سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر)
 

1ـ عاشورا در کارائیب

دریای کارائیب شاخه ای است از اقیانوس اطلس بین ساحل شرقی آمریکای مرکزی، ساحل شمالی آمریکای جنوبی که از سواحل بندرهای آن، موز، قهوه و نفت به دیگر نقاط جهان صادر می گردد.

تاریخچه عاشورا

پس از آنکه هندیان به سواحل کارائیب قدم نهادند، مراسم ماه محرم را به نام «حوسه» یا «حسین (ع)» به پا کردند. این مراسم وسیله اتحاد و قیام آنان علیه حکومت استعماری گشت. بسیاری از کسانی که امروزه «تجه» «تعزیه در هند» را می سازند مسلمان نیستند، بلکه مسیحی یا هندو میباشند. در نظر انگلیسیها، تجه نشانه طغیان مردم علیه اربابان انگلیسی است و سمبل مقاومت علیه استبداد می باشد. از این رو در اکتبر سال 1884، عده ای از شیعیان شرکت کننده در مراسم محرم که در این جزیره به نام فستیوال حسین یا «حوسه» نامیده می شوند، هدف گلوله پلیس استعماری قرار گرفتند، که این حادثه حاکی از ترس و وحشت استعمارگران از مراسم عاشورای حسینی است.
امروزه در ترینیداد برای مراسم محرم دو مرکز اصلی وجود دارد: یکی در شهر «سن جیمز» در شمال و دیگری در منطقه «سید روس» در جنوب غربی جزیره. در جنوب سن جیمز علاوه بر ساختن و گرداندن تجه، دو «ماه» بزرگ هم میسازند و در مراسم حمل می کنند، که این دو ماه یکی نمودار ماکت حرم امام حسن (ع) و دیگری نمودار ماکت حرم امام حسین (ع) است.
در شمال، قسم اصلی مراسم به دست مسلمانان، به خصوص شیعیان اداره می شود و در جنوب تعداد مسلمانان بسیار کم است و مراسم ماه محرم بیشتر توسط هندوها و مسیحیان برگزار می شود. در هر دو منطقه مراسم حوسه عبارت است از :
1ـ حمل ماکتی از بارگاه و حرم امامان معصوم، امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) که امروزه به آن تجه و یا حوسه می گویند؛
2ـ پرچمها و علم هایی می سازند و در مراسم ها حمل می کنند؛
3ـ پختن غذاهای مخصوص و اطعام عزاداران ؛
4ـ نواختن طبل های ویژه به نام «تاسا» و «باس».

تناسب تجه با تعزیه

تعزیه نوعی نمایش درایران و برخی از کشورهای اسلامی است. گفته می شود تیمور لنگ برای اولین بار فرهنگ تعزیه را به هند برد. او محبت ویژه ای به امام حسین (ع) داشت به همین دلیل دستور داد تا ماکت کوچکی از مقبره امام ساخته شود، لذا هر کجا که تیمور می رفت این ماکت نیز همراه اردوی او بود.
تعزیه از عزا گرفته شده از عربی به فرهنگ هندی رفته و پس از تغییراتی به تجه تبدیل شده است. گاهی نیز تجه را حوسه می گویند که از کلمه حسن مشتق شده و به شکل (HOSAYIN) نیز نوشته می شود.
تجه یا حوسه را روی چرخ می گذارند تا بتوانند آن را به همراه دسته حرکت دهند اطراف پایه ها را با پارچه می پوشانند و دو پرچم به رنگ قرمز و سبز بر بالای آن نصب می کنند و در حالی که طبل می زنند، دوازده مرد تجه را روی شانه هایشان به «چوک» می برند. این مراسم از اول محرم آغاز می شود. آنها که مسئول ساختن تجه هستند از خوردن گوشت غذاهای سرخ شده و نزدیکی با زن پرهیز می کنند. کسانی که در تجه کار می کنند باید پاک باشند. چوک یک کلمه هندی بوده و عبارت است از یک میدان مربع که مراسم تعزیه در آن فضا صورت میگیرد. روز هفتم محرم مراسم پرچم آغاز می شود.در این روز شخصی به نام مجاور برای خواندن دعا به محل اجرای مراسم می آید. درحال حاضر مجاور، آقای قاسم آیت الله است که سر جوخه پلیس هم هست. قبلاًپدر این مرد مجاور و متولی این کار بوده که در منطقه سدروس زندگی می کرده است. در وسط چوک گودالی است با دو چراغ نفتی که نماینده و مظهر امام حسن و امام حسین (ع) می باشد. در یک طرف گودال یک عدد عود سوز و یک لیوان شربت قرار دارد. مجاور، مقداری عود به روی ذغال ها می ریزد و مراسم را به زبان عربی شروع می کند. خواندن دعا با صدای بلند و کوتاه در حدود یکی دو دقیقه ادامه دارد. این ادعیه معمولا آیاتی از قرآن است و با سوره فاتحه شروع می شود. بعد از آنکه دعا خوانده شد پرچمهای سرخ و سبز اطراف چوک نصب می شوند. پرچم سرخ علامت خون رگهای بریده امام حسین (ع) و پرچم سبز نمادی از مسموم کردن امام حسن(ع) است.
در بالای چوب پرچم ها، پنجه های فلزی نصب می کنند و پرچم ها بیشتر توسط زنها حمل می شود و طبلها به صدا در می آیند. درطول شب، پنج نفر با سینی های مخصوص مخفیانه از محل اجرای مراسم خارج شده به سمت کربلای ( فرضی) می روند،هر گروه کربلای خود را در کنار ساحل دارد. این نقاط محله ای مخصوصی است که در طول سال از آنها به عنوان مکان مقدس حفاظت می شود. از این محل مشتی از خاک برداشته میان دو پارچه به صورت تابوت در می آورند و روی سینی گذاشته، روی آن عطر می پاشند.
مرثیه خوان ها مرثیه سرایی می کنند. در آخر شب محتوای پارچه را داخل گودالی می گذارند. روز هشتم محرم مراسم تجه کوچک انجام می شود، که تقریبا. شبیه همان مراسم یی است قبلاً ذکر شد و شور و هیجانی میان مردم ایجاد می کند. هیجان تجه وقتی است که دو گروه با همدیگر تلاقی نمایند و علم های همدیگر را لمس کنند، که این مسئله نشانه بوسیدن دو برادر ؛ یعنی حسن و حسین (علیهما السلام) است. بالاخره مراسم روز عاشورا با یک شکوه خاصی که اجمالاً توضیح داده شد ختم می گردد.

2ـ عاشورا در کلمبیا

کلمبیا کشوری است در آمریکای جنوبی که در کنار اقیانوس کبیر و دریای کارائیب قراردارد. این کشور در سال 1499 میلادی توسط آلونسؤا وخیدا مهاجر اسپانیایی کشف شد.
نقطه آغاز مهاجرت مسلمانان در این کشور پس از جنگ جهانی دوم صورت پذیرفت. اکثر مسلمانان این منطقه از کشورهای سوریه و لبنان بوده و عمدتاً در شهرهای مایکائو و بوئنوآ و نتورا سکونت دارند. آمار دقیقی از مسلمانان وجود ندارد. اما خود مسلمانان آمار تقریبی جمعیت را بین سی تا چهل هزار نفرتخمین می زنند، که از این تعداد بین 3 تا 4 هزار نفر در بوگوتا زندگی می کنند. جمعیت شیعیان کمتر از ده درصد است. اما فعالیت های پیروان اهل بیت علیهم السلام بیشتر از همه است و آنها در مراکز فرهنگی حضور بیشتری دارند. مسجد شیعیان تنها مرکز قابل توجه مسلمانان است.
اطلاعات به دست آمده از مرکز فرهنگ اسلامی شیعیان در بوگوتا دال براین است که مراسم عاشورا یکی از مراسمهای با شکوهی است که شیعیان مایکائو در آن به طور گسترده شرکت می کنند و مراسم محرم به طور سنتی و تاریخی در ایام سوگواری جگر کوشه پیامبر اجرا می شود. مکان مشخصی برای عزاداری وجود ندارد، و شیعه و سنی از یک مسجد استفاده می کنند.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:9 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

3ـ عاشورا در کانادا

کانادا کشور پهناوری است در شمال آمریکای شمالی که از شمال به اقیانوس منجمد شمالی، از شرق به اقیانوس اطلس و از غرب به اقیانوس کبیر محدود می شود. جمعیت آن بیش از 23 میلیون نفر، پایتخت آن اوتاواست، که همه ساله مراسم عاشورا توسط شیعیان در آنجا برگزار می شود.
آمار دقیقی از شیعیان کانادا در دست نیست، اما قریب به یک سوم از سیصد هزار مسلمان کانادا شیعه هستند. شیعیان مانند سایر ملیت ها از آزادی و امکانات لازم برخوردارند. با توجه به وجود اقوام و فرهنگ های گوناگون، در بیشتر شهرهای کانادا دهه محرم با ویژگی هر شهربرگزار می شود. تنها نقطه مشترک عزاداری، برگزاری مجالس سخنرانی است، که با دعوت از یک روحانی از کشورهای مختلفی، مانند: ایران، عراق، افغانستان و یا پاکستان در ایام سوگواری از آنان بهره کافی می برند.
مراسم عزاداری بیشتر در مکان های سرپوشیده و تکایا صورت می گیرد و نمود بیرونی چندانی ندارد.اخیراً برخی از دسته های عزاداراقدام به راهپیمایی در روز عاشورا در سطح شهرها و میادین نموده اند، که فوق العاده تاثیر داشته است. سینه زنی و نوحه خوانی به صورت عموم انجام می گیرد و در پایان محفل، پرچمی به یاد امام حسین (ع) وپرچمدار کربلا قمر بنی هاشم (ع) دربرابر شهرداری تورنتو به اهتزاز در می آید. یکی از کارهای بسیار جالب و چشمگیری که در کانادا صورت گرفته، پلاکارت ها، پوسترها و برچسب های تبلیغاتی در معرفی امام حسین (ع) است که در ایام عاشورا چهره شهر و وسایل نقلیه را تحت پوشش قرار می دهد. اخیراً شیعیان اقدام به تأسیس حسینیه ها و مراکز مذهبی نموده اند، که عمده ترین آنها «مجمع اهل بیت» آمریکای شمالی است که در شهر تورنتو قرار دارد. بزرگترین مسجد شیعیان نیز در همین شهر به نام مسجد شیعیان جعفری تورنتو معروف است.

4ـ آلمان

آلمان منطقه وسیعی در اروپای مرکزی است، که در میان کشورهای دانمارک، لهستان، اتریش، سوئیس، فرانسه، لوکزامبورک، بلژیک و هلند قرار دارد.

اسلام در آلمان

تا اوایل قرن حاضر بیشتر مسلمانان مقیم این کشور را بازرگانان، دانشجویان و جهانگردان مسلمان تشکیل می دادند. پس از جنگ جهانی اول گروهی از سربازان و افسران مسلمان ارتش های درگیر در آلمان باقی ماندند. اینها با مهاجرانی که بعد از انقلاب 1917 شوروی (سابق) از مناطق مسلمان نشین روسیه به این سرزمین آمدند، شمار مسلمانان این کشور را افزایش دادند. بعد از جنگ جهانی دوم نیز حدود پنج هزار مسلمان از مناطق مسلمان نشین شوروی سابق همچون ترکمنستان، آذربایجان، قفقاز و ولگای شمالی به این کشورهجرت کردند. و سپس با رفتن مسلمانان ترک و یوگسلاوی به آلمان غربی، به تدریج آمار مسلمانان در این کشور به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت.
امروزه بنابر منابع خود آلمانی ها نزدیک به دو میلیون نفر مسلمان در جمهوری فدرال آلمان زندگی میکنند.

شیعه در آلمان

جمع کثیری از مسلمانان مقیم آلمان، شیعه مذهب هستند که بیشتر آنها در شهرهای فرانکفورت، مونیخ، آخن، هانوفر و هامبورگ زندگی می کنند.
در این میان بزرگترین جامعه مسلمانان شیعه در شهر هامبورگ اقامت دارند. تا سال 1358 شمسی بین هفت تا پانزده هزار ایرانی در آلمان غربی زندگی میکرده اند. نخستین مسجدی که در آلمان بنا شد «اشویستینگ» بود، که در سال 1297 هجری در پارکی که به همان نام معروف بود، تأسیس گردید.
این مسجد توسط یک شاهزاده آلمانی که با دختری ترک ازدواج کرد و به دین اسلام درآمده بود، احداث گردیده است، در حال حاضر نماز عید فطر و قربان در این مسجد بر پا می شود.

مراسم محرم

هر ساله مراسم عاشورا در مرکز اسلامی هامبورگ با شرکت عده بسیاری تا دو هزار نفر برگزار می گردد.
تعداد مسلمانان شیعه و سنی در شهر هامبورگ ما بین 000/80 تا 000/100 نفر و در کل آلمان تا دو و نیم میلیون نفر است.
در روزهای تاسوعا و عاشورا در مرکز اسلامی، اغلب مراسم ها با سخنرانی آغاز می شود و در پایان سخنرانی عزاداری و سینه زنی برگزار میگردد، که کمتر با خرافات آمیخته است. البته در طبقه زیرین مسجد هر ساله دردهه اول محرم خواهران و برادران پاکستانی به عزاداری می پردازند که بیشتر عزاداری سنتی است تا تاریخی .
بیش از دو هزار نفر از شیعیان افغانی همه ساله در هامبورگ، دهه محرم را با شکوه خاصی بر پا می دارند که بسیار در خور توجه است.

5 ـ بلژیک

بلژیک کشوری است اروپایی میان کشورهای هلند، آلمان، لوکزامبورک، فرانسه، و دریای شمال با جمعیت 000/840/9 نفر. پایتخت آن بروکسل و شهرهای آن بند آنورس ولی یژ است. براساس قانون 1353 شمسی که به تصویب پادشاه بلژیک رسیده، مسیحیت و اسلام به عنوان دومین مذهب این کشور به رسمیت شناخته شده و شورای اسلامی مسلمانان تشکیل گردیده است. با همکاری دولت، در میدان «سنت کانتز» بلژیک مسجد جامع بروکسل ساخته شده و این مسجد مهمترین مسجدی است که در بلژیک پایگاه قانونی دارد و به رسمیت شناخته شده است، در حالی که آمار تعداد مساجد ثبت شده بلژیک را بین 240 تا 400 باب ذکر می نمایند.
طبق اساسنامه شورای عالی مسلمانان بروکسل، کلیه مساجد و محافل مذهبی مسلمانان در بلژیک بایستی در شورای عالی عضویت داشته باشند و پس از رای نسبی در شورای مذکور می توانند از دولت درخواست ثبت و اخذ مجوز رسمی نمایند.
آمار مسلمانان بلژیک بین 275 تا 300 هزار نفر اعلام شده است.

هیات مذهبی بلژیک

آن دسته از شیعیانی که در بلژیک دارای تشکیلات مذهبی شناخته شده هستند، اجمالا به شرح زیراند :
1ـ شیعیان عرب که عمدتاً مراکشی، الجزایری، تونسی و... هستند؛
2ـ شیعیان ترک ؛
3ـ شیعیان پاکستانی ؛
4ـ شیعیان عراقی.
شیعیان عرب، که جایگاه قانونی ثبت شده ندارند، غالباً در زیر سایبان مسجدالرضا (ع) گردهم می آیند.
شیعیان ترک دارای یک باب مسجد هستند، ولی به مرور زمان، اهل تسنن و نیز شیعیان رسمی، گردانندگی آن را به دست گرفته اند .
پاکستانی ها نیز در لیالی بخصوص محرم با اجاره نمودن محلی به عزاداری می پردازند.
شیعیان عراقی در آنورس در یک منزل شخصی گردهم می آیند.
مراسم عاشورا در بین شیعیان بلژیک به صورت کاملاً طبیعی و بدون خرافه اجرا و گرامی داشته می شود .


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:8 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

6ـ رمانی

رومانی یکی از کشورهای اروپای شرقی بین شوروی سابق، مجارستان، یوگسلاوی، بلغارستان و دریای سیاه است که نزدیک به 000/850/21 نفر جمعیت دارد. پایتخت آن بخارست است.
این کشور نیز مدتی تحت تسلط سلاطین عثمانی قرار داشت و از آن زمان جمع کثیری از مسلمانان در این کشور زندگی می کنند. در میان آنان شیعیان ایرانی ،لبنانی، پاکستانی و عراقی هر ساله مراسم عاشورا را برپا می دارند.
مراسم محرم از سوی سفارت جمهوری اسلامی ایران در محل یک مدرسه برگزار می شود. هر ساله از ششم محرم تا پایان همراه با سخنرانی و صرف شام، غزاداری نیز صورت می گیرد. همچنین در مساجد اهل سنت نیز مراسم مختصری با پذیرایی ساده برگزار می شود. در مراسمی که از طرف نمایندگی جمهوری اسلامی ایران برگزار می شود، نزدیک به یک هزار شیعه ایرانی، لبنانی، پاکستانی، عراقی و غیره شرکت می کنند.

7. انگلستان

در انگلستان حسینیه ای است به نام «امام حسین (ع)» که زیر نظر آقای سید مکی می باشد، بیشتر گردانندگان آن ایرانی و عرب هستند، بسیاری از مسلمانان انگلیسی، مشتاق شرکت و حضور در این حسینیه هستند، ولی به خاطر عدم آشنایی به زبان فارسی غبطه می خورند.

عاشورا از منظر مرحوم دکتر کلیم صدیقی

مرحوم دکتر کلیم صدیقی، اسلام شناس، متفکر و رئیس پارلمان مسلمانان انگلیس با الهام از قیام عاشورا می گوید: «در نزد اهل تشیع نخستین گام مؤثر در جهت صحیح ،در همان اوایل تاریخ آنان برداشته شد و در قالب رد و نفی هرگونه سازشی با نظام های موجود متجلی گردید و ریشه های آن به رد حاکمیت یزید از سوی امام حسین (ع) و متعاقب آن شهادت ایشان در کربلا بر می گردد. او به خوبی چالش جهان تسنن را مد نظر داشته، می گوید: «باید اذعان کرد که در میان اهل تسنن این مرحله اصلاحی هنوز آغاز نشده است. اندیشه سیاسی در میان اکثریت اهل تسنن همچنان در جاده های انحرافی سردرگم است!».

8. دانمارک

کشور پادشاهی دانمارک به صورت شبه جزیره ای است، که از خشکی به آلمان غربی ارتباط دارد. به انضمام چند جزیره بزرگ و کوچک در دریای بالتیک و دریای شمال.

مراکز فرهنگی

در دانمارک مراکز مختلف فرهنگی زیادی وجود دارد، که تحت نامهای حسینیه، کتابخانه، مسجد، مرکز آموزشی و مدرسه تأسیس شده و هر یک کمک های مختلفی را از دولت دانمارک دریافت می کنند. براساس قوانین دانمارک هر گروهی که بتواند مدرسه و یا مرکز فرهنگی تأسیس نماید، که حداقل 25 دانش آموز یا عضو داشته باشد می تواند از کمک های دولت تا میزان 70 درصد هزینه ها برخوردار گردد.

شیعیان و مؤسسات مذهبی

شیعیان مقیم دانمارک از مهاجرات کشورهای ایران، عراق، لبنان، پاکستان و افغانستان هستند، که عمدتاً پس از سال1974 مهاجرت کرده اند.
در این حسینیه ها هر ساله مراسم عاشورا و تاسوعا با قداست خاص خود و با نوحه خوانی و سینه زنی به سبک شیعیان ایرانی برگزار می گردد.
آمار دقیقی از پیروان اهل بیت و اهل سنت در این کشور وجود ندارد. شمار شیعیان مقیم دانمارک بین سی و پنج تا چهل هزار تخمین زده می شود.

9. پرتغال

با گسترش اسلام در جنوب اروپا، بخصوص اسپانیا، حضور مسلمانان در پرتغال بیش از ده قرن به طول انجامید. در طی این مدت مردم پرتغال، بی آنکه هیچ اجبار و اکراهی وجود داشته باشد، با آزادی به اسلام گرویدند.
در این دوره مساجد زیادی در سر تا سر پرتغال بنا گردید که بیشتر آنها بعد از شیوع مسیحیت به کلیسا تبدیل شد. اکنون جوامع مسلمان در پرتغال شمار خود را بالغ بر هفت هزار نفر می دانند.
مسلمانان در انجام فرایض خود مقید هستند و هر جمعه در مسجد بزرگ جامع شهر نماز جمعه را برگزار می کنند.
مسلمانان شیعه مذهب نیز بر انجام فرایض و آداب و سنن مذهبی خویش متعهدند. رهبر شیعیان لیسبون، بشیر رحمت الله و معاون وی آقای بشیر است.

ورود عاشورا در پرتغال

بنا به گزارش سفارت جمهوری اسلامی ایران، همه ساله مراسم عاشورا و شام غریبان در محل «محفل شیعیان امام زمان (عج) در شهر «آلمآدا» واقع در نزدیکی لیسبون برگزار می شود. در این مراسم پس از اقامه نماز، سینه زنی، نوحه سرایی و سخنرانی برگزار می گردد و در پایان عزاداران اطعام می شوند. تعداد کل مسلمانان این کشور در حدود پانزده هزار نفر ذکر شده که عمدتاً مسلمان مهاجر از هندوستان، موزامبیک، گینه بیسائو، آنگولا و پاکستان هستند. آمار تقریبی عزاداران به هشتاد نفر مرد و زن می رسد. مراسم به صورت سنتی برگزار شده و آمیخته با خرافات نیست.

10. یونان

کشور پادشاهی یونان واقع در جنوب شرقی اروپا و جنوب غربی شبه جزیره بالکان، از شمال به آلبانی و یوگسلاوی و بلغارستان، از شمال غربی به ترکیه اروپایی، از مشرق به دریای اژه و از جنوب به دریای مدیترانه محدود است.
آتن پایتخت یونان است و از تاریخ کهن و آثار باستانی سرشاری برخودار است. ترک های عثمانی چهار صد سال بر یونان حکومت کردند و در سال 1830 یونانیان توانستند به استقلال دست یابند. در شمال یونان صد و سی هزار مسلمان وجود دارد، ولی دولت تا به حال اجازه احداث مسجد جدید به آنان نداده است. بیشتر مسلمانان یونان ترک نژادند.
قابل ذکر است که مساجد قدیم کماکان متروکه و بلا استفاده مانده است. آتن پایتخت یونان است که تا به حال دولت اجازه تأسیس مراکزمذهبی و فرهنگی برای مسلمانان، بخصوص شیعیان نداده است ،ولی مراسم عزاداری قافله سالار کربلا توسط جمعی ازپاکستانی های مقیم این کشور در منازل شان برپا می گردد. از سایر کشورهای مسلمان نیز در این مراسم شرکت می کنند و از سوی نمایندگی جمهوری اسلامی ایران هم جلسات و محافلی در ایام و مناسبت ها برگزار می شود.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:7 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

چکیده

زبان‌انگلیسی به سبب بین‌المللی بودن و دارا بودن کتاب‌های مرجع و مورد اعتماد علمی، از موقعیتی ممتاز و منحصر به ‌فرد برخوردار است. در این مقاله سعی شده به بررسی مدخل «عاشورا» در شماری از کتاب‌های مرجع انگلیسی پرداخته شود. دستاورد کلی این پژوهش نشان می‌دهد مفهوم «عاشورا» بیشتر از زاویه ی دید اهل سنت و به عنوان روزِ «روزه مستحبی» معرفی شده است و تنها برخی از این منابع، روز «عاشورا» را با تکیه بر نقطه نظر و دیدگاه شیعه تعریف کرده‌اند.
کلید واژه‌ها: عاشورا، شیعه، کتاب‌های مرجع انگلیسی، شرق‌شناسی، محرم.

مقدّمه

واژه ی عربی «عاشورا» در لغت به معنای «روز دهم ماه محرم‌الحرام» است؛(2) اما اهمیت «عاشورا» به تعریف قاموسی فوق محدود نمی‌شود. «عاشورا» نام روزی است که قلب شیعه با آن می‌تپد و هویت شیعه را شکل می‌بخشد؛ روزی که نام و یاد آن با اشک و اندوه و حُزن همراه بوده، شوق سوختن برای حبّ به اهل‌ بیت علیهم السّلام نه تنها در دل هر مسلمان و به ویژه شیعه، بلکه در دل هر انسان آزاده‌ای موج می‌زند.(3)
«عاشورا» روزی است که حرمت حرم اهل‌بیت علیهم السّلام در دشت کربلا شکسته شد.شیخ صدوق(صدوق، 1400ق، ص128)، به نقل از امام ‌رضا علیه السّلام آورده است: «فاستحلت فیه دماءنا و هتک فیه حرمتنا و سبی فیه ذرارینا و نساءنا... و لم ترع لرسول‌الله حرمة فی أمرنا... أن یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دموعنا و اذل عزیزنا بأرض کرب و بلاء و اورثنا الکرب و البلاء إلی یوم الانقضاء فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون فانّ البکاء یحط الذنوب العظام» (ر.ک به: طبسی، 1385ش، ص16)؛ و فاجعه‌ای در تاریخ رقم خورد که مصیبتی بالاتر و دردناک‌تر از آن را نه تنها در سرتاسر اسلام، بلکه در گستره ی کائنات نمی‌توان سراغ گرفت.(4)
واژه ی «عاشورا» در تعدادی از کتاب‌های مرجع انگلیسی به عنوان مدخل آورده
شده است. این مطلب، ناظر به اهمیت آن در جهان اسلام و نیز فراوانی کاربرد آن در برخی از متون انگلیسی است. نوشتار حاضر سعی دارد به بررسی تعدادی از این مدخل‌ها بپردازد. نکته ی قابل‌ توجه اینکه با توجه به اهمیت و مأخذ بودن این دسته از منابع، تعریف‌های ارائه شده در این کتاب‌ها در بسیاری از موارد، سخن آخر تلقی شده، اطلاعات ارائه شده در آنها تقریباً وحی آسمانی قلمداد می‌شوند؛ از این ‌رو ضروری است اطلاعات ارائه شده ی این منابع در خصوص «عاشورا» مورد بازخوانی و تحلیل قرار گیرد. گفتنی است مطالعه حاضر، دارای پیشینه‌ای نبوده، لذا نخستین بررسی از نوع خود است.

دلایل توجه خاص به فرهنگ لغت‌ها در خصوص «عاشورا»

مطالعه ی تعریف‌های ارائه شده از مفهوم «عاشورا» در فرهنگ لغت‌ها و کتاب‌های مرجع انگلیسی، به دلایل متعددی از دیدگاه اصول فرهنگ‌نگاری (Lexicography) حائز اهمیت است. از آنجا که هر فرهنگ لغت به طور عام، دارای واژه‌ها و عبارت‌های زبانِ مورد نظر است، درج کردن هر واژه‌ای- مفروض در فرهنگ لغتی که آن واژه بدان زبان تعلق دارد- در حکم به رسمیت شناختن و تعلق آن واژه به پیکره ی آن زبان است؛ از سوی دیگر، فرهنگ لغت تخصصی در پی آشنا ساختن مخاطبان خود با مفهوم یا مفاهیم واژه‌های تخصصی و یا کاربردهای ویژه واژگان عمومی زبان است al-Kasimi, 1977, p. 31.

تأثیر فرهنگ لغت‌ها

هر چند فرهنگ لغت‌های عمومی، واژه‌ها و عبارت‌های زبان را ضبط و تعریف می‌کنند، فرهنگ لغت‌های تخصصی و یا موضوعی، در پی هدفی هنجاری
(Normative) نیز هستند؛ از این ‌رو، تعریف‌های متقن از واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی (Landau, 2001, p. 32)، بر تعریف‌های ارائه شده برای همان واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی، در فرهنگ لغت‌های عمومی نیز تأثیر می‌گذارد. این بدان ‌دلیل است که فرهنگ لغت‌های عمومی، برای درج تعریف‌های واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی به فرهنگ لغت‌های تخصصی توجه و عنایت خاص دارند (Landau, 1974, p. 242. cited in Landau, 2001, p. 33). این تأثیرگذاری به نقش تجویزی (Preive) برای فرهنگ لغت‌های تخصصی منجر می‌گردد (Landau, 2001, p. 34). آنچه گفته شد، از این پدیده ناشی می‌شود که متخصصان واقعی (True experts) مهم ترین دسته از کاربران فرهنگ لغت‌های تخصصی را تشکیل داده، سپس نیمه متخصصان (semi-experts) (اعم از دانشجویان یک رشته خاص و یا متخصصان سایر رشته‌ها) و غیرمتخصصان (non-experts) (اعم از مترجمان و آنانی که صرفاً آشنایی چندانی با رشته موردنظر ندارند) نیز از فرهنگ لغت‌های تخصصی بهره‌مند می‌شوند (Bowker, 2003, p. 157). باید در نظر داشت چنین گروه‌هایی از کاربران، بر نوع و محتوای فرهنگ لغت‌های تخصصی تأثیر فراوانی می‌گذارند (Bowker, Ibid, p. 156).

مهمترین فرهنگنامه‌ها و روش کار

تردیدی نیست که زبان انگلیسی هم ‌اکنون زبان بین‌المللی جهان بوده، فراوانی کاربرد آن در سطح جهان و فراوانی اشخاصی که زبان انگلیسی زبان اول آنهاست یا برایشان تقریباً در حکم زبان اول است، ایجاب می‌کند که این زبان دارای گستره ی وسیع و متنوعی از انواع فرهنگ لغت‌ها برای دسته‌های گوناگونی از کاربارن باشد؛ از این‌ رو فرهنگ لغت‌های معتبر انگلیسی دارای تعداد فراوانی از
وام‌واژه‌هایی هستند که نه تنها اهمیت واژگانی داشته، بلکه حائز اهمیت فرهنگی می‌باشند.
برای مطالعه ی حاضر، تعداد فراوانی از فرهنگ لغت‌های انگلیسی اعم از مشروح(5) و مختصر شده(6) مورد بررسی قرار گرفته است و هر کدام که واژه ی «عاشورا» را ضبط کرده است، ضمن تعریف، کلمه به کلمه یادداشت‌برداری شده و سپس به دقت به فارسی برگردان شده است. این تعریف‌ها تقریباً بر حسب طول، مرتب شده و ذیلاً ارائه می‌گردند.

تعریف نقد آنها

1. راهنمای تلفظ آکسفورد بی.بی.سی(7)

«روز مقدس مسلمانان» (Olausson and Sangster, 2006). در این تعریف روشن نیست «عاشورا» از چه روی نزد مسلمانان «مقدس» تلقی می‌شود، دلیل «تقدس» آن چیست و چگونه مورد بزرگداشت قرار می‌گیرد و اساساً نزد کدام ‌یک از فرقه‌ها و یا مذاهب اسلامی این «تقدس» وجود دارد.

2. فرهنگ لغت انگلیسی جهانی انکارتا(8)

«جشنواره‌ای اسلامی که در دهمین روز محرم برگزار می‌شود» (Rooney, 1999). این تعریف هم، از همان ایرادات بالا برخوردار است؛ علاوه بر اینکه تعریف ارائه شده بیشتر تداعی‌کننده ی مراسم شادی است و نه حزن و اندوه؛ در حالی‌ که عاشورا نزد شیعه، روز حزن و اندوه است.

3. سومین فرهنگ لغت جدید مشروح بین‌المللی زبان انگلیسی وبستر(9)

«روز روزه ی اختیاری [مستحبی] در روز دهم محرم [بوده] و به ویژه نزد شیعیان مقدس [است]» (Gove, 1961, repr. 1986) تعریف ارائه شده در وبستر فاقد دلیل برگزاری مراسم عاشورا نزد شیعیان است؛ زیرا برگزاری مراسم دینی در روزی خاص، باید حتماً مستند به دلیل باشد. این در حالی‌ است که تعریف فوق، به روزه ی مستحبی در «عاشورا» نزد سنیان تصریح دارد؛ از سوی دیگر با توجه به جایگاه بالا و ارجمند این فرهنگ لغت در پژوهش‌های لغت‌شناسی انگلیسی، دقت و ارائه ی اطلاعات فراوان‌تر و در عین ‌حال موجز از این فرهنگ لغت مورد انتظار است.

4. فرهنگ لغت چیمبرز(10)

«روزه روزه‌داری در دهم محرم، خصوصاً در میان مسلمانان شیعه، به یادبود مرگ [حضرت امام] حسین[علیه‌السّلام]» (Schwarz, 1993). در این تعریف، به جای واژه ی «شهادت»، از «مرگ» استفاده شده است که آشکارا خلاف واقعیت تاریخی است. پرواضح است که شیعیان در «عاشورا»، «شهادت»، و نه مرگ طبیعیِ حضرت امام‌ حسین علیه السّلام را گرامی می‌دارند.

5. فرهنگ لغت کوتاه‌تر انگلیسی آکسفورد مبتنی بر اصول تاریخی(11)

«دهمین روز محرم که به عنوان روزی مقدس از سوی مسلمانان سنی جشن گرفته شده و نزد مسلمانان شیعه روز عزاداری، یعنی سالروز مرگ [حضرت امام]‌حسین[علیه السّلام] است» (Trumble and Stevenson, 2007). در تعریف ارائه شده هم به جای «شهادت» از «مرگ» استفاده شده و نیز تقدم تعریف را به کاربرد آن میان سنیان داده است؛ در حالی ‌که هیچ ‌کس نمی‌تواند نقش «شهادت»امام‌حسین علیه السّلام را در برجسته‌سازی روز «عاشورا» در فرهنگ و تاریخ اسلام منکر شود.

6. کتاب مرجع رومیزی اسلامی(12) تألیف فان دون زِل

«نام روز روزه ی اختیاری [مستحبی] است که در دهم محرم- نخستین ماه سال مسلمانان- می‌باشد. در مغرب، صدقه دادن در این روز عملی همگانی است» (Van Donzel, 1994). آنچه در کتاب مرجع رومیزی اسلامی آمده است، اصلاً ذکری از شیعه و یا مناسبت «شهادت» حضرت امام‌حسین علیه السّلام را به میان نیاورده است؛ در حالی ‌که از این کتاب، به دلیل آنکه تعریف‌های خود را از دایرةالمعارف اسلام برگرفته است، انتظار می‌رود تعریفی روشن و واقع‌بینانه از مفهوم «عاشورا» در جهان اسلام و به ویژه نزد شیعه ارائه نماید.

7. فرهنگ لغت راندم هاوس(13)

«1. دهمین روز ماه محرم، روز مهم روزه‌داری نزد مسلمانان سنی؛ 2. (درمیان مسلمانان شیعه) سالروز شهادت [حضرت امام]حسین[علیه السّلام]» (Flexner, 1987). این تعریف، مفهوم «عاشورا» نزد سنیان را از آنچه برای شیعیان اهمیت دارد، به ترتیب شماره جدا کرده، لیکن هیچ توضیحی داده نشده است که «عاشورا» چه روزی از چه ماهی در تقویم اسلامی است و «شهادت» آن حضرت در زمان کدام حاکم و از چه خاندانی بوده است.

8. فرهنگ لغت عمومی اسلام، تألیف نِتِن(14)

«دهمین روز ماه محرم مسلمانان است. [پیامبراسلام، حضرت] محمد[صلی الله علیه و آله] بر این عادت بودند که این روز (عاشورا) را روزه می گرفتند و لذا در اسلام سنّی، این روز همچنان مقدس تلقی می‌شود. برخی از مسلمانان این روز را روزه می‌گیرند. در اسلام شیعی، این روز عمدتاً به مناسبت سالروز شهادت [حضرت امام]حسین بن‌ علی[علیه السّلام] در نبرد کربلا، مقدس تلقی می‌شود» (Netton, 1992). این تعریف، اولاً اسلام را به دو شاخه ی سنّی و شیعه تقسیم کرده و در تعریف خود، روزه‌داری روز «عاشورا» را سنت نبوی نشان می‌دهد. واضح است که چنین توصیفی، تلویحاً عملکرد شیعیان را اجتناب ورزیدن از روش و سیره ی نبوی نشان می‌دهد.

9. فرهنگ لغت نوین معیار زبان انگلیسیِ مؤسسه ی فانک و واگنالز(15)

«دهمین روز محرم؛ روز روزه‌داری مسلمانان که هم از سوی سنیان و هم شیعیان رعایت می‌شود. بنابر عقیده ی مسلمانان، در این روز آدم و حوا، بهشت و جهنم، زندگی و مرگ و تقدیر و قلم خلق شده‌اند» (Funk, Thomas, and F.H Vizetelly 1963, orig. pub. 1913). این تعریف هیچ اشاره‌ای به واقعه ی «شهادت» حضرت امام‌حسین علیه السّلام در روز عاشورا نکرده، بلکه به غلط می‌گوید شیعیان این روز را روزه می‌گیرند. قابل‌ توجه آنکه این فرهنگ لغت در تعریف خود به کتاب فرهنگ لغت اسلام، تألیف هیوز- که تعریف و نقد آن در ادامه می‌آید- اشاره می‌کند و آن را منبع تعریف خود می‌کند.

10. فرهنگ مختصر آکسفورد در ادیان جهان(16)

«روز کفاره(17) یهودیان که به عنوان روزِ روزه گرفتن، نزد جامعه ی مسلمانان اولیه در مدینه مورد تکریم بود، سپس در دهم محرم، عاشورا روز روزه ی اختیاری (مستحبی) شد که اغلب از سوی پارسایان رعایت می‌شود. نزد مسلمانان شیعه، عاشورا سالروز مرگ «الحسین» به دست خلیفه یزید است و غالباً با ایجاد کردن زخم‌هایی بر بدن به نشانه ی تمایل به شهادت و اجرای تعزیه‌ها گرامی داشته می‌شود» (Bowker, 2000). این تعریف دارای ایرادهای متعددی است: نخست آنکه برای «عاشورا» ریشه‌ای یهودی قائل است؛ دیگر آنکه «شهادت» حضرت امام‌حسین علیه السّلام را «مرگ» دانسته و دیگر آنکه با «خلیفه» توصیف کردن یزید، قیام و حرکت امام‌حسین علیه السّلام را تلویحاً به صورت شورش و تمرّد علیه حاکم زمان به تصویر می‌کشد. این تعریف دقیقاً نقطه ی مقابل تأکید حضرت امام‌حسین علیه السّلام در نامه ی مبارکشان به جناب محمّد بن حنفیه است که می‌فرمایند: از روی سرکشی و تمرد قیام نکرده، بلکه هدف آن حضرت امر به ‌معروف و نهی‌ از منکر بوده است.(18)

11. فرهنگ لغت اسلام(19) تألیف تامس پاتریک هیوز

در فرهنگ لغت اسلام، تعریف تحت‌اللفظی [عاشورا] «دهم» است. « [عاشورا] روز روزه ی اختیاری (مستحبی) است که در روز دهم ماه ‌محرم برگزار می‌شود. روایت شده است که [حضرت] محمّد[صلی الله علیه و آله] این روز را روزه می‌گرفت و گفته شده که این روز مورد تکریم یهودیان و مسیحیان بود. این [عاشورا] تنها روزی است که از سوی مسلمانان سنی گرامی داشته می‌شود؛ چرا که گفته می شود خداوند در چنین روزی آدم و حوا، بهشت و جهنم، لوح محفوظ، قلم و مرگ و زندگی را خلق کرده است. سنیان این روز را روزه می‌گیرند» (Hughes, 1885). این کتاب که از جمله آثار قدیمی و تأثیرگذار بر آثار شرق‌شناسان بوده است، نخستین بار در سال 1885 در لندن منتشر شده، مکرراً در دیگر کشورها تجدید چاپ شده است و هنوز هم منتشر می شود. یکی از ویژگی‌های قابل توجه در این کتاب، توجه خاص به اهل سنت و به ویژه فرقه وهّابیت است که هیوز این نکته را در مقدّمه کتاب به صراحت بیان می‌کند. این تأثیر در دیگر مدخل‌های کتاب هم دیده می شود. تعریفی که این کتاب از «عاشورا» به دست می‌دهد، هیچ اشاره‌ای- هر چند کوتاه- به موضوع «شهادت» حضرت امام حسین علیه‌السّلام و ارادت‌ورزی شیعیان به آن
حضرت به این مناسبت نداشته، در عوض «روزه ی روز عاشورا» را سنت نبوی در پیروی از یهودیان و مسیحیان معرفی می‌کند.

12. فرهنگ دینداران و بی دینان(20)

« [عاشورا] اوج دوره ی عزاداری نزد مسلمانان شیعه است که طی آن، دسته‌روی همراه با تعزیه‌ها، سرودها، وعظ ‌ها و خودآزاری به یادبود «شهید بزرگ» [حضرت] الحسین، نوه ی [حضرت] محمّد[صلی الله علیه و آله] و فرزند خلیفه، علی بن ابیطالب برگزار می شود. عاشورا دهمین روز محرم (نخستین ماه سال قمری اسلامی) است. در طی قرن‌ها، رهبران دینی به عاشورا برای رهایی از خشونت تمسک می‌جسته‌اند. آن هم با تشویق کردن مؤمنان که خود را با زنجیر بزنند و با شمشیرها و خنجرها بر خود زخم وارد کنند و از این قبیل کارها. در آسیای مرکزی سوسیالیستی، یعنی جایی که هنوز هم می‌توان شیعیان را در آن سامان یافت، خودآزاری از نظر قانونی ممنوع است» (Judelson, 1985). این فرهنگ لغت در تعریفی که از «عاشورا» به دست می‌دهد، بیشتر به تأثیرات و الهامات صرفاً سیاسی و نه دینی- اخلاقی از رویداد «عاشورا» پرداخته، حضرت علی علیه السّلام را «خلیفه» (یعنی یکی از خلفای راشدین) و نه «امام» معرفی کرده و مراسم «عزاداری» را «خودآزاری» تلقی کرده و تصویری کاملاً مخدوش و غالباً منفی از آن ارائه می‌دهد که اصلاً درست نیست.

13. نسخه الکترونیکی دایرة‌المعارف بریتانیکا(21)

این اثر، «عاشورا» را چنین تعریف می‌کند: «روز مقدس مسلمانان که در دهم محرم (نخستین ماه سال اسلامی) [با تاریخ گریگوری متغیّر] گرامی داشته می‌شود. عاشورا در اصل توسط [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] در سال 622 [میلادی= اوایل هجرت] به عنوان روز روزه‌داری از طلوع تا غروب خورشید معرفی شد که احتمالاً از روز کفاره یهودیان، یعنی یوم کیپور، الگوبرداری شده بود؛ اما هنگامی که روابط یهودیان و مسلمانان به سختی و دشواری گرایید، [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] رمضان را به عنوان ماه روزه گرفتن مسلمانان برگزید و روز روزه ی عاشورا را عملی اختیاری (مستحب) قرار داد؛ آنگونه که در میان سنّیان اینگونه باقی مانده است.
در میان شیعیان، عاشورا مراسمی عمده است که در آن تعزیه به یادبود مرگ [حضرت امام] حسین [علیه السّلام]، فرزند [حضرت] علی [علیه السّلام] و نوه ی [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] در دهم محرم 61 هجری قمری (10 اکتبر 680 میلادی) در کربلا (اکنون واقع در عراق) برپا می‌گردد. عاشورا ایام اظهار حزن و به زیارت کربلا رفتن است: [و] تعزیه‌ها به یادبود مرگ [حضرت امام] حسین[علیه السّلام] برپا می شود» (Encyclopaedia Britannica, CD-ROM version, 2006). تعریف ارائه شده در دایرة‌المعارف بریتانیکا، روزه ی روز «عاشورا» را تقلید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از سنت یهودی معرفی کرده و «شهادت» حضرت امام حسین علیه السّلام را «مرگ» معرفی می‌نماید؛ بدون هیچ اشاره‌ای به دلیل تأکید بر زیارت کربلا در این روز.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:6 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

14. دایرة‌المعارف مختصر اسلام(22)

این دایرةالمعارف «عاشورا» را اینگونه تعریف می‌کند: «دهمین روز ماه محرم (نخستین ماه از سال اسلامی) است. عاشورا که برگرفته از ایام مقدس یهودی است، توسط [حضرت] محمّد [صلی الله و علیه و آله] به عنوان روز روزه ی اختیاری (مستحبی) گرامی داشته می‌شد. این روز برای سنیّان روزی مقدس و برخوردار از مواهب است. در میان شیعیان [عاشورا] سالروز قتل عمد دهشتزای [حضرت امام] حسین[علیه السّلام] به دست سربازان خلیفه یزید می‌باشد. شیعیان نهمین روز محرم را روزه می‌گیرند، در روز دهم، گروه‌های شیعی در شهرها گردش کرده، خود را در ملأ عام مجروح می‌نمایند. این خودآزاری، بیان گناهی است که میان شیعیان وجود داشته که امام را در لحظه ی نیاز، تک و تنها رها کردند. در روزهای پیش از عاشورا، در ایران تعزیه برپا می‌شود. عاشورا به عنوان روز مقدس اهل سنت گرامی داشته می شود؛ زیرا این امر از زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) دقیقاً سنت بوده است. [عاشورا] به عنوان سالروز مرگ حسین علیه السّلام شاهد مراسم عمومی‌ای است که توسط حاکم شیعی آل‌بویه، معزالدوله، در سال 35 ق/ 962 م(23)برقرار شد» (Glass, 2001).
دایرةالمعارف مختصر اسلام هم مانند بسیاری از منابع ذکر شده ی پیشین، «عاشورا» را الگوبرداری از سنت یهودی معرفی کرده، استحباب روزه‌داری در این روز را به سنت مرتبط می‌کند. در جهان تشیّع، بزرگداشت «عاشورا» به صورت
«قتل» و نه «شهادت» حضرت امام حسین علیه السّلام به دست سربازان «خلیفه» یزید معرفی شده است؛ از سوی دیگر، ادعا شده است شیعیان روز نهم محرم‌الحرام را روزه می‌گیرند که البته نادرست است. در ادامه، سنت عزاداری به صورت «خودآزاری» معرفی شده است که البته «بار منفی» آن نیازی به توضیح ندارد؛ همچنین روزه‌داری در این روز به عنوان سنتی نبوی مطرح شده است. عجیب‌تر آنکه برپایی مراسم عزاداری روز «عاشورا» نه به عنوان یک سنت اسلامی که از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمّه طاهرین علیهم السّلام مورد تأکید بوده، بلکه به عنوان ابتکاری از سوی معزُّالدوله در سال 35 هجری قمری (یعنی 26 سال پیش از واقعه کربلا !) معرفی شده است. در خصوص سنت اسلامی در بزرگداشت شهادت حضرت امام حسین علیه السّلام کتاب‌های متعددی تألیف شده است که از جمله می‌توان به کتاب فضل زیارة الحسین علیه السّلام، تألیف ابی عبدالله محمّد بن علی بن الحسین العلوی الشجری (367- 445 ق)، تحقیق آیت‌الله سید احمد حسینی (اشکوری) (العلوی الشجری، 1403 ق) اشاره کرد.

15. فرهنگ لغت اسلام آکسفورد(24)

فرهنگ لغت اسلام آکسفورد، تعریف زیر را از «عاشورا» می‌آورد: «دهمین روز از ماه اسلامی محرم، بزرگداشت شهادت [حضرت امام] حسین [علیه السّلام] در سال 680 [میلادی= 61 هجری] که نوه [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] و سومین امام اسلام شیعی است. مجامع شیعی هر ساله آن واقعه ی دلخراش را در یک تعزیه بر پا می‌کنند؛ از
آن جمله به آزار و اذیت خود پرداخته، غم و حزن خود را نشان می‌دهند، که آنان را در رنج و مرگ [حضرت امام] حسین[علیه السّلام] به مثابه ی کمکی برای رستگاری در روز جزا متحد می‌سازد. جوامع شیعی‌ای که رنج محرومیت، تحقیر یا سوء‌استفاده را امروزه تحمل می‌کنند، شهادت [حضرت امام] حسین [علیه السّلام] را به مثابه ی زمینه‌ای برای مبارزه علیه بی‌عدالتی، ظلم و سرکوب تلقی می‌کنند. [عاشورا] نماد و شعار عمده‌ای در طی انقلاب اسلامی ایران و در طی جنگ ایران و عراق (1980- 1988) و نیز در لبنان بوده است» (Esposito, 2003). این فرهنگ لغت، «عاشورا» را از چشم‌اندازی تقریباً شیعی معرفی کرده و بیشتر به الهامات سیاسی محض از «عاشورا» در انقلاب اسلامی ایران و نیز سایر جوامع شیعی می پردازد.

16. دایرةالمعارف ادیان جهان میریام وبستر(25)

این دایرةالمعارف، «عاشورا» را اینگونه تعریف می‌کند: «روز مقدس مسلمانان در دهم محرم که نخستین ماه سال اسلامی است (با معادل گریگوری متغیّر). عاشورا در اصل توسط [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] در سال 622 یعنی اندکی پس از هجرت به عنوان روز روزه‌داری از طلوع تا غروب خورشید معرفی شد که احتمالاً از الگوی روز کفاره ی یهودیان، یعنی یوم کیپور، الگوبرداری شده است؛ اما هنگامی که روابط یهودیان و مسلمانان به دشواری گرایید، [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] رمضان را به عنوان ماه روزه‌داری برگزید و روزه ی روز عاشورا را اختیاری (مستحبی) اعلام کرد؛ آن‌گونه که در میان سنیان به همین منوال است. در میان شیعیان، عاشورا روز مراسم عمده، تعزیه، بزرگداشت شهادت [حضرت امام] حسین[علیه السّلام]، فرزند
[حضرت] علی [علیه السّلام] و نوه ی [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] است که در روز دهم محرم 61 هجری (10اکتبر 680) در کربلا (اکنون واقع در عراق) به شهادت رسید. عاشورا دوره ی ابراز حزن و زیارت کربلاست و تعزیه‌ها نیز در ایران برپا می‌گردد. شیعیان در خاورمیانه، آفریقای جنوبی و حتی آمریکا این روز را تعطیل می‌دارند و دسته‌روی و هیئت [های عزاداری] بر پا می‌دارند که ملهم از شعار « کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است؛ چنین مراسمی نقشی محوری در سرنگونی رژیم محمّدرضا شاه در انقلاب ایران (1978-1979) ایفا کرد» (Doniger, 1999).
این دایرة‌المعارف در آغاز، روزه ی روز «عاشورا» را الگوبرداری پیامبر اسلام [صلی الله علیه و آله] از «روز کفاره» یهودیان معرفی می‌کند؛ ضمن آنکه در میان شیعیان به مراسم بزرگداشت « شهادت» حضرت امام حسین علیه السّلام اشاره می‌نماید و حدیث «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را در دسته‌روی‌ها و عزاداری‌های روز «عاشورا» مؤثر می‌داند. در پایان هم به نقش محوری الهام از «عاشورا» در انقلاب اسلامی ایران و براندازی رژیم پهلوی اشاره می‌کند. در این تعریف، هیچ اشاره‌ای به علت قیام امام حسین علیه السّلام و نیز به توطئه ی یزید برای به شهادت رساندن آن حضرت نشده است.

17. مدخل دایرةالمعارف کوتاه‌تر اسلام(26)

آخرین مدخل، از دایرة‌المعارف کوتاه‌تر اسلام نقل می‌شود: «عاشورا» نام روز روزه اختیاری (مستحبی) است که در روز دهم محرم برگزار می شود. هنگامی که [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] به مدینه تشریف فرما شدند، از میان سایر ایام دینی
یهودیان، عاشورا را اقتباس کردند. واضح است که نام عاشورا از واژه عبری «عاسور» اقتباس شده است [...] در سفر لاویان [عهد عتیق]، باب 16، آیه 29، عاشورا برای روز بزرگ کفاره به کار رفته است.(27) [حضرت] محمّد [صلی الله علیه و آله] سنت یهودی را در مناسک دینی خود حفظ نمودند؛ یعنی روزه‌ای را که در این روز، از طلوع تا غروب خورشید می‌باشد و نه آن ‌گونه که در دیگر روزه‌ها در طی روز باید روزه را نگه داشته باشند. در سال دوم هجرت، هنگامی که روابط [حضرت] محمّد[صلی الله علیه و آله] با یهودیان به سردی و سختی گرایید، رمضان به عنوان ماه روزه‌داری برگزیده شد و روزه ی روز عاشورا دیگر وظیفه‌ای دینی نبوده، بلکه به صورت اختیاری (مستحبی) بر عهده ی فرد گذاشته شد.
اینکه روزه، نخستین بار در چه روزی از سال عربی برقرار شد را نمی‌توان به سبب دانش ناقص‌مان از تقویم آن دوران، مشخص نمود؛ اما طبیعتاً رعایت کردن آن، با روزه ی یهودی در دهم ماه تشری(28) همزمان واقع شده، و از این رو در پاییز واقع می شود. در آغاز از دهم محرم، به عنوان عاشورا یاد شده است؛ احتمالاً روز دهم نخستین ماه مسلمانان برای هماهنگی با دهمین روز نخستین ماه یهودی برگزیده شده است. بر اساس محاسباتی که تاکنون صورت گرفته است، این امکان محتمل به نظر نمی‌رسد که این روز در اصل در دهم محرم گرامی داشته شده باشد. به ظن قوی، برای آنکه مسلمانان خودشان را از یهودیان متمایز نمایند،
برخی روز نهم محرم را به جای و یا در کنار روز دهم به عنوان روز روزه‌داری، آن هم با نام تاسوعا،تثبیت کردند.
ریشه ی یهودی روز [عاشورا] مشخص است. گرایش معلوم سنت برای ردیابی همه ی رسوم اسلامی به اعراب باستانی و به ویژه به [حضرت] ابراهیم [علیه السّلام] تصریح می‌کند که مکیانِ دوران باستان روز عاشورا را روزه می‌گرفتند. غیر ممکن نیست که روز دهم و نیز نُه روز اول محرم از قداستی نزد اعراب باستانی برخوردار بوده باشد، اما این پدیده ربطی به عاشورا ندارد.
روزه ی عاشورا بعدها و حتی هنوز هم از سوی مسلمانان مستحبِ مؤکد تلقی می شود. همه پارسایان سنی مذهب جهان، این روز را تکریم می‌کنند؛ این روز به دلایل تاریخی مقدس است؛ در چنین روزی بود که [حضرت] نوح[علیه السّلام] کشتی خود را ترک کرد و مطالبی از این دست. در مکه درب خانه ی کعبه در روز عاشورا به روی زائران باز می‌شود. در سرزمین‌هایی که شیعیان حضور و یا نفوذ دارند، مراسم کاملاً متفاوتی به مناسبت دهم محرم برقرار می‌گردد. در این رابطه به مدخل محرم مراجعه نمایید (Kramers, 1953). آنچه در دایرة‌المعارف کوتاه‌تر اسلام آمده است، هیچ اشاره‌ای به واقعه ی کربلا نداشته،«عاشورا» بدون هیچ اشاره‌ای، به سبب بزرگداشت آن از سوی شیعه و یا «شهادت» حضرت امام حسین علیه السّلام تعریف شده است، بلکه در عوض، بر سنت یهودی آن تأکید شده است و تشریع ماه مبارک رمضان برای روزه‌داری را اقدامی در جهت عکس‌العمل نشان دادن از سوی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله معرفی کرده، به منشأ وحیانی و الهی این تشریع اشاره‌ای نکرده است. در پایان مدخل، تنها گفته شده است شیعیان مراسمی متفاوت با سنیان دارند، بی‌آنکه هیچ اشاره‌ای به این مراسم و یا دلایل برگزاری آن مراسم شده باشد.

نقد کلی مدخل‌ها

مدخل‌های پیش گفته، دارای ایرادهای متعددی هستند. نخست آنکه مفهوم «عاشورا» را بیشتر از دید اهل سنت تعریف کرده‌اند و حال آنکه «عاشورا» اهمیت خود را در تاریخ اسلام به سبب واقعه ی روز عاشورای سال 61 هجری در کربلا به دست آورده است. دیگر آنکه همین اولویت دادن به دیدگاه اهل سنت در ترتیب ذکر اهمیت «عاشورا» در اکثر این مدخل‌ها، منعکس است: «عاشورا» از چشم‌انداز شیعی، غالباً، دومین مفهوم این روز می‌باشد. از مجموع هفده تعریف نقل شده در بالا، شش تعریف، واژه «شهادت» را برای حضرت امام حسین علیه السّلام به کار برده، چهار تعریف از واژه «مرگ» استفاده کرده و هفت تعریف نیز اصلاً ذکری از «مرگ» یا «شهادت» نکرده است. از هفده تعریف نقل شده، چهار تعریف، ریشه ی یهودی برای بزرگداشت عاشورا آورده است و یازده تعریف نیز قائل به استحباب روزه در روز عاشورا شده است.
تعریف‌های بالا به لحاظ درج شدن در منابع به دو دسته تقسیم می شوند: نخست منابع زبانی و یا زبان‌شناختی است که در این دسته، فرهنگ لغت‌های متعارف انگلیسی قرار می‌گیرند. دسته دیگر، فرهنگ لغت‌های تخصصی ادیان و یا اسلام است. ایراد وارد بر هر دو دسته از این منابع، این است که اکثر تعریف‌ها ناکافی است. این ایراد به ویژه به تعریفی که از دایرة‌المعارف کوتاه‌تر اسلام (مندرج در شماره 17) نقل شده است، وارد است. با توجه به اینکه دایرة‌المعارف کوتاه‌تر اسلام، یکی از منابع تخصصی در پژوهش‌های اسلام‌شناختی است، این دایرة‌المعارف از دلیل بزرگداشت «عاشورا» توسط و نزد شیعیان چیزی نگفته و این کار، خود سرآغاز تحریف و ایجاد جهت‌گیری منفی در خصوص عاشورا در میان محققان، استادان و دانشجویان است که درباره ی مسائل جهان اسلام به تحقیق و پژوهش می پردازند.

نتیجه

«عاشورا» پدیده‌ای است که باید آن را از نو شناخت و در کتاب‌های مرجع انگلیسی تعریف کرد. آنچه در کتاب‌های مرجع انگلیسیِ پیش گفته، در تعریف «عاشورا» آمده است، بیشتر ناظر به مفهوم آن در میان اهل سنت است و آنچه در خصوص اهمیت «عاشورا» نزد شیعیان گفته شده است، البته ناکافی و غالباً همراه با جهت‌گیری‌های نادرست و یا مغرضانه است. بر پایه ی پژوهش حاضر، می‌توان حدس زد که سایر مدخل‌های مربوط به شیعه، مانند غدیر، مهدویت، امامت و جز آن احتمالاً به چه صورتی در کتاب‌های مرجع انگلیسی معرفی شده‌اند. با توجه به اهمیت و تأثیر منابع انگلیسی، ضروری است این مدخل‌ها بازخوانی و تصحیح شوند و حتی فرهنگنامه ی خاص معتقدات شیعه به زبان انگلیسی تدوین گردد

پی نوشت:

1. تاریخ وصول:1386/11/21؛تاریخ تصویب نهایی:1387/3/13.
2. تعریف ارائه شده چنین است: «عاشر شهر محرم» (معلوف السیوعی، 2000م، ذیل ماده«عشر»).
3. مناطق مختلفی در دنیا وجود دارد که غیرمسلمانان هم به بزرگداشت عاشورا اهتمام دارند. نمونه‌هایی از این پدیده، در کتاب ذیل آمده است:
Naqvi, S., and V. Kishan Rao, eds., The Muharram Ceremonies among the Non-Muslims of Andhra Pradesh (Hyderabad, A. P,: Bab-ul-Ilm Society, 2004).
4. عبارت زیارت عاشورا چنین است: «مصیبة ما أعظمها فی‌الإسلام و فی جمیع‌المسوات والارض».
5. فرهنگ لغت مشروح (Unabridged) فرهنگ لغتی است که علاوه بر واژه‌های پرکابرد و متداول، واژه‌های کم‌کاربرد و یا آنهایی که به ادبیات قدیم‌تر آن زبان تعلق دارند را هم فهرست کرده باشد؛ البته مدخل‌های موجود در این‌گونه فرهنگ لغت‌ها تقریباً همه ی اطلاعات زبانی را برای هر ماده، واژه و یا عبارت ارائه می‌دهند.
6. فرهنگ لغت مختصر شده (Abridged) به ماده‌ها، واژه‌ها و عبارت‌های پرکاربرد می‌پردازد.
7. این فرهنگ لغت، برای استفاده ی خبرنگاران شبکه بی.بی.سی تدوین شده است تا به آنها درخصوص تلفظ و معنای اجمالی اسامی‌ای که تلفظ ‌شان غیرمتعارف می‌نماید، کمک شود.
8. وجه امتیاز این فرهنگ لغت نسبت به سایر فرهنگ لغت‌های هم‌طراز آن، درج کردن تذکارهای فرهنگی (cultural notes) در ذیل برخی از واژه‌هاست.
9. این فرهنگ لغت ازنظر جامعیت ضبط واژگان و عبارت‌های زبان انگلیسی یک نوع از دو فرهنگ لغت مرجع و جامع در زبان انگلیسی می‌باشد. دیگر فرهنگ لغت جامع در زبان انگلیسی The Oxford English Dictionary (OED) است که ویراست دوم آن مشتمل بر بیست جلد متن اصلی و سه مجلد ضمیمه است. برای اطلاعات بیشتر ر.ک به: سایت‌های www.oed.com و www.m-w.com.
10. فرهنگ لغت چیمبرز از قدیمی‌ترین و معتبرترین فرهنگ لغت‌های زبان‌انگلیسی است که به جامعیت در محدوده ی تک‌ جلدی بودن شهرت داشته، مدخل‌های آن برحسب مواد ریشه‌ها و وندها به طور الفبایی مرتب شده‌اند.
11. این فرهنگ لغت دوجلدی در آغاز ب عنوان خلاصه‌ای در حد2/3 از فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد The Oxford English Dictionary (ویراست اول، 12مجلد، 1928)انتشار یافت؛ اما در عمل این اثر چیزی بیش از خلاصه آن فرهنگ لغت عظیم است؛ برای مثال همین واژه «عاشورا» در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد نبوده،‌اما در آن اثر دوجلدی ضبط شده است. این فرهنگ لغت دو جلدی، نخستین ‌بار در 1933 منتشر شده و ویراست پنجم آن در سال2002 منتشر شده است؛ همچنین ویراست ششم آن در سال2007 منتشر شده است. مطالب این مقاله، برپایه ی ویراست ششم آن است.
12. این کتاب یک جلدی، خلاصه‌ای قاموس‌وار به ترتیب الفبایی از تعاریف مهمترین مدخل‌هایی است که در چاپ انگلیسی دایرةالمعارف اسلام ارائه شده‌اند. سرپرستی این کتاب را پروفسور امری فان دون زلِ که خود یکی از گردانندگان دایرة‌المعارف اسلام است،‌برعهده داشته است.
13. فرهنگ لغت راندم هاوس، یکی از فرهنگ لغت‌های معتبر انگلیسی با گرایش گونه ی آمریکایی است.
14. فرهنگ لغتی کوچک و تک‌جلدی است که برای دانشجویان انگلیسی زبانی که رشته ی مطالعات اسلامی را برگزیده‌اند، طراحی و تدوین شده است.
15. این فرهنگ لغت از جمله منابع بسیار ارزشمندی است که ویراست اصلی آن در سال1913 منتش شده بود. تا پیش از فرهنگ لغت وبستر، این فرهنگ لغت مطرح بوده است.
16. این فرهنگ لغت، خلاصه‌ای از فرهنگ لغت‌ ادیان جهان است و گردآورنده ی هر دو اثر، یک شخص است.
17. روز کفاره، همان یوم کیپور در دین یهود است. «این عید بسیار مهم، دهمین روز از ماه تشری (Tishri) است و آن را «عاسور» یعنی «عاشورا» می‌نامند. یهودیان از غروب روز قبل تا شامگاه این روز، به منظور کفاره گناهان [...] روزه می‌گیرند. قداست این روز از شنبه بیشتر و کار در آن حرام است(ر.ک به: عهد عتیق، سفر لاویان 16: 29-34)/ توفیقی، 1384، ص114-115).
18.«ارید أن آمر بالمعروف و انهی عن‌المنکر» (محمدی ری‌شهری، 1385، ج1، ص312).
19. تامس پاتریک هیوز در مقدّمه ی این فرهنگ لغت می‌گوید آن را به ویژه بر پایه ی آموزه‌های وهّابیت تدوین کرده، زیرا وهّابیت را بازنماییِ آموزه‌های اولیه اسلام می‌داند؛ یعنی همان‌ طور که از پیامبر اکرم صلی ‌الله علیه و آله به اصحاب تعلیم داده می شد؛ با وجود این، مدخل‌هایی وجود دارد که در آنها نظر سایر فرق اسلامی، از جمله شیعه، درج شده است. این کتاب نخستین بار در سال 1885 در لندن چاپ شده و تاکنون بارها توسط ناشران مختلفی تجدید طبع شده، بر ذهن و جهت‌گیری‌های شرق‌شناسان تأثیرات فراوانی گذاشته است. فرهنگ لغت فانک و واگنالز (مندرج در شماره 36 در بالا) از آن بسیار متأثر است.
20. این کتاب یک جلدی، بیشتر نمایانگر دیدگاه‌های سوسیالیستی کمونیستی از مفاهیم دینی است. تعریف‌های ارائه شده در آن در خصوص مفاهیم اسلامی و به طور خاص شیعی بسیار قابل تأمل و نقد است. اصل کتاب در دوران حاکمیت کمونیست‌ها منتشر شد.
21. دایرة‌المعارف بریتانیکا (Encyclopaedia Britannica) که نخستین بار در سال‌های 1768- 1771 به صورت فرهنگ لغت علوم و ادبیات در اسکاتلند منتشر شد، در طی چندین قرن و تا اوایل هزاره سوم میلادی در زمره متقن‌ترین و پر مراجع‌ترین دایرة‌المعارف عمومی به زبان انگلیسی بود که مدخل‌ها و مقالات آن را برجستگان هر رشته پدید می‌آورده‌اند. با پیدایش اینترنت، دایرة‌المعارف بریتانیکا جای خود را به دایرةالمعارف و یکی پیدیا داده است [نکته اخیر را از آقای حامد اخیانی آموختم].
22. ویراست نخست این دایرة‌المعارف تک جلدی، در سال 1989 منتشر شد. این دایرةالمعارف مزین به تصاویر رنگی و ضمایم سودمندی است، از جمله ضمایم آن، کتاب‌نامه‌ای مشتمل بر 123 عنوان کتاب است.
23. این مطلب، اشتباهی فاحش از سوی نویسنده ی دایرةالمعارف مزبور است. با توجه به اینکه واقعه ی «عاشورا» در سال 61 هجری قمری اتفاق افتاده است، چگونه معزالدوله در سال 35 هجری قمری (یعنی 26 سال پیش از این واقعه) می‌توانسته چنین مراسمی را برپا کند؟!
24.این کتاب، فرهنگ لغتی تک‌جلدی و در سری فرهنگ لغت‌های موجز و تخصصی آکسفورد بوده، حاوی مهم‌ترین عناوین و نام‌های شخصیت‌های مهم جهان اسلام است. علاوه بر مدخل‌های متعارف و کوچک، گاه مقالات بلندتری هم به برخی مفاهیم اختصاص یافته است.
25.این کتاب اثری با گستره ی وسیع از اصطلاحات دینی و نام های اعیاد و مراسم در بیشتر ادیان و یا نظام های اعتقادی جهان می باشد.
26.این دایرةالمعارف یک جلدی،خلاصه ای از مهم ترین مدخل های دایرةالمعارف اسلام )The Encyclopaedia of Islam)است.
27. نص متن عهد عتیق به ترجمه فارسی چنین است: «و این برای شما فریضه ی دایمی باشد که در روز دهم از ماه هفتم جان‌های خود را ذلیل سازید و هیچ کار مکنید خواه متوطن، خواه غریبی که در میان شما مأوا گزیده باشد؛ زیرا در آن روز کفاره برای شما کرده خواهد شد و از جمیع گناهان خود به حضور خداوند طاهر خواهید شد (کتاب مقدس، 1904).
28. ماه تشریTishri – که گاه تسری(Tisri) هم خوانده می‌شود- نخستین ماه مدنی و هفتمین ماه دینی در تقویم یهودی است که با ایامی از سپتامبر و اکتبر همزمانی دارد.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:5 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

چکیده :

عاشورا رمز بی چون و چرای پیروزی ملت هایی است که به الگوگیری از حرکت است. عاشورا محل آموزش اصول انسان و ملت سازی است. عاشورا، اصلی به ما آموخت و آن اصل این است که هیچگاه در برابردشمنان و جهانخواران سر تعظیم فرو نیاوریم؛ چون آنها تحت هر شرایطی حاضر نیستند ما را تحمل کنند و به قول قرآن کریم هرگز از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر این که شما را از دینتان برگردانند. امام حسین به فریاد اسلام رسید و بعد از شهادت وی، قیامش تبدیل به اسوه ای جهانی شد و رهبران زیادی از دل این قیام سر بیرون آوردند؛ لذا اگر امام حسین(علیه السلام) قیام نمی کردند نه تنها ننگ و عار نصیب اسلام می شد و از اسلام اسمی باقی نمی ماند بلکه کل دنیا تبدیل به باتلاق ظلم و فساد میشد.
در این مقاله علاوه بر بررسی نقش عاشورا به عنوان اسوه ای منحصر به فرد، مطالبی در رابطه با تأثیر انقلاب اسلامی از قیام حسینی را بیان کردیم. روش ما در این تحقیق از روش کتابخانه ای و با مطالعه در کتب و مقالات به جمع آوری اطلاعات و سازماندهی آن ها پرداخته ایم.
واژگان کلیدی : امام حسین ، عاشورا ، بیداری ، انقلاب اسلامی.

مقدمه :

در طول تاریخ، نهضت ها و انقلاب های بسیاری به دست انسان ها صورت گرفته است که بر اساس قانون نهضت ها، تنها آثار بعضی برجای مانده و آثار دیگری از بین رفته است. در لابه لای این نهضت ها و انقلاب ها، نهضت عاشورا مُهر حسینی ماندگاری را بر لوح تاریخ ثبت نمود و آثار ویژه ای بر تاریخ از آن زمان وقوع حادثه بر جای گذاشت.
طبق اعترافات شرق شناسنان غربی و اهل سنت و آزادی خواههان غرب و شرق، حماس? عاشورا، شورانگیزترین حماسه تاریخ بشری است که احساسات میلیون ها انسان را برانگیخته و مرزها را احاطه نموده و با گذر زمان از مرزها گذر کرده و وارد مغزها شده است؛ یعنی عاشورا با تک تک انسان ها در تمام حالات و سکنات آنها حضور دارد.
خربوطلی، دانشمند بزرگ می گوید: «شهادت امام حسین (علیه السلام) در کربلا، بزرگترین حادثه تاریخی بود که منجر به تشکّل و تبلور گروه شیعیان گردید و سبب شد که شیعه به عنوان یک سازمان قوی با مبادی و مکتبی سیاسی و دینی مستقل، در صحنه اجتماع اسلام آن روز جلوه کند»(دکتر فربوطلی، انقلاب های اسلامی، ترجمه عبدالصاحب یادگاری، صص 8، 73، 122).
امروز نهضت حسینی دیگر توسعه یافته و از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی در گذشته؛ و تعجب این که قداست خویش را در میان سایر ادیان حفظ کرده است و «کل ارض کربلا»گویا همه جهان زمین کربلاست. امروز بیگانگان هم در مقابل نام باشکوه نهضت امام حسین سر تعظیم فرود آوردند و گاندی های مصلح بزرگی تربیت شده و تحویل جامعه ای بزرگ جهانی داده و این از برکات عاشورا است.
امام حسین و قیامش، اثر استثنایی بر ملت ها گذاشت و امروز مثلث عاشورا، عدالت و پیشرفت را بوجود آورد و انقلاب اسلامی ایران هم از نقش عاشورا در بیداری ملت ها سود برده و امروز به دنبال تکمیل این مثلث پس از الگوبرداری از عاشورا به دنبال نیل به اهداف دهه چهارم انقلاب یعنی عدالت و پیشرفت در گذران حال است.

نقش عاشورا در بیداری ملت ها

در حقیقت، می توان به این موضوع پافشاری نمود که علل و عوامل جاودانگی این نهضت، اهداف نهضت عاشورا است. حضور یک مسئؤل و حاکم کوته بین و کج اندیش عامل ضررهایی برای یک ملت است؛ لذا نتیجه این است که در مقابل چنین حاکمی باید ایستادگی کرد. باید عنوان کنیم که فرهنگ عاشورا، ایستادگی و مقاومت است.
این گونه شد و فرهنگ عاشورا در طول تاریخ همواره بر جوامع اسلامی و غیر اسلامی الهام بخش بوده و به تعبیر نویسند? آمریکایی : «هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از شجاعتی که امام حسین از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمی شود» (واشنگتن ایروینگ).
یکی از موضوعاتی که در بیداری ملت ها، عاشورا نقش داشت، الگوگیری همه جانبه یی که ملت ها از این قیام داشتند ؛ یعنی گفتار و رفتار عاشوراییان را در زندگی فردی و اجتماعی خویش الگو و اسوه قرار دادند 1.
استاد حسن ابراهیم می گوید: «کشته شدن امام حسین (علیه السلام) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت. قبل ا این رخداد، شیعیان پراکنده بودند؛ زیرا شیعه گری یک نظریه سیاسی بود که در دل پیروان خود نفوذ نکرده بود و هنگامی که حسین کشته شد، شیعه گری با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان نفوذ کرد و عقیده راسخ آنان شد.2»
قیام حسین در واقع به مشعل تبدیل شد و چراغ هدایت گمراهان در جستجوی حقیقت شد. بعد از این قیام، ملت ها راه نیل به ایستادگی علیه ظالمان را پیدا کردند. درس آزادمنشی و آزادنگری را ملت ها آموختند و راه را برای اثبات حقانیت خود یافتند. در جامعه ای که سلطنت موروثی بود با پایان یافتن دوران حکومت ظلمت معاویه، زمام امور به دست فرزند شرابخوارش(یزید) افتاد.
معاویه بارها به یزید سفارش کرده بود که با حسین درگیر نشود، ولی یزید گوشش بدهکار نبودو نسنجیده اقدام به کاری کرد که بعدها پشیمان شد؛ البته به صورت ظاهری. کمی بعد از واقعه ی دلخراش عاشورا، رژیم اموی ثمر? کشتن کربلا را به چشم دید و از ایستادگی در برابر امواج اعتراضات، شروع به متهم کردن یکدیگر شدند. این قیام تأثیر
معجزه آسایی کرد. سید امیر علی مورّخ اسلامی می گوید: «کشتار کربلا در همه قلمرو اسلام، مای? وحشت و بیم شد و ایرانیان را به هیجان آورد.3» پست ترین چهره ی اموی (یزید)، فرزند نابکار معاویه، پس از پدرش زمام امور را به دست گرفت؛ در این حال، دین و اسلام بعداً با خطر روبرو شد. امام حسین دست اهل بیت خود را گرفت و در چنین شرایطی سکوت را بر خود جایز ندانست و سازش را به صلاح امت نمی دید. امام حسین با آن دید با بصیرت خود، یزید را ویرانگر اساس اسلام تشخیص داد لذا بر علیه او یک قیام تاریخی را ثبت نمود.

- عاشورا و روحی? وحدت :

گروهی از اسرا را که به شام می بردند، چون به «تکریت» رسیدند، مسیحیان آن جا در کلیسهای خود جمع شده و به نشان اندوه بر کشته شدکان حسین (علیه السلام)، ناقوس نواختند و نگذاشتند سربازان یزیدی وارد آنجا شوند. به شهر «لینا» نیز رسیدند، مردم آنجا همگی گرد آمدند و بر حسین و دودمانش سلام و درود فرستادند و امویان را لعن کردند و سربازان را از آن جا بیرون کردند. چون خبر یافتند که مردم «جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلع? «کفر طاب» رفتند، به آن جا نیز راهشان ندادند. به «حمس» که وارد شدند مردم تظاهرات کردند و شعار می دادند: «اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدی؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادی را کشتند4.
همانطور که عنوان نمودیم، دستگاه اموی پس از قتل امام حسین در همه جا منفور شدند و با کار نسنجید? خود خط بطلان برخود کشیدند. عاشورا از آن پس باعث ایجاد روحیه ی وحدت و همبستگی در میان مسلمانان شد و پس از آن ما شاهد قیام های متعددی بودیم.
علامه مقرّم یک مطلب در همین عنوان دارند و می گوید: «یکی از پیامدهای نهضت و قیام سید الشهداء، حسین بن علی و آن مجاهد بزرگ، که فتحی روشن به دنبال خود داشت، این بود که در علویان تأثیر بزرگی گذارد.پس از حادث? کربلا، هر یک از فرزندان علی(علیه السلام) و یا کسانی که مذهب، علوی داشتند و می خواستند قیام و جهاد کنند، از جهاد مقدس حسین سرمشق می گرفتند.5»
علامه مقرّم در دام? بحث خود در جایی می گوید: «... تمام افرادی که قیام کردند، نظرشان این بود که باید در جامعه حق و عدالت جایگزین ستم گردد. اینان می گفتند: ما بر ضدّ دولت باطل قیام کرده ایم و می خواهیم جامعه اسلامی بداند که حق آل محمد غصب شده است و باید قیام کرد و دست ستمگر را کوتاه کرد و خارهایی را که در راه دین پیدا شده باید زدود. علامه ادامه می دهند و می گوید: انقلاب های پیاپی که در بلاد ولایت پدید آمد، موجب شد که مردم رشد پیدا کنند و حق را عیان مشاهده نمایند.6».
قیام امام حسین (علیه السلام) توانست زنجیرهای از هم گسیخته ی مسلمانان را به هم وصل نماید و زمینه ی همبستگی و وحدت آنان را فرآهم نماید.

- فلسف? عاشورا

بر اساس بینش اسلامی و تعالیم قرآنی و روایات، مسلمانان به درس آموزی و الگوگیری از تاریخ موظف اند. هر کدام از ما وظیفه داریم مکان و زمان خود را به درستی بشناسیم و به موقع در مواقع حساس بهترین تصمیم را بگیریم.
عاشورا، لوح فشرد? زندگی است. عاشورا محل آموزش است. الگوبرداری از عاشورا توانسته است در طول تاریخ کارساز باشد. در هر زمان که هستیم با مراجعه به حادثه عاشورا و الگوگرفتن از آن نهضت، پی به اسرار الهی می بریم. قیام عاشورایی امام حسین در تمام ابعاد گوناگون مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و ... قابل الگوبرداری است.
عاشورا محل تعیین خط مشی اسلام راستین محمدی از اسلام و نفاق و دروغگویی اموی است. عاشورا متعلق به یک زمان و مکان نیست بلکه هر زمانی عاشورا است و هر مکانی کربلاست. عاشورا، رسالت مدعیان اسلام راستین را سخت نموده و نقش دینداران و به ویژه خواص را صعب و سنگین نموده است.
علامه شیرازی می نویسد: «امام حسین به پا خواست و از جان عزیز خود در راه اسلام گذاشت و بر بلا صبر نمود تا آن که عاقبت، همان گونه که خودش خبر داده بود، شهید شده اما در تحقّق بخشیدن به هدف خود پیروز گردید؛ زیرا توانست با عمل خود، حساب این خلافت را از اسلام جدا کند و پرده از روی واقعیّت عنصر اموی بردارد.7 ».
بر همین اساس، عنصر مهم در فلسفه ی عاشورا پرده داری و شناخت ماهیت دستگاه یزید و اموی بوده است، که مردم را بفهماند که بنی امیّه یک حکومت نفاق است که لباس اسلام را به تن کرده است.واقعا شناخت حاکم منافق ظرافت لازم دارد؛ همان کاری که امام راحل در شناختن بنی صدر بکار برد.لذا عنصر شناخت یک عنصر بسیار مهمی است.
علامه شیرازی ادامه می دهند که: «... جنگ بنی امیّه با امام حسین دنبال? همان
جنگ های خونینی است که این عنصر جاهلی از اول به منظور خاموش ساختن نور خدا در روی زمین برانگیخته است که ابتدای آن جنگ بدر بوده است. بدین ترتیب، مردم دریافتند که حکومت اموی، یک نوع سلطنت ظالمانه است که هیچ ربطی به اسلام نداردو رفتار آن را به حساب اسلام نباید گذاشت، و با این فداکاری، حقیقت اسلام را از آلودگی به لوث جنایات عنصر اموی، مسلمین یک حکومت اسلامی شناخته شده بود، حفظ کند. و برای همیشه ثابت کردکه خلیفة الله و جانشین رسول خدا هرکس نیست که به تخت خلافت بنشیند... 8.»
کاری که بنی امیه می کرد یعنی همان کاری که به اسم اسلام می کردکه نام اسلام را از چشم مردم بندازند و به اهداف شوم خود برسد، در امروز هم کسانی هستند که با نام اسلام و با خط اصطلاحات خود، خواسته و ناخواسته ضربه هایی بر پیکر? اسلام وارد می سازند. پس عاشورا تعلق به یک زمان و مکان خاص ندارد و لزوم بصیرت برای آحاد مسلمین بویژه برای خواص طبق بیانات رهبری پیش از پیش احساس می شود.
انقلاب اسلامی ایران با رهبری حضرت امام راحل، پی به مسئله عاشورا برد و در واقع انقلاب ما عاشورای جدید بود. که باز هم چهره ی واقعی و منافق برخی را نمایان ساخت. انقلاب اسلامی ایران دقیقاً به مانند قیام امام حسین (علیه السلام) بوده است ونقط? مشترک هر دو قیام این است که این دو، در دوره ای اتفاق افتادند که احساس شد دین خدا در معرض زوال است و جهالت و غفلت برخی زمین? اضملال دین خواهد شد. امام راحل هم به مانند جد بزرگوارش امام حسین برای بیداری و آگاهی مسلمانان به پا خواست و عمل به تکلیف را اساس قیام خود قرار داد.
جاودانگی نهضت امام حسین، هدیه و اجر و مزد الهی است برای کسی که از تمام هستی خود، یاران و فرزندانش گذشت. از خداوند می خواهیم این انقلاب اسلامی و تمامی انقلاب هایی که متأثر از قیام امام حسین اند را حفظ و نگه دارد و به قیام و انقلاب مهدوی متصل گرداند.

- تقویت و رشد انگیز? شهادت طلبی

از دیگر نقش های عاشورا و پیامدهای عاشورایی و حسینی، تقویت شهادت طلبی است. در اسلام به مقام شهادت درجه ای بالا اعطا شده و جاودانگی را برای شهدا تضمین کرده است. اجر و پاداش شهید متناسب با شخصیت و درج? والای شهید دارد که به همان اندازه اجر خود را دریافت می کند.
حال یکی از موضوعات علل و عوامل جاودانگی عاشورا و تأثیر نهادن خود در بیداری ملت ها و جوامع و این که بتوانند بدون هیچ ترسی به دفاع از حق خود انقلاب و قیام کنند، همان تقویت روحی? شهادت طلبی که سرچشمه از آن قیام دارد، است، لذا شاهد هستیم پس از عاشورا مبارزات فراوانی شکل گرفت که الگو گرفته از عاشورا است.
جلال الدین فارسی می گوید: «بیشتر قیام هایی که در دوره بنی امیه و بنی عباس، رخ داد زیر شعار«یا لثارات الحسین» رونق و انجام گرفت. نقشه قیام و پیمان بیعت برای آن بر مزار شهید طف منعقد می شود و آن مزار مقدس پایگاه مبارزان ضدّ حاکم و کعبه الهام آنان و میعادگاه و پیمان گاهشان بود.9»

- حق محوری نهضت عاشورا :

می توان اذعان نمود که عامل مهمی که عاشورا توانست بر بیداری ملت ها تأثیر گذارد، حق محور بودن آن است. این نهضت بر اساس حق پایه گذاری شده و آثار گرانبهایی در جهت هدایت و روشنگری بشریت گذاشت و نقش بسزایی در بیداری غافلان ایجاد نمود. لطف الهی همیشه شامل حال حق طلبان خواهد شد و در همین انقلاب اسلامی ایران، بارهاشاهد الطاف بوده ایم؛ چه در زمان انقلاب و پیروزی آن، چه در زمان جنگ و چه اکنون.
ملتی که با دست خالی و با اعتقاد قلبی به خداوند توانستند بر مشکلات پیروز شود و امروز به فضل الهی در ده? عدالت و پیشرفت به دنبال دستیابی به اهداف عالمان? خود در تمام زمینه ها است. «نورالله» سبب شد که حادث? عاشورا از دستبرد خطرآفرینان حفظ شود و بارها خواستند نامی از حسین نماند اما نتوانستند.چون میدانستند که عاشورا سرمشق خواهد شد.
عمید زنجانی در این رابطه مینویسد : قیام عاشورا [با محور حق طلب خود] درس دین باوری، ایثار، شجاعت، شهادت، فداکاری، جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر و روحیّه ی ستیزی جوئی و پرخاش گری و جسارت در مقابل حکّام جور را در مسلمانان ایجاد نمود و پیروان مکتب اهل بیت را به عنوان سر سمت ترین حامیان دین پیامبر جلوه گر ساخت.
مبارزان و رهبران شیعه در تاریخ جنبش های حرکت آفرین خود، صحنه های اعجاب آمیزی از رشادت، دلیری، فداکاری، ایثار خلق نمودند و هرگز بیم و ترس از قدرت حاکم به دل راه ندادند.... این ویژگی ها است که همواره شیعه را در تاریخ به عنوان نیرومندترین سازمان انقلابی اسلام، که از زمامداران با فریاد و پرخاش مطالبه عدالت و استقرار ارزش های والای اسلامی و انسانی می نموده است، جلوگر کرده است 10.
دستگاه اموی در ابتدای قتل حسن پنداشتند که دیگر نامی از حسین باقی نمی ماند؛ اما حساب یک چیز را نکردندکه خداوند از مؤمنین دفاع می کند. آن ها مکافات عمل خود را دیدند. قانون طبیعت می گوید هر عملی بازتابی دارد. دستگاه اموی به حساب کار خود در دنیا رسیدند و در آخرت در عذابی الیم به سر می برند.
نهضت عاشورا یک جامعیت فوق العاده ای یافت و تمام معادلات دشمنان اسلام را در تمام نقاط تاریخ به زد. جلوه های قیام حسینی در بیداری ملت ها و پابرهنگان پدیدار شد و روز به روز افزوده تر می شد. خصوصیت عملی، حماسی و عاطفی عشورا یک معجونی را تشکیل داد که هرگز دشمن نمی تواند این معجون را حل نماید و از سر راه بردارد.
سید جعفر شهیدی در رابط? قیام عاشورا و پیروزی خون بر شمشیر می نویسد: زمان، جنایتکار است، اما جنایت پیشه نیست، زمان نیز مانند تاریخ، که خاطره زمان را نگاه می دارد، جنایت می کند؛ اما کم تر جنایتی برای مکافات می گذارد. اگر جنایات تاریخ در مواردی حساب نشده است، مکافات آن حساب دارد؛ حسای بی نهایت دقیق. قرآن می گوید: کافران می پندارند اگر به آن ها فرصتی می دهیم، این فرصت به سود آنهاست. به آن ها فرصتی می دهیم تا هر چه می خواهند بکنند. سرانجام عذاب دردناکی خواهند داشت. 11

- الگوبرداری از عاشورا

جهت گیری عقیدتی و عرفانی نهضت عاشورا به انسان ها راه را نشان داد. انسان ها با سرمشق و الگوگیری از عاشورا به این حقیقت دست یافتند که ما می توانیم.
استقامت امام حسین و ایستادگی وی، مبارزه کردن انسان با اراده و اختیار است که با هوای نفس خود انجام می دهد و امام حسین نماد انسان کاملی است که توانسته است در این میدان تا پای شهادت برود بنابراین امروز و در دنیای معاصر می توان گفت: شهادت یعنی مبارزه کردن با تمام نیروی خود و با هوای نفس و شاید راز جاودانگی نهضت حسینی از بُعد عرفانی و عقیدتی نیز همین باشد12.
در باب عظمت یافتن مکتب اسلامی، پروفسور براون می نویسد: «... گروه شیعه یا طرفداران علی به قدر کافی، هیجان و از خودگذشتگی نداشتند. اما پس از رخداد عاشورا، کار دگرگون شد – تذکار زمین کربلا، که به خون فرزند پیامبر آغشته بود و یادآوری عطش سخت وی و پیکرهای نزدیکانش که در اطراف او روی زمین ریخته بودند، کافی بود که عواطف سست ترین مردم را به هیجان درآورد و روح ها را غمگین کند، چنان که نسبت به رنج و خطر حتی مرگ، بی اعتنا شوند13.»
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت. امام حسین با این جملات، معادلات یزیدان را به هم ریخت و ثابت کرد که می توان با حق محوری، یک تنه و بی سلاح و با دست خالی ایستاد و جنگید.
فاجع? کربلا وجدن ها را بیدار کرد و تحول روحی را به ملت ها بخشید. قیام حسینی، عالم را تحت شعاع خود قرار داد و روح عدالت خواهی را چون نهالی در وجود پابرهنگان تاریخ قرار داد.

انقلاب اسلامی ، قیامی برای آزادی

گفتیم که عاشورا تحول ساز است و کاری کرد که آزادی خواهان جراءت پافشاری روی مطالبات خود را تا لحظ? مرگ رها نکنند. ماه محرم، یادآور حزن و غم و اندوه شهادت مظلومانه حضرت حسین بن علی است. با گذشت قرن ها و سال ها از آن واقعه، حق طلبان با تأسی به آن امام به مبارزه با قدرت های ظالم میپرداختند.
یکی از آن انقلاب ها که به نوب? خود تأثیراتی در منطقه و جهان داشت، انقلاب اسلامی ایران بود. این انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود. امام راحل با اعتقاد به همین قیام حسینی رهبری کردند و جمل? زیبای ایشان مبین این اعتقاد است که فرمودند: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشتند». انقلاب اسلامی ایران با تأسی از این قیام، اعلام حمایت از حق طلبی و آزادی خواهی ملت ها در برابر جریان های باطل و ظالم
نموده است.
امام راحل در نوشتاری فرموده است:« انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا ... است»14. این که انقلاب اسلامی ما از قیام امام حسین تأثیر پذیرفته است هیچ شکی وجود ندارد.در آن زمان دقیقاً محمدعلی شاه همان کاری را شروع کرد که یزید بن معاویه کرد و آن هم اسلام زدایی بود.
یکی دیگر از نویسندگان می نویسد: «امام به عنوان نقطه اتصال مردم و اسلام، با درس از نهضت عاشورا، محتوای سیاسی – انقلابی را به آن بازگرداند. بنابراین مکتب اسلام، رهبری امام و حضور مردم، سه عامل اصلی به وجودآمدن انقلاب به حساب می آیند.15»
با این حساب از جمله عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خواستاری چهر? اسلام حسینی بوده است. در حقیقت، اسلامی را که امام حسین (علیه السلام) و امام خمینی (قدس سره) به کار گرفتند، با اسلام عبدالله بن زبیر و اسلام شریعتمداری تفاوت داشت؛ زیرا عبیدالله بن زبیر و شریعتمداری قادر به انقلاب کردن و جاودانه شدن نبوده اند16.
هیچکس نمی توند منکر این موضوع باشد که امام راحل در ظرف دو دهه توانست چهره نوینی از اسلام بسازد. امام راحل در پاسخ سؤالی که پرسیدند آیا گره زدن این دو نهضت برای ادامه انقلاب اسلامی ضروری است؟ فرمودند: «اگر ما بخواهیم مملکت مان یک مملکت مستقلی باشد، یک مملکت آزاد باشد، باید این رمز (قضیه سید الشهداء) را حفظ کنیم... اگر بخواهید نهضت شما محفوظ باشد، باید این سنت ها(عزاداری و ...) را حفظ کنید... عاشورا را زنده نگه دارید که با زنده نگه داشتن عاشورا، کشور شما آسیب نخواهد دید.»
امام راحل تنها راه حفظ انقلاب و آزادی انقلاب اسلامی، عاشورایی کردن آن می داند. زیرا که عاشورا، سرشار از درس و تعلیم است.
پس از حادثه عاشورا، موجی از بیداری در جامعه مسلمانان پدید آمدو الگوگیری مردم ایران از عاشورا باعث پیروزی انقلاب شد و روند را به سود خود تغییر دادند. مثلاً تظاهرات مردم در عاشورای 13 خرداد 1342؛ یا سخنرانی معروف امام راحل در عصر عاشورای 1342 در مدرسه فیضیه؛ راهپیمایی عاشورای دوازدهم محرم بعد آنکه از مسجد امام آغاز گردید؛ تظاهرات حدود 4 میلیون نفری در تهران در عاشورای سال 1357، علیه رژیم شاه؛ همچنین درآن موقع، مردم برای نشان دادن همبستگی خود بر ادامه مبارزه تا برپایی جمهوری اسلامی، راهپیمایی عظیم اربعین را برپا کردندکه تعجب و حیرت دنیا را وا داشت.
این نمونه های ارتباط انقلاب و مردم با عاشورا است که بی شک عامل بی چون و چرای پیروزی انقلاب اسلامی است. شاید رمز این ارتباط با عاشورا که کمتر بحث بر روی آن می شود، «کار برای خدا» است. امام حسین فرمود: «خدایا! با تمام سختی ها و مصیبت ها به خشنودی تو خشنود و تسلیم فرمان تو هستم. 17».
خوشبختانه با شکل گیری موج بیداری اسلامی در جهان به دنبال انقلاب اسلامی که به برکت قیام حسینی است، زمینه رشد جریانات عدالت خواهی افزایش یافته است؛ و فضای فکری حاکم بر جهان از حالت«جهل» و «سازش» به «آگاهی» و «خودباوری» تبدیل شد که امیدواریم روز به روز به وسعت این عامل افزوده شود.

پی نوشت ها :

1- علی رستمی، کارشناس علوم قرآنی؛ فلسفه عاشورا.
2- حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج1، ص399.
3- سید امیر علی، مختصر تاریخ العرب، ص93.
4- عاشورا فی الأدب العاملی المعاصر، ص54؛ به نقل از منتخب طریحی و
مقتل ابومخنف.
5- سید عبدالرزاق موسوی مقرّم، رهبر انقلاب خونین کوفه (ترجمه زید الشهید)، ترجم? عزیز الله عطاردی، ص132.
6- همان.
7- عبدالزهرا کعبی، الحسین قتیل العبره، ص44 - 45 .
8- همان.
9- جلال الدین فارسی، انقلاب تکاملی اسلام، ص862.
10- عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، ص 121- 122.
11- آل عمران / 178.
12- علی رستمی، کارشناس علوم قرآنی؛ فلسفه عاشورا.
13- حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج1، ص3652.
14- امام خمینی، صحیفه نور، ج18، ص22.
15- نقش عاشورا در شکل گیری و تداوم اسلامی ایران، چکیده مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ص189.
16- مرتضی شیرودی، قیام حسینی و نهضت خمینی.
17- حسین اسحاقی، بام عبرت، ص146. به نقل از: شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص244.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:2 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

گفت و گو با عبدالکریم بی آزار شیرازی ،گرد آورنده پنج جلدی عاشورا در سرزمین ها

در سال 1323 در شیراز متولد شد. مقدمات حوزه های دینی را همان جا طی کرد و سطوح عالی و دروس خارج را در قم و نجف اشرف.
از محضر علمای بزرگ از جمله حضرت امام خمینی استفاده کرد و همه بحث های مسایل مستحدثه ایشان را به رشته تحریر در آورد.
در سال 1353 به دریافت گواهی افتاء و اجتهاد از وزاارت علوم و آموزش عالی نایل آمد؛ سال 1354 رهسپار دانشگاه مک گیل کانادا شد، در انستیتو مطالعات اسلامی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت و موفق به اخذ درجه M.A در تاریخ و تمدن اسلامی می شد.
از سال 1361 در دانشگاه های ایران تدریس را آغاز کرد و از سال 1362 به عضویت فرهنگی دانشگاه الزهرا در آمد.
از آغاز تاسیس مجمع جهانی التقریب از سوی مقام معظم رهبری به عضویت شورای عالی این مجمع در آمد و یک سال معاون امور بین الملل این مجمع بود.
هم اکنون از سوی دبیر کل مجمع جهانی تقریب ، هیات امنای دانشگاه مذاهب اسلامی و وزیر علوم و تحقیقات و فن آوری، عهده دار ریاست این دانشگاه است.
فرهنگ عاشورا در سرزمین ها نام کتابی است متشکل از چندین مجلد که به چگونگی اجرای مراسم محرم و عاشورا در سرزمین های مختلف جهان پرداخته است. این کتاب و آثار متعدد دیگر درباره امام حسین علیه السلام توسط دکتر بی آزار شیرازی تدوین و تالیف شده است. در این گفت و گو به چند و چون پژوهش های او درباره عاشورا و محرم از نگاه تاریخی و فرهنگی پرداخته ایم.
از چه دوره تاریخی مراسم عاشورا و عزاداری برای امام حسین علیه السلام رایج شده ؟ نحوه این عزاداری را برایمان توضیح دهید و بگویید در روزهای نخست چه گونه و در چه حدی اجرا می شده ؟
سرآغاز مراسم عاشورا و عزاداری برای امام حسین علیه السلام به درستی معلوم نیست، تنها می توان گفت به استناد کتاب اخبار الطوال دینوری، در برابر جشن های دشمنان اهل بیت علیه السلام در روز عاشورا، مجالس عزاداری به طور پنهانی و گاهی آشکار از سوی دوست داران خاندان علوی برگزار می شده است، اما به طور رسمی و علنی بنا به روایت ابن اثیر و دیگران برای نخستین بار توسط آل بویه این مراسم رایج شده است.
معز الدوله دیلمی در دهم محرم سال 352 ق. در بغداد دستور داد که بازارها را تعطیل کنند و به نوحه خوانی بپردازند و در شهر بگردند. آل بویه با دایر کردن مراسم عاشورا، مذهب شیعه را با آرامش و آزادی به کمک علمای اصولی و معتدل چون شیخ گسترش دادند. آل بویه در سوگواری خود بر سینه می زدند و نمد سیاه بر گردن می آویختند و زنان ، موی را پریشان و صورت خود را سیاه می کردند.
آیا عزاداری برای امام حسین علیه السلام فقط محدود به شیعیان می شود یا اهل سنت نیز خود را در این مراسم شریک می دانند ؟
در سابق ، مسلمانان از نظر سیاسی و مساله خلافت به موافقین و مخالفین خاندان علوی تقسیم می شدند ؛ به دسته اول شیعه و به دسته دوم ناصبی می گفتند.پس از عصر بنی امیه و بنی عباس ، ناصبی ها منقرض شدند. بسیاری از مسلمانان که دوست داران اهل بیت بوده و هستند، از نظر فرقه ، پیرو مجتهدین چهار گانه و دسته ای پیرو کتب اربعه حاوی احادیث امام صادق علیه السلام شدند؛ دسته اول را سنی و دسته دوم را شیعه نامیدند.
تقابل این دو عنوان مفهوم مخالفی را پیدا کرد و اکنون تلقی بسیاری این است که هر کس که پیرو مذاهب اربعه است شیعه نیست، پس جزو مخالفین ائمه است ، در صورتی که این کاملا خلاف واقع بوده و ما می بینیم که حتی ابوحنیفه پیشوای مذهب حنفی در کتاب مناقب می گوید : « دشمنی اخباریان با ما برای آن است که ما خاندان رسول و اهل بیت او را دوست می داریم و به فضایل ایشان معترفیم.» و پیشوای شافعیان می گوید: «اگر محبت اهل بیت رفض است ، ای جهانیان بدانید که من رافضی هستم. »
عبدالجلیل قزوینی در پاسخ انتقاد صاحب فضایح، از عزاداری شیعیان برای امام حسین علیه السلام به هم آهنگی علمای شافعی و حنفی در این باره استناد کرده است. شعری را از ابوحنیفه درباره گریه برای امام حسین علیه السلام نقل می کند و در جای دیگر می نویسد :« در همه بلاد، اصحاب شافعی و ابوحنیفه و فحول علما در موسم عاشورا این تعزیت را با جزع و نوحه و زاری داشته اند و بر شهدای کربلا گریسته اند.»
و در جای دیگر می گوید : « مراثی شهدای کربلا که اصحاب ابوحنیفه و شافعی را هست ، بی عدد و نهایت است. » می توان گفت بیش ترین مقاتل توسط علمای اهل سنت نگارش یافته است ؛ به عنوان نمونه ملا حسین کاشفی حنفی با نوشتن کتاب ادبی روضه الشهدا از قرن نهم هجری تا به حال بنای روضه خوانی را در ایران نهاد و با ترجمه آن به ترکی به نام حدیقة السعدا بنای روضه خوانی را در ترکیه گذاشت و هنر گریز به کربلا از ابتکارات این عالم حنفی است.
و نیز در این باره می توان از نوشته های طبری در کتاب تاریخ طبری که اخیرا تحت عنوان « قیام سید الشهدا و خون خواهی مختار » توسط آقای دکتر محمد سرور مولایی ترجمه شده ، سیوطی در« تاریخ الحلقا » کتاب « واقعه کربلا » عباس محمود عقاد که اخیرا توسط یکی ازنویسندگان اهل سنت ، آقای انصاری به فارسی ترجمه و چاپ شده است و سه جلد کتاب « ثارالله» توسط عبدالرحمن الشرقاوی و دیگر نمونه ها یاد کرد.
مراسم عاشورا ، اهل سنت هند را تحت تاثیر قرار داده و موجب تقریب و نزدیکی آنان به شیعه گشته است . آیا اقلیت های مذهبی و یا حتی در کشوری مثل هند، بودایی ها و هندوها خودشان را مقید به انجام این مراسم می دانند ؟ اگر ممکن است مختصری درباره این مراسم و آیین ها برایمان توضیح دهید ؟
بخش بزرگی از منطقه « اوتاپرداش » هند در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی تحت حکومت یک سلسله شیعه ایرانی اداره می شد که در سال 1707از خراسان به هند مهاجرت کرده بودند. مراسم عاشورا در سراسر این منطقه برگزار می شد « وسینان » و « هندوها» نیز در آن شرکت می کردند و از این رو مذهب هند و مراسم آن تاثیر فراوانی بر مراسم محرم در هند گذاشته است که یک نمونه آن، در آب فرود کردن بنای تعزیه در خاتمه مراسم محرم است.
وقایع تاریخی مهمی در روز عاشورا اتفاق افتاده که نقل می شود، وقایعی مثل توبه حضرت آدم علیه السلام، نجات کشتی نوح علیه السلام ، سرد شدن آتش بر ابراهیم علیه السلام، گذشتن موسی علیه السلام از دریای سرخ و ... آیا این ها سند تاریخی دارد ؟ اگر این طور است چه گونه می توان آن را توجیه تاریخی کرد؟
شیخ مفید ( متوفی 413 ق) در کتاب « مسار الشیعه » در حوادث ماه محرم می نویسد : اولین روز محرم، روزی است که خداوند دعای زکریا علیه السلام را اجابت کرد؛ سوم محرم رهایی یوسف علیه السلام از چاهی است که برادران وی را در آن افکنده بودند ؛ پنجم محرم، روز عبور موسی علیه السلام از دریا ؛ هفتم محرم روز تکلم خدا با موسی بر فراز کوه طور سینا ؛ روز نهم ، روز بیرون آمدن یونس بن متی علیه السلام از شکم ماهی و روز دهم ، شهادت ابی عبدالله حسین بن علی علیه السلام در سال 61 هجری است. به همین دلایل بعضی ، فضایلی برای جشن روز عاشورا ذکر کرده اند، که بنا به گفته دکتر قرضاوی، ضعیف و بلکه از نظر ابن تمیعه جعلی است و بنا به تصریح ابن جوزی برای به خشم آوردن شیعیان بوده است.
اما وقایعی چون توبه آدم ، نجات کشتی نوح، سرد شدن آتش بر ابراهیم ، بر فرض صحت، مربوط به قبل از اسلام است و جزو اعیاد اسلامی محسوب نمی شود.
نظر شماره درباره خرافات و رسوم غلط در فرهنگ عاشورا چیست ؟ چه گونه می توان این مراسم را پالایش کرد ؟ آیا اساسا چنین ضرورتی وجود دارد ؟
مراسم عاشورا برای زنده نگه داشتن سرمشق نجات ملت هاست که امام حسین علیه السلام با خون خود در صحرای کربلا نوشتند تا ملت ها خود را تسلیم ستم کاران و استعمار گران نکنند.
از آن جا که این مراسم باعث مرگ ستم کاران است، آنان کوشیده اند که در درجه اول آن را از میان ببرند و اگر نتوانستند، آن را منحرف کنند یا به صورت یک سنت مرده در آوردند و یا آن را آلوده به خرافات کنند. بنابراین ضرورت دارد که علما و دانشمندان و محققینی هم چون استاد علامه مطهری، تبیین این مراسم را به دست گیرند و مانند جامعه پاکستان آن را به دست افراد عامی نسپارند و از ورود هر گونه رسومات غلط و خرافاتی در آن جلوگیری کنند.
چنان که مقام معظم رهبری در مراسم شعر و مولودی خوانی شاعران و مداحان فرمودند در اشعار و مداحی حضرت فاطمه زهرا (س) سید الشهدا علیه السلام و دیگر معصومین ، باید علاوه بر استفاده از مضامین معنوی و تعمیق پیوندهای عاطفی ، فضیلت های رفتاری و عملی این بزرگواران نیز گنجانده شود تا آحاد مردم، اعم از زن و مرد و دختران و پسران جوان، بتوانند این اسوه ها را الگوی اخلاق و رفتار فردی و اجتماعی خود قرار دهند.
متاسفانه ایادی استعمار می کوشند تا با اقدامات حساب شده و دامن زدن به اختلافات تاریخی و تحریک احساسات میان مسلمانان تفرقه ایجاد کنند، حضرت آیت ا... خامنه ای در این باره فرمودند : این دست های خبیث که دراصل ، مراکز استعماری و استکباری ، آنها را هدایت می کنند، با همه فرقه های اسلامی دشمنند و باید در مقابل اهداف آنها کاملا هوشیار بود.
درباره کتاب «عاشورا در سرزمین ها » برای ما بگویید که چه انگیزه ای باعث جمع آوری و تحریر این کتاب شده ؟
چه گونه این اطلاعات را از اطراف جهان جمع آوری کردید ؟
انگیزه ای که باعث جمع آوری و نگارش کتاب « عاشورا در سرزمین ها » شد، کلام امام خمینی (ره) بود که فرمودند :« در کجا سراغ دارید که ملتی این طور هم آهنگ بشود؟ این ها را در تمام کشورهای اسلامی و ملت های اسلام، سید الشهداعلیه السلام در روز تاسوعا و عاشورا هم آهنگ کرده است ؛ بروید هندوستان همین بساط است ، بروید پاکستان همین بساط است، بروید اندونزی همین بساط است ، بروید افغانستان. هر جا بروید همین بساط است. »
هدف از نگارش کتاب « عاشورا در سرزمین ها » این بود که مردم ایران بدانند که این مراسم منحصر به ایران نیست ، بلکه در همه جهان گسترده است. باید با این شناخت، به جای خصومت با دشمنان فرضی ، به ایجاد ارتباط با سایر دوست داران حسینی بپردازیم. برای هم آهنگی و ارتباط با سایر دوستان برنامه ریزی کنیم و آن را از خرافات بزداییم و عاشورایی زنده بسازیم تا به شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» جامه عمل بپوشانیم.
برای دست یابی به این منظور، توسط معاون پژوهشی سابق وزارت خارجه ، جناب آقای ملکی نامه ای برای تمام سفارت خانه های ایران در کشورهای مختلف جهان فرستادیم. با این پرسش نامه که این مراسم از چه تاریخ ، چه گونه و توسط چه کسانی به آن سرزمین راه یافته ؟ تا چه حد با خرافات و فرهنگ آن محیط آمیخته شده ؟ تا چه اندازه به صورت سنتی و تا چه اندازه به صورت عاشورای زنده در آمده است ؟ پاسخ های رسیده از سراسر جهان آن قدر جالب بود که وزارت خارجه از من تشکر کرد و البته نسخه ای از آن را برای خود نگه داشت.
چرا آن چه درباره ایران نوشته اید تا این حد مختصر و موجز است؟
چون مردم ایران خودشان هر سال شاهد مراسم عاشورا در سراسر ایران هستند و ما تنها به مناطقی چون یزد ، شیراز و خراسان اشاره کردیم که از آن جا این مراسم به کشورهای مختلف انتقال یافته است.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:2 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

چکیده
با تأمّل و تعمق در مضامین مثنوی این نکته روشن می گردد که: «در عمق افکار و عقاید مولوی و گفته های او، جنبه ای از هواخواهی علی(ع) و خاندان پیغمبر اکرم(ص) وجود دارد که می توان آن را با اساس و پایه اصلی تشیع به معنی عام کلمه، که مرادف با دوستی و معرفت حقیقی اسلام به مقام و منزلت امام علی(ع) و اهل بیت عصمت الله اجمعین است، تطبیق کرد.(1)
تا جایی که ضمن اظهار ارادت به خاندان عصمت و طهارت، دشمنی با این خاندان را در حد کفر و ارتداد می شمارد.
هم چنین از سوی دیگر چنان که همگان نیز بر این نکته واقفند، مثنوی مولانا مشحون از تأثیرپذیری های گوناگون از قرآن و احادیث است و تجلی قرآن و حدیث در این اثر جاودان به اوج خود می رسد و این بهره گیری و اثرپذیری علاوه بر این که نشانه ی دانشمندی و روشن فکری شاعر شمرده می شود، قداست و حرمت خاصی نیز به سروده او بخشیده است و به همین جهت سخن او را برای مردمی که به قرآن و حدیث به دیده ی حرمت می نگرند، ارجمندتر و پذیرفتنی تر ساخته است.
و از این میان با توجه به موضوع بحث ما بهره گیری ها و اثرپذیری ها از کلام نورانی حضرت امام حسین(ع) را که در این کتاب بزرگ تجلی یافته است، باز می نماییم.
واژه های کلیدی:
خارجی، گوشوار، گوش، شهادت
«مضامین موجود در مثنوی صریحاً بیانگر این مطلب است که مولوی، امام علی (ع) را بر همه ی افراد مسلمین ترجیح می داده است(2)»؛ و از این رو، این شخصیت بی نظیر را با جان و دل ستوده و نهایت اخلاص و تکریم خود را به این پیشوای بزرگ متقّین و فرزندان بزرگوارش نشان داده است؛ تا جایی که می توان گفت نسبت به هیچ یک از افراد مسلمین این گونه محبّت و گرایش نداشته است، برای نمونه در دفتر دوم یک جا از «سبطین» یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) یاد می کند و آنها را گوش وار عرش ربّانی می خواند:

چون ز رویش مصطفی شد درفشان
گشت او شیر خدا در مرج جان

چون که سبطین از سرش واقف بدند
گوش وار عرش ربانی شدند

آن یکی از زهر جان کرده نثار
و آن سرافکنده به راهش مست وار(3)

«یعنی از نور علی(ع) دو سبط آشکار شدکه دو دُرّ گران بها و دو گوشواره ی عرش (نیروی عالی هستی) گشتند.
یکی از این دو سبط، حضرت امام حسن(ع) با زهری که معاویه آماده کرد، جان در راه جانان از دست داد و دیگری حضرت حسین بن علی(ع)، سر به راه جانان افکند.»(4)
موارد دیگری در مثنوی بزرگ مولانا وجود دارد که از عمق افکار مولوی گواهی می دهد و ضمن اظهار ارادت به خاندان عصمت و طهارت، دشمنی با این خاندان را در حد کفر و ارتداد می شمارد.
وی در داستان باغبان و تنها کردن صوفی و فقیه و علوی که در دفتر دوم مثنوی آمده می گوید:

با شریف آن کرد آن دون از کجی
که کند با آل یاسین خارجی

تا چه کین دارند دایم دیو و غول
چون یزید و شمر با آل رسول

و چنان که مشهود است، مولانا خارجی را کسی می داند که خلافت پیامبر(ص) را حق الهی خاندان او نمی داند و یزید و شمر را غولان و دیوانی می نامد که همواره در هر زمان با آل رسول(ص) کینه می ورزند.
مولانا در دیوان شمس نیز درباره ی حقّانیّت امام علی(ع) می گوید:

دل است همچو حسین و فراق همچون یزید
شهید گشته دو صدره به دست کربلا

شهید گشته به ظاهر، حیات گشته به غیب
اسیر در نظم خصم و خسروی بخلا(5)

«به عقیده ی مولوی، حسین مرکز حقیقت است و این یزید است که ناحق است و مراد از لفظ فراق این است که یزید، فرسنگ ها از حقیقت دور است... شهادت حسین در دیدگاه دشمنان اسلام و فرمانروایان بخیل و ناحق نوعی اسارت است، اما در حقیقت آن بزرگ وار به زندگی ابدی واصل گشته است.»(6)
«در بیتی از فرط علاقه به امام حسین(ع) می گوید: در روز عاشورا، روزه بگیر، برای این که در آن روز امام حسین(ع) را با لب تشنه و گرسنه شهید کردند، اگر آرزوی زیارت کربلا را داری.

ششه می گیر روز عاشورا
تو نتانی به کربلا بودن(7)

در دفتر ششم هم در یک جا کلمه ی «گوش وار» را کنایه از همان «سبط پیامبر» آورده است، در داستان آن کس که در روز عاشورا به شهر حلب وارد شد و چون عزاداری شیعیان را دید، پرسید که این غوغا و هیاهو را چه سبب است، به او جواب دادند:

روز عاشورا نمی دانی که هست
ماتم جانی که از قرنی بِه است

پیش مؤمن کی بود این قصه خوار
قدر عشق گوش، عشق گوش وار

پیش مؤمن ماتمِ آن پاک روح
شهره تر باشد ز صد طوفان نوح

مگر نمی دانی که روز عاشورا، روز عزای جانی است که به تنهایی از مردم یک قرن برتر و بهتر است.
مگر ممکن است که این اندوه در نظر مؤمن حقیر و خوار باشد؟ عشق گوش واره به اندازه ی عشق گوش است، یعنی همان طور که انسان گوش را دوست دارد، گوشواره را نیز دوست دارد. گوش در اینجا کنایه از امام حسین(ع) است و منظور این است که هر کس پیامبر را دوست دارد، باید امام حسین(ع) را نیز دوست داشته باشد، چرا که حسین بن علی(ع) نواده و جگر گوشه ی پیامبر(ص) است»(8)
ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که خواننده به هنگام مطالعه ی این داستان ممکن است «تصوّر نماید که مولوی در این بیت مخالف عزای عاشورا است، قطعاً چنین نیست. عمق گفته های مولانا حاکی از این است که باید روش حسینی را برای خود سرمشق قرار داد، چون آنان در حقیقت پاشاهان دین هستند، رفتن آن حضرت از دار دنیا که به منزله ی گسستن زنجیر حوادث طبیعی است موجب شادی وجدان است نه اندوه و ماتم... آنان از این سرای فانی به سرای ابدی پا گذاشته اند و در حقیقت اگر تو هشیار باشی، دوران مُلکت و سروری آنان با شهادتشان شروع شده است و اگر از آگاهی و هشیاری محرومی، برو گریه بر حال خود کن که کار تو نشان می دهد که منکر انتقال روح به ابدیت و آستانه ی محشری.»(9)
هم چنین از سوی دیگر چنان که همگان نیز بر این نکته واقفند، مثنوی مولانا مشحون از تأثیرپذیری های گوناگون از قرآن و احادیث است و تجلی قرآن و حدیث در این اثر جاودان به اوج خود می رسد و این بهره گیری و اثرپذیری علاوه بر این که نشانه ی دانشمندی و روشن فکری شاعر شمرده می شود، قداست و حرمت خاصی نیز به سروده ی او بخشیده است و به همین جهت سخن او را برای مردمی که به قرآن و حدیث به دیده ی حرمت می نگرند، ارجمندتر و پذیرفتنی تر ساخته است. و از این میان با توجه به موضوع بحث ما بهره گیری ها و اثر پذیری ها از کلام نورانی حضرت امام حسین(ع) را که در این کتاب بزرگ تجلی یافته است، باز می نماییم:

تو که ز اصطرلاب دیده بنگری
در جهان دیدن یقین بس قاصری
(مثنوی،دفتر5، ب1905)

تا به گفتگوی بیداری دری
تو زگفت خواب، بویی کی بری
(مثنوی،دفتر اول،ب569)

خوی کن بی شیشه دیدن نور را
تا چو شیشه بشکند نبود عمی
(مثنوی،دفتر5، ب991)

هر سه بیت الهام گونه هایی است از سخن امام حسین(ع) در دعای عرفه:
«الهی ترددی ی الاثار یوجب بعد المزار».
خداوندا! توجهم به نمودهای ظاهری جهان، مرا از دیدارت دور داشته است.
مثنوی-زمانی-دفتر اول-ص215

سوی فعل خویش می ننگرم
رو سپس کردم بدان محض کرم

سوی آن امید کردم روی خویش
که وجودم داده ای از پیش پیش
مثنوی-دفتر 5-ب184-1841

منگر اندر ما، مکن در ما نظر
اندر اکرام و سخای خود نگر
مثنوی-دفتر اول-ب226

«الهام گرفته از نیایش امام حسین(ع) در دعای عرفه:
«الهی کم من طاعة بنیتها و حالة شیدتها هدم اعتمادی علیها عدلک بل اقالنی منها فضلک.»
معبودا! چه بسا طاعتی که به جا آرم و به حضور قلب رسم ولی همین که به دادگری تو نظر کنم، یک سره همه ی آن طاعات را پوج و بی ارزش یابم و حتی وقتی به فضل و احسانت درنگرم باز نتوانم بر طاعات خود اعتماد ورزید. (مثنوی- زمانی- دفتر اول- ص226).

چون که دید دوست نبود، کور به
دوست کو باقی نباشد، دور به
مثنوی-دفتر اول-ب1407

دیده کو نبود ز وصلش در فره
آن چنان دیده سپید و کور به (10)
مثنوی-دفتر 6-ب4170

ترجمه واری است از این سخن امام حسین(ع) در دعای عرفه:
«عمیت عین لا تراک».
کورباد چشمی که تو را نبیند.(مثنوی- زمانی- دفتر اول- ص455-456)

شکر طوفان را کنون بگماشتی
واسطه ی اظلال را برداشتی
مثنوی-دفتر سوم-ب-1347

آب دیده ی او چو دیده ی او بود
دیده ی نادیده، دیده کی شود (11)
مثنوی-دفتر پنجم-ب1309

مولانا از قول حضرت نوح می گوید: خدا را شکر که اکنون طوفان قهر و عذاب خود را فرستادی و آن ویرانه ها را که واسطه ی من و تو بودند از میان برداشتی و اینک بی پرده و حجاب با تو حرف می زنم.
امام حسین(ع) نیز در دعای عرفه می فرماید:
معبودا! اندیشه در نمودهای جهان هستی، مرا از دیدارت دور کند، پس مرا به خدمتی توفیق ده که بدان به تو واصل شوم، چگونه می توان با چیزی که خود ذاتاً به تو نیازمند و فقیر است، به سوی تو راه یافت، آیا غیر تو از تو نمایان تر است که بدو آشکار شوی؟ تو چه وقت غایب بوده ای که برای یافتنت نیاز به دلیلی باشد؟ تو چه وقت دور بوده ای که نمودهای جهان مرا به تو رساند.
مثنوی-زمانی-دفتر سوم-ص227

آزمودم چند خواهی آزمود
من نخواهم عشوه ی هجران شنود
مثنوی-دفتر ششم-608

حضرت سید الشهدا در بخشی از دعای عرفه می فرماید:
«متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدل علیک و متی بعدت حتی تکون الاثار هی التی توصل الیک؟عمیت عین لاتراک علیها».
تو چه وقت غایب بوده ای که برای یافتنت نیاز به دلیلی باشد و تو چه وقت دور بوده ای که نمودهای جهان، مرا به تو رسانند، کورباد چشمی که نظارت تو را بر خود نبیند.
مثنوی-زمانی-دفتر ششم-ص186

پی نوشت ها :

*عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
1-مولوی نامه جلال الدین همایی، مؤسسه نشر هما، جلد دوم، چاپ ششم 1366،صص 52-51
2-شرح مثنوی محمد تقی جعفری، جلد 2، ص462
3-معارفی از تشیّع در مثنوی، قدرت صولتی، انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1377، ص255
4-مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، انتشارات امیر کبیر، چاپ نهم، 1369، دفتر دوم
5-دیوان غزلیات شمس تبریزی، انتشارات جاویدان، چاپ هشتم، 1368، غزل 232
6-معارفی از تشیّع در مثنوی، قدرت صولتی، ص261
7-همان کتاب، همان صفحه
8-مثنوی معنوی، شرح کریم زمانی، دفتر ششم، انتشارات اطلاعات، 1378، ص 264
9-معارفی از تشیّع در مثنوی، قدرت صولتی،ص 267
10-چشمی که از وصال حضرت معشوق شادمان نباشد، کور و نابینا باشد بهتر است.
11-اشک چشم او نیز مانند چشم دل او صاف و زلال است، چشمی که انوار تجلیات الهی را ندیده، کی ممکن است که چشم نامیده شود.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 7:0 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

چکیده :

« رهبری » از مهم ترین و سرنوشت سازترین عناصر در تمامی حرکت های فردی، و اجتماعی انسان ها است همچنان که مبین راز سقوط ها و صعود هاست. رهبری صالح تضمین کننده رشد و صلاح یک ملت، و رهبری فاسد عامل تباهی و سقوط است. نهضت عاشورا که به منظور اصلاح امت پیامبر(ص) و احیای دین الهی صورت گرفت، از ویژگی های خاصی برخوردار بود که عبارت است از این که رهبری این قیام به دست یکی از بهترین اولیای خداوند متعال در زمین بود.
در پژوهش حاضر، با روش توصیفی ـ تحلیلی، بعد از بیان جایگاه رهبری در قرآن و روایات، به بررسی ویژگی های رهبری قیام عاشورا پرداخته شده است.
مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر این حقیقت است که وجود مقدس امام حسین(ع) که رهبری نهضت عاشورا را به عهده داشتند، دارای ویژگی های خاصی چون، بصیرت، قاطعیت، آخرت گرایی، تقدم منافع جامعه بر منافع فردی می باشد. و همین خصوصیات نه تنها باعث متمایز شدن این قیام و موفقیت آن شده، بلکه سبب گشته به عنوان الگو و سرمشق سایر قیام ها در طول تاریخ واقع شود.
واژگان کلیدی : رهبری ، نهضت عاشورا ، بصیرت ، قاطعیت .

مقدمه :

« رهبری » یکی از مسائل مهم زندگی بشری بوده و افراد زیادی به قصد هدایت مردم به سعادت و خوشبختی آنان رهبری ایشان را به عهده داشته اند، که از جمله می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:
1ـ پیامبران و ائمه هدی(ع) و جانشینان آن ها.
2ـ سیاستمداران، علمای اقتصاد و مصلحین اجتماعی.
3ـ پادشاهان و حکام.
بنابر شواهد تاریخی افراد دسته اخیرالذکر یعنی پادشاهان و حکام به ندرت توانسته اند برای بشر، بهورزی و سعادت به ارمغان بیاورند، بلکه بیشتر در نقش زورگویان و ستمگران ظاهر شده اند.
اما دسته دوم که با رهبری جامعه تا حدود زیادی موفق به حصول نتیجه شده اند، مبنای اعتقادی و برنامه اقداماتشان صرفاً بر جنبه های مادی بوده و صلاحیت هدایت جامعه در امور معنوی را نداشته اند. این در حالی است که اهداف پیامبران هدایت بشر به سوی کمال و ارائه برنامه زندگی اجتماعی برای او بوده است. دین در واقع همه جوانب مادی و معنوی زندگی بشر را در نظر گرفته و چون زندگی همراه با اجتماع و سیاست است، لذا رهبری در دین نقش اساسی دارد.
ضمن مطالعه تاریخ در دوران گذشته خودمان به موارد بسیاری برمی خوریم که پیامبران و ائمه معصومین (ع) و جانشینان بر حق آن ها حکومت دینی تشکیل داده و احکام الهی را پیاده کرده اند؛ زیرا اسلام نه تنها حکومت را از دین جدا نمی داند، بلکه رهبری و امامت را از اصول عقاید شمرده است.
ضرورت هدایت مردم به وسیله رهبری با صلاحیت به منظور حفظ دین الهی و حفاظت از منافع مردم بسیار اساسی و با اهمیت است و بر همین اساس، لزوم دخالت علمای دینی در اداره امور عمومی را حتمی می سازد. بنابر احکام و دستورات قرآنی، حفظ استقلال و عزت و شرف مسلمانان در گرو دخالت علمای دین و کسانی است که معتقد به احکام الهی بوده و تمام تلاش خود را جهت اجرای آن ها به کار می بندند.
حال با توجه به این که نهضت عاشورا، یک نهضت و قیام تاریخ ساز بوده و در جهت اصلاح امت پیامبر (ص) که به دست نااهلان منحرف شده بود، صورت گرفت، بدون شک نقش رهبری در موفقیت این قیام بسیار مؤثر بوده است. از این رو، در این مقاله به بررسی رهبری امام حسین (ع) در نهضت عاشورا توجه شده و به بیان مهم ترین ویژگی های حضرت در این قیام اشاره شده است.

1ـ نقش رهبری از دیدگاه قرآن کریم و روایات :

از دیدگاه قرآن کریم، سرنوشت این جهان و جهان دیگر انسان ها در گرو رهبری است و ارتباط رهروی و رهبری محدود به این جهان نبوده و در قیامت نیز امتداد می یابد: ? یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ؛ روز قیامت هر گروه و امت را با امامشان می خوانیم ? [اسراء 17/ 71 ] آنان که رهبری امام نور و هدایت را برگزیده اند، در آن جهان به همراه امام خویش به بهشت فراخوانده می شوند و آنان که امام نار را برگزیده اند، به همراه مقتدای خویش به سوی آتش سوق داده می شوند.
در قرآن، پیامبران سمبل امامان نور و فرعون و همراهانش به عنوان سمبل امامان نا و آتش معرفی شده اند. در مورد پیامبران آمده است: ?وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ؛ آن ها را پیشوایانی قرار دادیم که هدایت به امر ما می کنند? [انبیاء21 / 73 ] و ? وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ؛ و از آن ها پیشوایانی برگزیدیم که مردم را به امر ما هدایت می کنند ? [سجده32 / 24 ]
در ذیل دو آیه فوق دو عنصر اصلی راز گزینش این امامان آمده است که عبارتند از:
1ـ بندگی ? وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ? [انبیاء21 / 73 ] ؛ استمرار در بندگی و سربلند برآمدن از امتحانات سخت، آنان را لایق منصب عظیم الهی امامت نمود، همچون ابراهیم(ع) که پس از پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز امتحانات الهی به مقام امامت منصوب شد: ? وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ ? [بقره2/ 124 ]
2ـ صبر ? لَمَّا صَبَرُوا.. ? [سجده32 / 24 ]؛ صبر و مقاومت در برابر شیطان درون و شیطان بیرون زمینه ساز این مسؤلیت بزرگ الهی بود. صبر، یعنی مقاومت در برابر عوامل شرآفرین، فسادآفرین، انحطاط آفرین، و پیامبران خدا در هر سه جنبه پیروز شدند.
3ـ یقین?.. وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ ? [سجده32 / 24 ]؛ آن ها به آیات الهی یقین کامل داشتند.
در قیامت این امامان نور جلودار امتند و مردم به دنبال آنان به بهشت می روند. در روایتی از امام صادق (ع) وارد شده: « ألا تحمدون الله إذا کان یوم القیامة فدعی کلّ قوم إلی من یتولونه و فزعنا إلی رسول الله (ص) و فزعتم إلینا فإلی أین ترون أن یذهب بکم؟ إلی الجنة و ربّ الکعبة قالها ثلاثاً ؛ آیا حمد و سپاس خداوند را به جای نمی آورید؟ هنگامی که روز قیامت می شود خداوند هر گروهی را با کسی که ولایت او را پذیرفته اند فرا می خواند، ما را همراه پیامبر و شما را همراه ما، فکر می کنید شما را به کجا می برند؟ به خداوند کعبه، به سوی بهشت! سه بار این جمله را تکرار فرمود. » (طبرسی، 1988م، ذیل آیه 71 اسراء )
در مورد فرعون که امام و پیشوای آتش است این گونه می خوانیم: ? إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ وَأُتْبِعُواْ فِی هَذِهِ لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ ؛ اما آن ها از فرمان فرعون پیروی کردند در حالی که فرعون مایه رشد و نجات نبود. او پیشاپیش قومش در روز قیامت خواهد بود و آن ها را وارد آتش می کنند و چه بد است که آتش جایگاه انسان باشد. آن ها در این جهان و روز قیامت از رحمت خدا دور خواهند بود و چه بد عطایی به آن ها داده خواهد شد?[هود11/ 97ـ99 ]
و نیز می خوانیم: ? وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ لا یُنصَرُونَ وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِینَ ؛ و ما آن ها را پیشوایانی که دعوت به آتش می کنند قرار دادیم و در روز رستاخیز یاری نخواهند شد. در این دنیا لعنت پشت سر لعنت نصیب آن ها کردیم و در روز قیامت از زشت رویانند ? [ قصص 28/ 41 ـ42]
امام صادق (ع) در روایتی دیگر ویژگی های امام نور و امام نار و آتش را چنین ترسیم می کنند: « إنّ الأئمة فی کتاب الله عزو جلّ إمامان قال الله تبارک و تعالی و جعلناهم أئمة یهدون بأمرنا لا بأمر الناس یقدمون أمر الله قبل أمرهم و حکم الله قبل حکمهم، قال و جعلناهم أئمة یدعون إلی النار یقدمون أمرهم قبل أمر الله و حکمهم قبل حکم الله و یدخذون بأهوائهم خلاف ما فی کتاب الله عزو جلّ ؛ پیشوایان در کتاب خداوند بر دو گونه اند: یکی امامانی که مردم را به امر الهی هدایت می کنند نه به امر مردم، دستور خدا را بر دستور خویش مقدم می شمارند، و حکم او را برتر از حکم خود قرار می دهند. و امامانی که دعوت به آتش می کنند، فرمان خود را بر فرمان حق مقدم می دارند، و حکم خود را قبل از حکم الهی قرار می دهند و بر طبق هوای نفس خویش و بر ضد کتاب خدا عمل می کنند ». (کلینی، 1362هـ.ش، ج1، ص168)
و نکته قابل توجه این است که انسان در دنیا برای رسیدن به سعادت نیاز دارد تا « راه » را بشناسد، و وجود راه در صورت نبودن « راهنما » بیراهه است. و بر این اساس است که در روایتی از امام صادق (ع) صراط مستقیم در این دنیا، « امام واجب الاطاعه » معرفی شده ند.: « عن المفضل بن عمر قال: سألت أباعبدالله(ع) عن الصراط فقال: هو الطریق إلی معرفة الله عز و جل و هما صراطان: صراط فی الدنیا و صراط فی الآخرة و أما الصراط الذی فی الدنیا فهو الإمام المتفرض الطاعة، من عرفه فی الدنیا و اقتدی بهداه مرّ علی الصراط الذی هو جسر حهنم فی الآخرة و من لم یعرفه فی الدنیا زلّت قدمه عن الصراط فی الآخرة فتردی فی جهنم ؛ مفضل بن عمر وید: از امام صادق (ع) تفسیر « صراط » را پرسیدم. حضرت فرمود: صراط راه معرفت خداست، که دو راه است: یکی در دنیا و دیگری در آخرت. صراط مستقیم در دنیا امام واجب الاطاعه است که هر کس او را در دنیا بشناسد و مقتدای خویش قرار دهد از صراطی که پلی است و از درون جهنم می گذرد، خواهد گذشت، و آن کس که او را نشناسد، پایش در صراط می لغزد و به جهنم سقوط می کند ». (شیخ صدوق،1372هـ .ش، ص32 ) از رهبری های پیوسته همه امامان به ویژه امام صادق (ع) ـ به خاطر شرایط ویژه دوره حضرت ـ این بوده است که قبل از ورود در هر حرکت، قیام و تشکلی دقت کنید، با چشم باز و با بینش و بصیرت و با اطمینان و ایمان به سامت و شرعیت رهبری در ان شرکت جویید.
امام صادق (ع) می فرماید: « ... وانظروا لأنفسکم فوالله إن الرجل لیکون له الغنم فیها الراعی فإذا وجد رجلاً هو أعلم بغنمهمن الذی کان فیها لخرجه ویجیء بذلک الرجل الذی هو أعلم بغنمه من الذی کان فیها ... ؛ خیرخواه خویش باشید، بنگرید اگر کسی گله ای را به چوپانی سپرده باشد، بعد دریابد شخص دیگری برای این کار مناسب تر است، شخص دیگر را به کار گمارده، اولی را اخراج می کند... » ( همان، ص33)
امام در واقع این تمثیل را برای این نقل می کنند که اهمیت موضوع روشن شود؛ وقتی در مورد چند گوسفند و حفظ آن این دقت ها شود ، پس چرا در مورد جان این دقت ها صورت نگیرد؟ !
سپس فرمود: « والله لو کانت لأحدکم نفسان یقاتل بواحدة یجرّب بها ثم کانت الأخری باقیة تعمل علی ما قد استبان لها و لکن له نفس واحدة إذا ذهبت فقد والله ذهبت التوبة فأنتم أحقّ أن تختاروا لأنفسکم؛ به خدا سوگند اگر شما دو جان می داشتید می توانستید با یکی تجربه کنید و با دیگری زندگی کنید. اما یک جان بیشتر ندارید که اگر آن را از دست بدهید، دیگر زمینه توبه هم ندارید. پس شما به این که خیرخواه خویش باشید سزاوارترید ». (همان )
آن گاه امام چنین نتیجه گیری می کنند که : « إن أتاکم آت منّا فانظروا علی أی شیء تخرجون خرج زید فإن زیداً کان عالماً و کان صدوقاً و لم یدعکم إلی نفسه و إنما دعاکم إلی الرضا من آل محمد (ص) و لو ظهر لوفی بما دعاکم إلیه ؛ اگر کسی با شعار حمایت از ما آمد دقت کنید که با چه هدفی است، و هر حرکتی را با قیام زید همسان نگیرید همانا زید عالم بود، راستگو بود، قیامش جاه طلبانه نبود و هدفش رضایت آل محمد (ص) بود. و اگر پیروز می شد به راستی به آن چه ه به آن دعوت می کرد، وفا می نمود. » (همان )
این سخن امام (ع) بر این نکته دلالت دارد که نباید مورد فریب شعارها قرار گرفت، و باید نگریست جلودار کیست و اهداف وی چیست؟

2ـ ویژگی های امام حسین (ع) به عنوان رهبر قیام عاشورا :

در این قسمت از مقاله به مهم ترین ویژگی های رهبری نهضت عاشورا اشاره می شود. همان ویژگی ها و خصویاتی که منجر به جاودانه شدن این قیام و الگو قرار گرفتن آن برای همه انقلاب ها و قیام های دینی شد.
1ـ2ـ بصیرت :
یکی از صفات مهم الهی، بصیر بودن است. بنابراین در انسان هم که می تواند به کامل ترین مرتبه وجودی نایل شود، این صفت را قرار داده است تا بدین وسیله از سایر موجودات متمایز شود. خداوند متعال در این باره می فرماید : ? إِنَّا خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ؛ ما انسان را از آب نطفه مختلط آفریدیم و دارای قوای چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش ) گردانیدیم ? [انسان76/2 ]
دین اسلام به این صفت انسانی توجه فراوان دارد و او را از پیروی ناآگاهانه و تقلید نابجا نهی نموده است و اساساً تفاوت سنت الهی و غیر الهی در همین نکته است. سنت الهی دعوت بر اساس بصیرت و آگاهی است، اما سنت مشرکانه دعوت بر اساس جهل و نادانی است. آن چنان که خداوند متعال در موارد متعدد، مشرکان را از تبعیت کورکورانه از شیوه های ناشایست آبا و اجداد نهی می کند: ? وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلاَ یَهْتَدُونَ ؛ و هنگامی که به کافران گفته می شود از کتابی که خدا فرستاده است پیروی کنید می گویند ما پیرو کیش پدران خود خواهیم بود آیا بایست آنان تابع پدرانشان باشند، در صورتی که پدرانشان بی عقل و نادان بوده و هرگز به حق و راستی راه نیافته اند؟? [ بقره2/ 170]
در این زمینه خداوند متعال خطاب به پیامبرش (ص) می فرماید: ? قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ؛ ای رسول ما! امت را بگو طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنم و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نورزم? [ یوسف12/ 108]
در حوزه رهبری نیز به این صفت توجه کامل شده، به طوری که رهبر جامعه اسلامی باید در افزایش سطح آگاهی انسان ها و ایجاد محیط مناسب برای آنان بکوشد، تا بتوانند راه خود را با آگاهی و بصیرت برگزینند و بپیمایند. نفوذ رهبر در جامعه باید به گونه ای باشد که او را از جان و دل بپذیرند و این امر ممکن نیست مگر آن که افراد جامعه به میزانی از شعور و آگاهی برسند که بتوانند حق خود را به خوبی تشخیص دهند. آماده نمودن جامعه به این حد از آگاهی نیز از وظایف رهبری می باشد، هم چنان که اولیا و اوصیای الهی عمل نموده و به توفیق های شگرفی نائل شدند.
یکی از راه های اصلی به منظور ساختن جامعه ای آرمانی و هدف دار، اجرای اصل الهیو قرآنی « امر به معروف و نهی از منکر » است و با نگاهی به آیات و روایات به شیوه رهبری ائمه معصومین (ع) پی می بریم. که در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
خداوند متعال بعد از ذکر پیروزی معجزه آسا در جنگ بدر و علل اعجاز می فرماید: ? لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ ؛ تا آن ها که هلاک می شوند از روی اتمام حجت باشد و آن ها که زنده می شوند از روی دلیل روشن که خداوند شنوا و داناست ? [ انفال8/ 42]
در جنگ نهروان، امام علی (ع) چند هفته جنگ را به تأخیر انداخته و در این مدت با آگاهی دادن به خوارج از طریق ایراد سخنرانی و اعزام افراد برای موعظه، عده زیادی از آنان را از صف دشمنان خارج می کند و سپس با اتمام حجت به جنگ با بقیه می پردازد. (سبحانی، 1383هـ.ش، ص 621 ) و هنگامی نیز که به جنگ می پردازد با قاطعیت عمل می کند که این خود از اصول رهبری موفق است.
این اصل در نحوه رهبری امام حسین (ع) نیز نمایان است. ایشان در موارد مختلف برای افرادی که همراه ایشان بودند اهداف قیام را تشریح می کردند تا با آگاهی به آن چه که حق است اعتقاد یافته و از راستی و حقیقت پیروی کنند. آن حضرت (ع) حتی در شب عاشورا، یاران خود را گرد می آورد و با ایراد خطبه ای ازآنان می خواهد اگر در حق بودن راهی که برگزیده اند شک و تردیدی دارند، مخفیانه راه خود را جدا کنند، اما پاسخ های یارانی که باقی ماندند همه بر بصیرت و آگاهی آنان دلالت می نمود.
امام حسین (ع) در برابر دشمنان نیز ابتدابه موعظه و تبیین حق از باطل می پردازد و پس از آن که با آنان اتمام حجت می کند، وارد جنگ می شود. ایشان در وصیت نامه خود به محمد بن حنفیه، بعد از ذکر اهداف قیام خویش می فرماید: « پس آن که مرا قبول کند هم چون قبول حق، همانا خداوند شایسته تر به حق است و هر کس مرا رد کند، صبر می کنم تا خداوند بین من و گروه ستمکار قضاوت کند که او بهترین حاکمان است ». (سپهر، 1336هـ.ش، ج2، ص 9)
از این جا معلوم می شود که قبول امت باید از روی آگاهی بر به حق بودن امام و رهبر باشد و نه صرفاً از روی احساسات و واطف زودگذر، که اینان نمی توانند پیروان واقعی باشند.
امام حسین (ع) درکربلا بعد از آن که «حربن یزید ریاحی» از ادامه سفر ایشان جلوگیری می کند، با ایراد سخنانی به تبیین موقعیت فعلی و شرایطی که در آینده در انتظار آنان است می پردازد، و می فرماید: « مکر و نیرنگ نزد ما اهل بیت حرام است. پس هر آن کس که از این سفر کراهت دارد می تواند بازگردد ». ( همان، ج2، ص 158)
بر اساس این گفته خود رهبر می بایست از اهل بصیرت و عالم به حق باشد و این نیست مگر آن که عالم به دین و عامل به آن باشد، تا بتواند جامعه را به آن چه که کمال واقعی است رهنمون گردد، امام علی (ع) در مورد ویژگی های رهبری در قیام ها می فرماید : « لا یحمل هذا العلم إلا أهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق؛ پرچم انقلاب را کسی بر دوش نمی کشد، مگر آن که اهل بصیرت و شکیبایی و آگاه به مواضع حق باشد ». ( نهج البلاغه، خطبه 173 )
خداوند متعال در این زمینه در قرآن کریم می فرماید: ? أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ؛ آیا کسی که هدایت به حق می کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود دایت نمی شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می شود؟ و چگونه داوری می کنید؟? [یونس10/ 35 ]
2ـ2ـ قاطعیت :
رهبر در رأس جامعه قرار دارد و مرکز ثقل اندیشه ها، طرح ها و پیشنهاد هاست و در حقیقت، آخرین مرجع برای تجزیه و تحلیل، جمع بندی و اتخاذ تصمیم برای رفتارهاست.
از این جهت و به لحاظ موقعیت خود به اراده نیرومندی نیازمند است تا پس از بررسی تمام جوانب، تصمیمی قاطع بگیرد. او باید از هر نوع تردید و دودلی بپرهیزد و با اعتماد و اتکال به خداوند متعال نظر نهایی خود را اعلام کند و در پی گیری و اجرای آن بکوشد.
آیات و روایات و سیره معصومین (ع) حاکی از توجه فراوان به این اصل از اصول مهم رهبری است.
خداوند متعال در قرآن کریم پس از امر به مشورت به رسول اکرم (ص) می فرماید: ?وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ ؛ در کارها با آنان مشورت کن، اما هنگامی که تصمیم گرفتی (قاطع باش) و بر خدا توکل کن ? [آل عمران3/ 159 ] از آیه شریفه چنین استفاده می شود که هر چند در همه امور با ید با اهل فن و تخصص مشورت کرد و دیدگاه های شایسته آنان را در نظر گرفت و محترم شمرد اما تصمیم نهایی بر عهده رهبر است و اوست که باید پس از پی بردن به موضع حق و آگاهی از درستی راه، بدون هیچ شک و تردیدی قاطعاته تصمیم بگیرد و عمل نماید.
پیامبر اکرم (ص) در جنگ احد پس از مشورت با یاران و تصمیم به جنگ با کفار در بیرون از مدینه، قاطعانه عمل می کند، به طوری که پس از ابراز پشیمانی اصحاب در پاسخ می فرماید: « هنگامی که پیامبری زره می پوشد، شایسته نیست آن را از تن به در کند تا زمانی که با دشمن به نبرد بپردازد ». (سبحانی،1383هـ.ش، ج2، ص 453 )
امام علی (ع) نیز در جنگ نهروان بعد از اتمام حجت بر خوارج با قاطعیت عمل می کند، به گونه ای که فقط عده معدودی از خوارج می توانند از صحنه جنگ فرار کنند.
امام حسین (ع) نیز پس از تصمیم به قیام و تشخیص امر خدا و احساس وظیفه برای مبارزه با دستگاه غاصب یزید، قاطعانه وارد عمل می شود، به طوری که درخواست افراد مخلص و بزرگواری چون ابوبکر عمر بن عبد الرحمن مخزومی، عبد الله بن عباس، عبد الله بن عمر، و محمد حنفیه نمی تواند ایشان را از تصمیمشان منصرف نماید و ایشان با اراده ای استوار، حرکت الهی خویش را برای رسیدن به اهداف والا و مقدسشان آغاز نمودند.
قاطعیت امام حسین (ع) در خطبه معروف خود در مکه و به هنگام تبدیل حج تمتع به عمره و خروج از آن مکان مقدس کاملاً نمایان است. ایشان در آن هنگام فرمود: « مرگی که سرنوشت فرزندان آدم شده هم چون گردنبند بر گردن دختر جوان برازنده و زیباست. چنان به دیدار گذشتگانم مشتاقم که یعقوب در اشتیاق دیدار یوسف. برای من مصرع و مقتلی اختیار کرده اند که با عشق و افتخار با آن روبرو می شوم. هم اکنون اعضای پیکر خویش را به چشم می نگرم که آن را گرگ های بیابان در منطقه ای بین ( نواویس ) و ( کربلا ) پاره پاره می کنند. و روده های تهی و شکم های گرسنه خود را از آن ها پر می سازند. گریز از روزی نیست که با قلم مشیت پروردگار به نگارش در آمده است. خشنودی خدا، شنودی خاندان پیامبر(ص) است. در برابر آزمایش او پایداری می کنیم و در برابر، پاداش مقاومت کنندگان را به دست می آوریم ». (سپهر، 1336هـ.ش ، ج2، ص 120 )
3ـ2ـ مقدم داشتن دین بر دنیا :
اصولاً هدف دین اسلام و احکام آن در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و..رساندن انسان به کمال واقعی خویش و ایجاد محیط و جامعه ای مناسب برای اوست، تا بتواند مسیر ترقی و تکامل را به خوبی طی کند. بدین جهت هدف در رهبری امت اسلامی نمی تواند هدفی صرفاً مادی و دنیوی باشد، بلکه رهبر جامعه اسلامی باید اطاعت از خداوند و منافع معنوی و اخروی را نیز که در احکام اسلامی متبلور است، مدّنظر قرار دهد و اساساً مسأله تمایز رهبر جامعهای اسلامی و غیر اسلامی در همین نکته است. به عبارتی روشن تر رهبر جامعه اسلامی مقاصد اخروی و معنوی را در نظر دارد تا انسان را به جایگاه حقیقی خویش برساند، ولی رهبر جامعه غیر اسلامی، صرفاً در پی جلب منافع مادی و دنیوی است.
با نگاهی به آیات و روایات ملاحظه می شود که این اصل در احکام اسلامی و سیره انبیاء و معصومین (ع) کاملاً نمایان است، از آن جمله:
پیامبر اکرم (ص) به هیچ وجه حاضر به مماشات با کفار نمی شد، گر چه امکان داشت این مماشات از نظر سیاسی و اقتصادی برای ایشان بهره ای ظاهری داشته باشد. و می فرمود: ? لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ? [ کافرون109/ 6]
خداوند متعال حکم به نجاست مشرکین داده و نزدیک شدن آنان به مسجد الحرام را حرام می شمارد: ? إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا ؛ مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال ( که عهدشان به پایان می رسد) نباید قدم به مسجد الحرام بگذارند? [توبه9 / 28 ]
با این که این حکم موجب تنگنای اقتصادی می شود اما چون هدف اسلام، رسیدن انسان به کمال واقعی و ایجاد محیط مناسب برای اوست، صدور حکم از سوی خداوند ضرورت می یابد.
امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید: « همانا من آگاهم به آن چه که صلاح شما را اصلاح می کند و کژی های شما را راست می نماید، اما نمی خواهم با به فساد کشاندن خود شما را اصلاح کنم ». ( نهج البلاغه، خطبه 69)
این سخن ارزشمند امام علی بیانگر این نکته است که اعمال هر شیوه ای از سوی رهبری برای مطیع کردن جامعه پسندیده نیست، بلکه باید روش ها در چارچوب احکام اسلامی باشد و رهبر را به فساد نکشاند.
در نهضت عاشورا، این اصل کاملاً نمایان است. امام حسین (ع) نه حکومت و مقام ظاهری دنیا را می طلبد و نه بسط نفوذ و انباشتن مال و ثروت را. ایشان در راه اطاعت از خداوند از بیعت با یزید خود داری نموده و از مدینه و سپس مکه هجرت می کنند و اهل بیت را نیز با خود به این سفر برده و در پاسخ کسانی که ایشان را از این کار نهی می کنند، می فرماید: « همانا خداوند می خواهد این زنان و کودکان را اسیر ببیند ». (سپهر،1336هـ.ش، ج2، ص 123) یا در مقام دیگری تأکید می کنند: « مرا رسول خدا (ص) به امری فرمان داده و من امتثال امر او خواهم کرد ». ( همان، ج2، ص 124 )
حضرت امام حسین (ع) در کلامی رسا و در وصیت نامه خویش به محمد بن حنفیه هدف قیام خود را این گونه بیان می کنند: « من در طلب راحتی و نشاط و فزونی جاه و جلال و فساد و ظلم به بندگان قیام نمی کنم، بلکه از برای اصلاح امت جدم قیام می کنم و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سنت جدم (ص) و پدرم علی بن ابی طالب (ع) راه بپیمایم ». (همان، ج2، ص 9 )
سخن امام حسین (ع) آشکارا مشخص می کند که قیام ایشان با اهداف مادی و دنیوی نبوده است، بلکه تنها اجرای احکام اسلامی ـ که منجر به اصلاح جامعه و رسیدن به کمال واقعی است ـ مد نظر بوده است.
لازمه این اصل عالم و عامل بوده به دین از سوی مقام رهبر است تا بتواند حق را از باطل تشخیص دهد، از منافع اخروی و معنوی آگاه باشدو بر اساس آن ها هدف گذاری کند؛ زیرا اگر رهبر جامعه اسلامی خود از دین و مبانی ان آگاه نباشد و تنها با تمسک به ظاهر آن در پی مصالح دنیوی و شخصی باشد، شایستگی رهبری جامعه اسلامی را ندارد و نمی تواند اهداف معنوی و کمال انسان را مد نظر خویش قرار دهد.
بر همین اساس است که یکی از عوامل و علل عمده نهضت عاشورا را وجود رهبری ناشایست و فاقد صلاحیت لازم در جامعه آن عصر می دانیم. فردی که خود را رهبر جامعه اسلامی می دانست نه تنها از دین هیچ گونه آگاهی نداشت، بلکه در ظاهر نیز بر خلاف آن عمل می نمود.
امام حسین (ع) در پاسخ به نامه های کوفیان با اشاره به ویژگی های رهبر جامعه اسلامی می فرماید: « به جان خودم سوگند که امام نیست مگر کسی که کتاب خدا را بداند و بر طبق آن حکم کند، عدل را بر پا دارد، متدین به دین حق باشد و خویشتن را به خاطر خدا در بند دین محبوس دارد ». (همان، ج2، ص137 )
4ـ 2ـ مقدم داشتن منافع جامعه بر منافع فردی :
مهم ترین هدفی که حکومت اسلامی مورد توجه قرار می دهد، مبتنی بر دو مورد زیر است:
1ـ هدایت انسان ها به سمت و سوی خلیفة الله شدن و آماده کردن مقدمات سیر وسلوک آن ها. که این مسأله یکی از مهم ترین اهداف دین اسلام و حکومت اسلامی است.
2ـ ایجاد آرمان شهر ( مدینه فاضله ) و محیط مناسب که فرد بر اساس آن بتواند به هدف اصلی خود که مقام خلیفة اللهی است برسد. برای ایجاد چنین جامعه ای توجه به منافع و مصالح عمومی و اقامه عدل و داد ضرورت دارد. بنابراین رهبر جامعه اسلامی باید در هدف گذاری خود به مصالح عمومی و عدالت اجتماعی توجه داشته باشد و با ایجاد محیط مناسب افراد را به کمال واقعی خود برساند.
ضرورت برپایی عدل و قسط در جامعه به عنوان یکی از اهداف مهم رهبری اسلامی در آیات قرآنی و روایات معصومین (ع) مورد توجه اکید قرار گرفته است، که به نمونه هایی از آن اشاره می شود: ?لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط؛ همانا فرستادگانمان را با دلایل روشن فرستادیم و همراه ایشان کتاب و میزان را قرار دادیم تا مردم به عدالت قیام کنند ? [حدید57/ 25]
امام علی (ع) در بخشی از نامه خود به مالک اشتر این گونه می نویسد: « و کاری که باید بیش از هر کاری دوست داشته باشی میانه روی در حق است و همگانی نمودن آن در برابری و عدل. و کامل ترین آن در به دست آوردن رضایت رعیت است. همانا خشنودی عموم مردم به رضایت خواص می انجامد و (نسبت به عموم اجحاف می شود) و ناخشنودی خواص با خشنودی عموم مردم بخشودنی است و نادیده گرفته می شود » (نهج البلاغه، نامه 53)
در نهضت عاشورا نیز این امر مورد توجه بسیار بوده است، به طوری که یکی از اهداف مهم قیام عاشورا اصلاح جامعه و بر پا داشتن عدل و داد ذکر می شود، چنان که این موضوع در سخنان امام حسین (ع) کاملاً نمایان است و پیش از این مورد اشاره قرار گرفت.
امام حسین (ع) پیش از مرگ معاویه و آغاز قیام خویش در اجتماع بزرگی از مردم کوفه خطبه ای ایراد نموده که در بخشی از آن به امر به معروف و نهی از منکر و لزوم اجرای آن اشاره دارند: « خداوند ابتدا امر به معروف و نهی از منکر را واجب گردانید؛ زیرا می دانست اگر این واجب انجام و برپا گردد تمامی واجبات آسان و مشکل برپا خواهد شد. چه آن که امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام می کند علاوه بر این که ردّ مظالم و مخالفت با ظلم و تقسیم خمس و غنایم و گرفتن زکات از آهل آن و پرداختن به مستحقین را به دنبال خواهد داشت ». (سپهر، 1336هـ.ش، ج2، ص145)
در این سخن به ثمرات و نتایج امر به معروف و نهی از منکر که در یک کلام به معنای ایجاد قسط و عدل در جامعه. حفظ مصالح عمومی است اشاره شده، ضمن این که امور معنوی که موجب صلاح جامعه نیز هست مورد تأکید قرار گرفته است.
امام خمینی (ره) بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران پیرامون اهداف قیام امام حسین (ع) می فرماید : « تمام انبیا رای اصلاح جامعه آمده اند. تمام، و همه آن ها این مسأله را داشتند که خود باید فدای جامعه شود. فرد هر چه بزرگ باشد؛ بالاترین فرد که ارزشش بیش از هر چیز است در دنیا، وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد، این فرد باید فدا بشود. سید الشهداء روی همین میزان آمد. رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد، که فرد باید فدای جامعه بشود. جامعه باید اصلاح شود: « لیقوم الناس بالقسط » باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا کند ». (1368هـ.ش ، ص37)

خاتمه :

مسأله رهبری، از مسائل بسیار مهم محسوب می شود تاجایی که پیروزی و پیشرفت یک جامعه در گرو رهبری سالم و آگاه است همان طور که وجود رهبری غافل و بدون بصیرت و قاطعیت، سقوط جامعه و افراد آن را در پی خواهد داشت.
هنگام بررسی این مسأله از دیدگاه قرآن کریم، روشن می شود که قرآن سرنوشت این جهان و جهان دیگر انسان ها را در گرو رهبری دانسته است و بیان می دارد که ارتباط رهروی و رهبری محدود به این جهان نبوده و در قیامت نیز امتداد می یابد.
نهضت عاشورا به عنوان یک قیام سرنوشت ساز و مهم برای دین اسلام، و الگوی مؤثر برای همه انقلاب های آزادی خواه در طول تاریخ ـ مانند انقلاب اسلامی ایران ـ، از رهبری بی نظیری برخوردار بوده است و ویژگی های خاصی چون بصیرت، قاطعیت، تقدم منافع جامعه بر منافع فردی، و تقدم دین بر دنیا را داشته است.


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 6:58 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]

* قیام آفرینی و تولید نهضت

بسیاری از افراد سطحی نگر و قشری بر این باورند که ما باید فقط مصرف کننده نهضت کربلا باشیم. اما روشنفکران و آزاد اندیشان با بصیرت معتقدند که نهضت کربلا و حماسه عاشورا دو پیام اساسی دارد:
1) مصرف کردن.
2) تولید نهضت و قیام آفرینی.
نهضت حسینی به نسل آگاه درس می دهد که اگر مشکل دینی داری، خود را اصلاح کن و اگر صالح هستی، برخیز و مصلح جوامع بشری باش. اگر مشکل اخلاقی داری، پیرو رهبران الهی باش و الاّ برخیز و امام دیگران باش. و اینکه گفته اند«کلُّ یومٍ عاشورا وکلُّ أرضٍ کربلا »
یعنی در همه مکان ها و زمان ها می توان
تولید نهضت کرد. نباید فقط مصرف کننده نهضت شد، بلکه بایستی در راستای جوامع بشری قیام کرد و تولید نهضت کرد. (22)
یکی از خطبه های مهم و مهیج و تاریخیِ حسین بن علی (علیهما السلام) خطبه ای است که آن حضرت درسال 58 هجری، دو سال قبل از هلاکت معاویه و در بحران و اختناق و ظلم و فشاری که از سوی دستگاه حاکم اموی بر امت اسلامی وارد می گردید، ایراد فرموده است. این خطبه شریف از سه بخش مستقل تشکیل یافته است که امام (علیه السلام ) در بخش سوم و آخرین خطبه خود وظیفه علما و خواص و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد و مضرّات سکوت آنان را در مقابل زورگویان و فتنه گران بیان کرده اند، که آکنده از پیام ها و درسها و عبرتها است، لکن مقام، گنجایش نقل و ترجمه تمام این بخش را ندارد و فقط به نقل آخرین قسمت ازاین بخش بسنده می کنم:
«فإن لم تنصرونا و تنصفونا قوی الظلمه علیکم و عملوا فی إطفاء نور نبیکم و حسبنا الله و علیه توکلنا و الیه المصیر»(23)؛ شما ای گروه علمای دین ! اگر ما را یاری نکنید و در گرفتن عدل و داد، با ما هم صدا نگردید، ستمگران در مقابل شما قدرت بیشتری پیدا خواهند نمود و در خاموش کردن مشعل فروزان«نبوت»فعال تر خواهند گردید.
در راستای این پیام والای حماسه عاشورا، علما و روحانیون در طول تاریخ در این راه قدم برداشته اند و در راه احیای اسلام و قرآن و تولید نهضت، صفی عظیم از« شهداء الفضیله »را تشکیل دادند؛ هزاران شهیدی که نام آنان زینت بخش تاریخ است و شهدای گمنامی که باید در کتاب علیین با نام آنان آشنا گردید و باید خاضعانه در پیشگاهشان چنین گفت:
سلام بر حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت، که رساله علمیه و عملیه خود را و مرکب خون نوشته اند، و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساخته اند. افتخارو آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت، که در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند وعقال تمنّیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند، و سبکباران به میهمانی عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور سرودند. سلام بر آنان که تا کشف حقیقت تفقّه به پیش تاختند و برای قوم و ملت خود منذران صادقی شدند که بند بند حدیث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره ی پیکرشان گواهی کرده است
و حقاً از روحانیت راستین اسلام و تشیع جز این انتظاری نمی رود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه ی مردم خود، اولین قربانی ها را بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد. آنان که حلقه ی ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزه ها و روحانیت را درک کرده اند در خلسه ی حضورشان آرزویی جز شهادت ندیده اند و آنان از عطایای حضرت حق در میهمانی خلوص و تقرب جز عطیه ی شهادت نخواسته اند...
از مجاهدات علمی و فرهنگی آنان که به حق از جهاتی افضل از دماء شهیدان است که بگذریم، آنان درهر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارت ها و تلخی هایی متحمل شده اند وهمراه با تحمل اسارت ها و تبعیدها، زندان ها و اذیت و آزارها و زخم زبان ها، شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نموده اند. شهدای روحانیت منحصر به شهدای مبارزه و جنگ در ایران نیستند، یقیناً رقم شهدای گمنام حوزه ها و روحانیت که در مسیر نشر معارف و احکام الهی به دست مزدوران و نامردمان، غریبانه جان باخته اند، زیاد است.»(24)
انقلاب اسلامی ایران لبیکی بر خطبه حسین بن علی(ع)
وجود مبارک امام راحل (ره) نیز که رهبری نهضت اسلامی را در ایران به عهده گرفت و بنیان جمهوری اسلامی را بنا نهاد، خود را مخاطب پیام کربلا و مستمع راستین پیام امام حسین (علیه السلام) دانست؛ پیامی که به او می گفت : اگر طالحی صالح باش و اگر صالحی، مصلح باش و ایشان در خود صلاح را احراز کردند وبرخاستند و اصلاح جامعه را به عهده گرفتند و به ندای عرشی حسینی لبیک گفتند و در بی سابقه ترین حرکت، تمام معادلات سیاسی نظامی جهان را در هم ریخت و تیشه بر ریشه همه آنها زد و در ویرانه های شاهنشاهی دو هزار و پانصد ساله، بنای محکم و استوار جمهوری اسلامی را به وجود آمورد.

* تقدم دین و حفظ اصول بر مال و جان

«إن کانَ دینُ محمد (صلّی الله علیه و آله ) لم یستَقم إلاّ بقَتلی فیا سیوف خُذینی »(25)؛ اگر دین محمد استوار وپایدار نمی شود جز با کشته شدن مکن پس ای شمشیرها مرا بگیرید.
یکی دیگر از پیام های حماسه عاشورا تبیین نقش رهبری و امامت در حراست و صیانت از دین و مکتب اسلام است. حادثه خونین عاشورا بیانگر این حقیقت است که اگر هستی و بقا دین به خطر افتد، رهبری حتّی به قیمت فدا کردن جان خود و فرزندانش به میدان خواهد آمد و از خاموش شدن خورشید فروزان دین جلوگیری به عمل خواهد آورد.
نکته قابل توجه این است که اولاً مسئله حراست و صیانت از دیانت محدوده خاصی ندارد و بر همگان حفظ دین و اسلامیت به هر طریق ممکن واجب است و در نهایت اگر حفظ و بقا دین مستلزم بذل جان و مال باشد، باید به این تکلیف عمل شود. و ثانیاً چنانچه مردم از تکلیف سرباز زدند، مسئولیت سنگینی بر دوش رهبری خواهد بود و اگر حیات دین در خطر جدی قرار گرفت و حفظ دین و جلوگیری از نابودی اسلام مستلزم جهاد و بذل جان امام هم باشد، این تکلیف عملی خواهد شد.و همین است فلسفه شهادت امام حسین(علیه السلام ) و تفسیر کلمات نورانی آن حضرت از مدینه تا کربلا و همین است مفهوم جمله ای که فرموده اند:
.« الإسلامه محمدی الحدوث و حسینی البقاء »

* شناسایی خواص غیر متعهد

قال الحسین (علیه السلام):«یا شبث بن ربعی و یا حجار بن ابجر و یا قیس بن الأشعث و یا یزید بن الحارث ألم تکتُبوا إلی :أن قد أینعت الثّمار و اخضرّ الجنّات و إنما تقدم علی جند لک مجنّد فاقبِل «قالوا له: لم نفعل، فقال :سبحان بلی و الله قد فعلتم »(26)؛ ای شبث بن ربعی، ای حجار بن ابجر، ای قیس بن اشعث و ای یزید بن حارث آیا به من ننوشتید که : میوه ها رسید، باغ ها سرسبز شده، تو بر سپاهی که برایت مهیاست وارد می شوی، پس رو به ما کن.آنها پاسخ دادند:ما ننوشتیم.فرمود: سبحان الله به خدا سوگند شما بودید که نوشتید.
از دیگر درس ها و پیام های حادثه عاشورا، شناسایی و معرفی خواص غیر متعهد و بی بصیرت است. یعنی چهره ها و عناصری که در افکار عمومی و در جریانها مؤثّر هستند، افرادی که سر شناسان جامعه و دارای شخصیت مذهبی، اجتماعی هستند و می توانند نقش ایفا کنند و جامعه را به حرکت در آورند، آنان که قول و عمل و گفتار و کردارشان و حرکت و سکوتشان برای آحاد ملّت، الگو و سر مشق است و بایستی موقعیت و شخصیت خود را بشناسند و ارزش واقعی خود را دریابند و در فکر سعادت جامعه و نجات مظلومان باشند.ولی بر اثر علل و عواملی، در بیان حقایق و یا موضع گیری به موقع و یا همراهی با جریان و جبهه حق خودداری کرده و باز می مانند و یا به جبهه باطل می پیوندند.جریان عاشورا نماد روشنی از خیانت و کوتاهی مجموعه ای از خواص است که می توانستند با شناخت فرصتها و موضع گیری مناسب جلو انحراف و حاکمیت باطل را بگیرند و نگذارند جریان نبوت و رسالت از مسیرش خارج و مشتی ریاست طلب غیر صالح بر جایگاه رسالت تکیه زده و زمینه حادثه عاشورا را فراهم کند.
آری، اگر حسین بن علی (علیهما السلام ) انحراف شخصیت های روحانی و معنوی آن دوران را که در مسئله ولایت پدیدار گردیده بود، ریشه همه مفاسد اجتماعی و زیربنای همه ستم ها و ظلم ها معرّفی می کند، امروز انحراف از مقام والای ولایت فقیه و کشیده شدن به راه های غیر مستقیم، مسلّماً مفاسد و خطرات بس بزرگتر از آنچه در زمان ائمه (علیهم السلام ) اتفاق افتاد، به همراه خواهد داشت. اگر حسین بن علی(علیهما السلام ) از دست علما و محدثین و سرشناسان و خواصِّ آن روز که به جای مبارزه با دشمنان، راه سازش با آنان را پیموده اند و به جای حرمان و تحمل رنج در راه تعالی اسلام و قرآن، رفاه شخصی و لذّت مادی را برگزیده اند، شدیداً می نالد و ذلّت و نقمت و نکبت و دوری از رحمت الهی را برای چنین افراد غیرمتعهدی پیش بینی می کند. همه اینها هشدار و تلنگری است به خواص و سرشناسان امروز جوامع بشری که باید خیلی مراقب عملکردها، موضع گیری ها، حرکت و سکوت خود باشند و الاّ نزول نقمت و نکبت و ابتلا به عذابهای الهی در چنین اوضاع و احوال، شدیدتر خواهد گردید.

* حفظ حریم ها و قداستها

قال الإمام الحسین (ع):« واللهِ لَأَن أُقتَلَ خارجاً منها بِشبر أحبه إلیه من أن أُقتَلَ فیها »(27) :امام حسین(ع ) در پاسخ به ابن زبیر می گوید
.«به خدا قسم کشته شدن در خارج حرم، حتی یک وجب، برای من دوست داشتنی تر است تا اینکه داخل حرم به قتل برسم.»
از دیگر درس ها و پیام های مکتب شهید عاشورا، توجه به ارزش ها و قداست ها و عزم جدی و برنامه ریزی در جهت حفظ حدود و رعایت قداست هاست که در طول زندگی امام حسین(علیه السلام ) و به ویژه در جای جای نهضت، توجه و رعایت این موضوع مشاهده می شود و بارزترین مصداق این مهم، تصمیم گیری برای خروج از مکّه و حرم امن الهی بود؛ آنجا که احساس کرد اگر در حرم امن الهی بماند امکان دارد نظام فاسد دست به فاجعه خطرناکی بزند که هم جان امام به خطر افتد و هم قداست حرم الهی مورد خدشه قرار گیرد؛ لذا تصمیم گرفت برای حفظ قداست و حرمت حرم امن الهی از مکّه خارج شود. (28)
نکته ای که باید به آن اشاره نمود، این است که قداست گرایی یک امر بین المللی است و هر جامعه و ملّت و طرفداران هر مکتب و مشربی بر اساس گرایش ها و اعتقاداتشان، اموری را مقدس شمرده و برای آن امور حریم و محدوده ای را رعایت می کنند. اکنون سخن اینجاست که در نگرش الهی به ویژه مکتب حیات بخش اسلام، منشأ ارزش ها و قداست ها چیست؟آیا با جعل و اعتبار مردم چیزی مقدس می شود؟
در پاسخ باید گفت : اگر برخی از زمان ها و مکان ها و دیگر ارکان مانند نبوت و امامت و ولایت دارای ارزش و قداست ویژه ای هستند، سرچشمه و منشأ همه اینها ذات باری تعالی است. به بیان دیگر، قطعات زمان و مکان ذاتاً باهم تفاوتی ندارند، لکن برخی از زمان ها و مکان ها و دیگر ارکان با انتساب به مبدأ فیاض و در اثر رنگ وصبغه الهی و با جعل و اعتبار شارع مقدس از ارزش و قداست ویژه ای برخوردار شده اند. ارزش رمضان به این است که شهرالله است و ارزش کعبه به این است که بیت الله است وارزش قرآن به این است که کلام الله است و اعتبار مسجد به این است که خانه خداست و قداست پیامبر به این است که رسول الله است و ارزش امام به این است که ولی الله است و قداست و اعتبار ولی فقیه به این است که نیابت از ولی الله را داشته و دارای پرتوی از ولایت الهی است و حرمت و ارزش مؤمن به این است که عبد و بنده خداست.
پس همه و همه ناشی از منبع ارزش هاست که خود دارای قداست ذاتی است و این یعنی همان توحید صمدی قرآنی که اولین و آخرین و اساسی ترین پیام عاشوراست، چه اینکه «هو الأول و الآخرُ و الظاهرُ و الباطنُ»(29).
بنابراین برسالکان مسلک حسینی بلکه بر تمامی مسلمانان فرض است که با الهام از مکتب عاشورا، از تمامی ارزش ها و قداست ها محافظت کنند.

*تبیین رسالت زن مسلمان

از دیگر درس ها و پیام های حماسه جاودانه عاشورا، ارائه الگوی حضور زن مسلمان و متعهد در انجام تکالیف الهی و ترسیم رسالت ایفای نقش زنان در حمایت از دین و رهبری در برابر حکومت ظالم و طاغوت و دفاع از ارزش ها و قداست هاست.
امام حسین (ع) در طراحی نهضت الهی همواره اصرار داشت که اهل بیت و زنان در این نهضت مشارکت داشته باشند و در برابر درخواست ها به ویژه درخواست برادرش محمد حنفیه و امه سلمه اصرار به همراهی آنان داشت و در نهایت، می فرمود :تدبیر الهی این است که اهل بیت و زنان همواره با من باشند؛ اما نقش اهل بیت و زنان در معرفی اهداف نهضت عاشورا، حراست و حفاظت از امامت بعد از امام حسین (ع)، تشریح ماهیت حکومت یزید، افشای جریان نفاق، برانگیختن افکار عمومی و عصیان مردم بر ضد حکومت فاسد بنی امیه و آثار متعدد دیگر، ثابت کرد که تدبیر امام حسین (ع) در همراهی اهل بیت و زنان و مشارکت آنان در نهضت، بسیار هوشمندانه و حساب شده است و اگر چنین امری مورد توجه قرار نمی گرفت نهضت عاشورا می ماند و زمینه فراگیر و تداوم و اثر بخشی آن فراهم نمی شد. (30)
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
آری، در قضیه کربلا همانطور که مردان فوق العاده و نابغه پیدا شده و سرمشق برای صنف خود گردیدند، زنان نیز خدمات خود را انجام داده و دستورات عملی به صنف زنان داده، نشان دادند که در اسلام چه دستوری برای زن معین شده و چه صفاتی باید در آنها باشد. بعد از شهادت امام (ع) و اصحاب، نوبت بلایا و مصایب به زن ها رسید که از حیث صبر و ثبات قدم و قوت قلب و راستگویی و درست رفتاری و تدبیر و سیاست و احساسات قلبی جهان و جهانیان را مبهوت و متحیر نمودند. در حقیقت اتمام منظور و مقصود امام حسین(علیه السلام)در قضیه کربلا به عهده زنان بود که حضرت سید الشهداء (ع) برای به فعلیت رساندن مقصود خود که نابودی سلطه بنی امیه بود، آنان را با خود برد.
هر یک از زنان وظیفه خود را به خوبی انجام دادند و حسین (ع) را به اندازه توانایی خویش کمک کردند، به طوری که برمردان عالَم سبقت گرفته، گوی افتخار را ربودند و دوش به دوش اصحاب امام حسین(ع) قرار گرفتند؛ مخصوصاً حضرت زینب کبری خواهر امام(س).
ابن عقیله بنی هاشم در این امر خطیر، یگانه معاون و یاور او بود و یک قسمت از هدف امام حسین (ع) را به عهده گرفت؛ چه اینکه قضیه کربلا دارای دو مرحله بود:
یکی از حرکت به مدینه تا شهادت امام حسین (علیه السلام)، دیگر از شهادت تا حرکت از شام یا ورود به مدینه.
قسمت اول را امام حسین (ع )عهده دار بود وقسمت دوم که پرستاری اطفال و تحمل رنج ها و مشقّت ها و مصیبت ها و تشریح ماهیت حکومت یزید و برانگیختن افکار عمومی و. ..بود به حضرت زینب(س)محول شده بود؛ چرا که امام سجاد (ع)به ظاهر مریض بود و نمی توانست به خوبی آن وظایف را انجام دهد و حفظ و نجات او از قتل جز به سکوت تام و تسلیم میسر نمی شد. زینب ظاهراً پرستار او هم بود.پس حضرت زینب زنی بود که دوش به دوش اول مرد عالَم قدم در راه گذاشت. (31)
جلوه هایی از نقش زینب کبری در نهضت عاشورا
پرداختن به همه ابعاد نقش زینب کبری در نهضت عاشورا، در این مختصر، میسر نیست، ولی از باب«ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه»به بعضی از نکات اشاره می شود: 1. هدایت و کنترل بحران پس از شهادت امام حسین(ع)
2. پرستاری و نگهداری از امام سجاد(ع)
3. حفظ جان امام سجاد(ع)
از دیگر نقش های بسیار مهم زینب کبری تلاش در جهت حفظ جان ولی الله و امام بعد از امام
حسین(ع بود و آن هنگامی بود که در مجلس عبید الله بن زیاد فرمان قتل امام سجاد (ع) را صادر کرد، حضرت زینب (س ) فرمود:«یابن زیاد !حسبک من دمائنا، واعتنقه و قالت :لا افارقُه فَإن قَتَلتَه فَاقتُلنی مهع»؛ ای پسر زیاد!آنچه از ما خون ریخته ای تو را کافی است، سپس دست به ؛
گردن امام سجاد (ع) انداخت و گفت : به خدا قسم از او دست نخواهم داشت، اگر قصد کشتن او را داری مرا هم با او بکش. ابن زیاد با دیدن این وضعیت گفت: این زن را چنان می بینم که دوست دارد با این جوان کشته شود و اضافه کرد او را واگذارید که همان بیماری او را بس است.
4. افشای جریان نفاق در کوفه و بیدار نمودن جامعه خفته آن روز.
5. شکستن ابهت و اقتدار یزید.
سخن گفتن یک زن در حال اسارت در مقابل قدرت خودکامه که به حسب ظاهر یک قیام را سرکوب کرده، احساس غرور و پیروزی می کند، کار معمولی و در چارچوب معیارهای متعارف، مشکل به نظر می رسد؛ اما دختر زهرای اطهر (س)، زینب کبری(س ) چنین معجزه ای را از خود نشان داد و چنان ضربه محکمی بر پیکر حکومت خودکامه و قدرت یزید وارد کرد که این ضربه ارکان حکومت را متزلزل نمود. آنجا که با یک تعبیر کوبنده خطاب به یزید فرمود:« یابن الطلقاء »و این جمله کوتاه شجره نامه حکومت اموی را به مردم معرفی کرد.در یکی از فرازهای سخن خود اشاره کرد:
آه چه شگفت انگیز است که ؛ مردان خدا به دست حزب الشیطان کشته شوند.
بعد اضافه کرد :ای یزید!هرآنچه می خواهی، مکر و فریب و کوشش خود را به کارگیر، ولی هرچه تلاش ومکر به کار گیری، هرگز توان آن را نداری که ذکر ما را از یادها بیرون ببری و هرگز توان آن را نداری که وحی ما را نابود کنی.
بالاخره، زینب کبری در طول مدت زندگی و پس از حرکت از شام در مسیر راه و در مدینه نقش بسیار مهمی را در تبیین اهداف نهضت عاشورا و افشای جریان ضد دینی بنی امیه و تاثیر گسترده ای در روشن شدن افکار عمومی جامعه و تزلزل در ارکان حکومت و سقوط تدریجی آن داشت. (32)


[ پنج شنبه 90/10/22 ] [ 6:46 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ] [ نظر ]
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
لینک دوستان
امکانات وب

حرم فلش-طراحی-کد وبلاگ-کد جاوا
style="display:none; text-align:center">??? ???-?????-?? ?????-?? ????