزاداری به عنوان یک ارزش مستقل در کنار سایر اعمال مثل نماز و روزه و... تلقی خواهد شد. بنابراین در چنین نگرشی عزاداری یک ثواب و عبادت و یک هدف مهم ارزشی ارزیابی می شود هر چند توأم با انواع دروغ ها، تحریف ها، گناهان و اختلافات بوده، و به نماز و یا سایر واجبات لطمه وارد سازد. همین که صورت عزاداری برقرار باشد کافی است. این نوع عزاداری مجریان و شرکت کنندگان را به شدت پرتوقع و طلب کار از خدا و اهل بیت(ع) بار می آورد. یعنی به جای این که از خدا و اهل بیت سپاسگزار باشند که به آنان توفیق برپایی و شرکت در چنین مجالس را داده اند و همین امر سبب التزام بیشتر به آموزه ها و تعالیم اسلام و اهل بیت(ع) گردد، آنان را منت گزار و طلب کار از خدا و اهل بیت(ع) می کند. لذا با چنین روحیه ای اگر در سایر وظایف واجب، اعم از حق الله و حق الناس کوتاهی کنند، همین که در دستگاه امام حسین(ع) مشغول کار هستند کافی است و کار در دستگاه اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) هر چند با اهداف و ارزشهای مورد نظر آن بزرگواران سازگار نباشد، پوشش و مجوز هر نوع کم کاری، کاهلی و کم توجهی نسبت به سایر وظایف الهی و انسانی را به ما می دهد و در نتیجه دستگاه امام حسین(ع) انسان را از هرگونه ملامت و توبیخ به خاطر تقصیر در سایر واجبات معاف می کند. البته خطر تبدیل شدن به یک عادت و خالی شدن از محتوا فقط به عزاداری ها اختصاص ندارد بلکه هر عمل واجب و مستحب که بدون توجه به کارکرد اصلی آن و بدون توجه به شرایط و مقررات ویژه اش انجام شود، نه تنها فلسفه وجودیش را از دست خواهد داد و دیگر سازندگی نخواهد داشت، بلکه آثار مخرب و مضر گوناگونی راایجاد خواهد کرد. چنانچه پیامبر اعظم(ص) فرمود: «هر کس که نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، جز بر دوری او از خدا افزوده نشود»(4) همچنین امام صادق(ع) می فرماید: کسی که بدون بصیرت، شناخت و آگاهی عملی را انجام دهد، به هر میزان سرعت عمل او زیاد شود به همان میزان از هدف دور می شود. 3- تحریف ها، بدعت ها و روش های ناپسند همچنین از این گونه اعمال زشت و ناپسند می توان به حمل علامت ها و صلیب های آهنی سنگین، فخرفروشی در میزان بلند کردن و چرخاندن آنها و حتی تعداد تیغه های این علامت ها، و قمه زنی با اشکال موهن، استفاده از آلات موسیقی و... نام برد. آنچه بیشتر مایه تاسف و تاثر است، این است که این سنت سازی های غلط و مخالف با روح دین، به اسم امام حسین (ع) انجام می شود، آن هم با این توجیه که چون در راه امام حسین (ع) و به خاطر او است، لذا دارای اجر و ثواب و موجب خشنودی آن حضرت است. سؤال اصلی در اینجا این است که ریشه و دلایل عمده این آفت ها، تحریف ها، بدعت ها و روش های نادرست و... چیست و چه عواملی در پیدایش آنها دخیل است؟ به نظر می رسد یکی از دلایل مهم و اصلی این گونه آسیب ها، همان متوقف ماندن عزاداری در سطح احساسات و اتکای محض به گریه و عواطف است. با چنین رویکردی گریه کردن و گریاندن نقش اصلی را دارد و انگیزه اصلی عزاداری است و جنبه های معرفتی و فلسفه قیام یا اصلا مطرح نمی شود و یا بسیار کمرنگ است. بنابراین در اینجا بیشتر تشریح چگونگی حادثه عاشورا اهمیت دارد، نه درس ها و پیام های آن و وقتی گریه کردن و گریاندن علت و هدف اصلی عزاداری شد، شیطان و نفس وسوسه گر، در دروغ پردازی و تحریف و نیز اختراع حرکات، روش ها و اشعار ناپسند و غیرمنطبق با حقیقت دین و قیام امام حسین (ع) تاثیرگذار خواهد بود. به بیان دیگر وقتی گریه به عنوان یک «وسیله» خوب و کارآمد، به «هدف» تبدیل شد، زمینه انحراف و دور شدن از هدف اصلی عزاداری را فراهم می آورد. در چنین شرایطی چه بسا، عزاداران از هر وسیله ای هرچند حرام، استفاده می کنند و اگر لازم باشد، واجبی را هم ترک می کنند. شهید بزرگوار مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی صفحه 49 می گوید: «گریستن بر امام حسین (ع) کار خوبی است و باید گریست. به چه وسیله بگریانیم، به هر وسیله که شد؟ هدف که مقدس است، وسیله هر چه شد، شد. اگر تعزیه درآوریم، یک تعزیه اهانت آور، همین قدر که اشک جاری شد، اشکال ندارد! شیپور بزنیم، طبل بزنیم معصیت کاری کنیم. به بدن مرد لباس زن بپوشانیم. عروسی قاسم درست کنیم. جعل کنیم. تحریف کنیم!... در نتیجه افرادی دست به جعل و تحریف زدند که انسان تعجب می کند». پرواضح است که این گونه مجالس هیچ خطری برای طاغوت های زمان و دشمنان امام حسین (ع) و امام زمان (عج) ندارد. به همین علت است که در طول تاریخ طاغوت ها و ستمگران نه تنها از این مجالس ترسی نداشتند، بلکه خود نیز به برپایی چنین مجالسی اقدام می کردند تا با عوامفریبی ، باطن زشت و ظلم های خود را در پشت صورت مقدس عزاداری سالار شهیدان بپوشانند. در پایان لازم به ذکر است که نباید چنین تصور شود که چون عزاداری و هر عمل دیگری ممکن است دچار آفت شود و یا ما آفت های آن را نمی دانیم، پس باید تعطیل و یا ترک شود. این نتیجه یک وسوسه شیطانی و یک خطر غیرقابل جبران است. پی نوشت ها: 1- اصول کافی، ج1، ص44 [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 8:49 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
دوباره ماه محرم فرا رسید، با آن شور و حال همیشگی، دوباره شهرهاى ایران زمین سیه پوش شدهاند و هیئات سینهزنى و زنجیرزنى در مساجد و حسینیهها و تکایا آماده برگزارى هر چه باشکوهتر مراسم و آئینهاى این ایام و عرض ارادت بر ساحت مقدس آقا اباعبدالله الحسین (ع) و شهداى کربلا شدهاند. اما مسئله که همیشه دغدغههاى خاطر دوستداران و محبان اهل بیت علیهم السلام بوده کیفیت و نحوه برگزارى این عزادارىها و سوگوارىهاست به گونهاى که هم بتوانیم از این میراث ارزشمند و سرمایه گرانبها که موجب افتخار عالم اسلام و تشیع است بهره معنوى کافى ببریم و هم آن را از آسیبهاى احتمالى که تهدید کننده بقا و استمرار آن خواهد بود حفظ کرده و بر نسلهاى بعد از خود منتقل کنیم. بدون شک هر مکتب و فرهنگى هر چند غنى و پرمایه نمىتواند از تهدیدات، بدایع و دخول اندیشههاى مخرب مبرا باشد و فرهنگ عاشورا و نحوه عزادارى و سوگوارىها هم از این قاعده مستثنى نیست. کما اینکه که مثلا عزادارىها و مجالس بزرگداشت شهداى کربلا که به نوعى مىتوان گفت احیا کننده مکتب عاشورا است همیشه دستخوش تغییرات و نوآورىهایى شده که هر چند بعضى از نوآورىها و تغییرات نگران کننده نیست اما برخى دیگر با شئون اهل بیت علیهم السلام در مغایرت و تضاد بوده خصوصا در چند سال اخیر این روند تهدید کننده رشد قابل توجهى داشته به طورى که در برخى موارد واکنش شدید علما و حتى مردم را در بر داشته است. لذا ضرورى است که با شناخت این آسیبها و عوامل تهدید کننده و همچنین ارائه راهکارهاى اصولى و اساسى براى مقابله با آنها، این فرهنگ مقدس را که خود ضامن بقاى اسلام ناب است حفظ کرده و در راه اشاعه هر چه بیشتر و بهتر این فرهنگ مقدس و غنى گام برداریم. توصیهها: لازم است روساى هیئات مذهبى و مداحان، سخنرانان و عزاداران مجالس سوگوارى به چند نکته توجه داشته باشند: [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 8:47 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
شرمنده توست ای تشنه لبی، که آب شرمنده توست * * * آب و عطش آن اراده را نرم نکرد * * * آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم * * * ای حضور آسمان در جان خاک * * * آن روز ز دشت کربلا خون بارید * * * گفت ای گروه هرکه ندارد هوای ما * * * آیینه شدی تا که خدا در تو درخشید * * * دل، پشتِ حصار حَرَمت خستهترین است * * * شمعی است که سوز و ساز را ترک نکرد * * * آن جانِ ز جسمْ رسته، قرآن میخواند * * * ... خط با خون تو آغاز میشود * * * خدا جدا نکند، از دلم، ولای تو را * * * ای که پیچید شبی در دلِ این کوچه صدایت * * * ظهر عاشورا، زمین کربلا بود و حسین * * * آن روز غریبانه و تنها جان داد * * * آیینه شدند و تابناک افتادند * * * باز شد ماه محرّم، کربلا را بنگرید * * * ای فصل بلند بینهایت * * * باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین * * * ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین * * * روز جانبازی یاران حسین است امروز * * * عالم همه خاک کربلا بایدمان لهجه خون گر بر ستم قرون برآشفت حسین * * * آن سو نگران، نگاه پیغمبر بود * * * آن امام عاشقان، پور بتول * * * ای آنکه اقدم از همه ماسوی تویی * * * خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع) * * * مه بارقهای است در شبستان حسین (ع) * * * او روز شهود خویش را میدانست * * * ازبهر ستیز و مرگ ، آماده شوید * * * بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز * * * [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 8:36 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
یک قافله غم ، زکربلا آوردم * * * همواره تجّسم قیام است حسین (ع) در باور شب ، شهاب بودن ، عشق است * * * عالم ، همه خاک کربلا بایدمان * * * از خون تو شمشیر ، وضو بگرفته است * * * تیغ از رخ او ز ترس ، گریان گردید * * * گر بر ستم قرون ، بر آشفت حسین (ع) * * * الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) * * * آن روز که آهنگ سفر داشت حسین (ع) هم «حیّ علی الفّلاح » او خونین بود * * * در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع) * * * عشق است که سوی کربلا میآید * * * ما حلقه به گوش عشق روح افزاییم * * * هر چند که مضمون غریبت تنهاست * * * هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند * * * او گفت: «اینجاست!» * * * به روی نیزه ذکر یا حبیب است سبز بخت سرخ او تا شقایق را به دست عشق بر کردیم ما * * * ای آن که در عزای تو آدم گریسته * * * سلطان کربلا شه عاشق نواز عشق * * * شوری به اشک می دهد آوای یاحسین(ع) * * * کیست حسین؟ آن که با شجاعت و عزت گذشت از سر و جان نداد تن به مذلت * * * بر نیزه،سری به نینوا مانده هنوز * * * زان فتنه خونین که به بار آمده بود * * * روزی که در جام شفق،مل کرد خورشید * * * شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم * * * تا جهان باشد و بوده است،که داده است نشان * * * از آب هم مضایقه کردند کوفیان * * * بسیار گریست تا که بی تاب شد،آب * * * آب،شرمنده ایثار علمدار تو شد * * * بر توسن موج خشم،آوا زده بود * * * شیعه باید آبها را گل کند * * * دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت * * * کاش میگشتم فدای دست تو * * * بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است [ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 8:34 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |