عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
پیشوای چهارم شیعیان علیه السلام بعد از حضور در حماسه افتخار آفرین و عزت بخش عاشورای حسینی، از لحظهای که در غروب عاشورا با شهادت پدر بزرگوار و سایر عزیزانش مواجه گردید برای ادامه راه آنان، مسئولیتسنگینی را به دوش کشید . امامت امت، سرپرستی اطفال و بانوان، رساندن پیام عاشورا به گوش جهانیان، تداوم مبارزه با طاغوت و طاغوتیان و از همه مهمتر پاسداری از اهداف متعالی امام حسین علیه السلام که موجب عزت و افتخار عالم اسلام گردید، از جمله مسئولیتهای آن امام همام به شمار میآید . امام سجاد علیه السلام که در دوران امامتخویش در محدودیتشدیدی به سر میبرد و حاکمان مستبد اموی سایه شوم خود را بر شهرهای اسلامی گسترده بودند و اهل ایمان از ترس مال و جان خود مخفی میشدند، با اتخاذ صحیحترین تصمیمها و موضعگیریهای مناسب و بجا و با استفاده از مؤثرترین شیوهها توانست از فرهنگ عاشورا و دستآوردهای ارزشمند آن - که همان عزت و افتخار ابدی برای اسلام و مسلمانان و بلکه برای جهان بشریتبود - به صورت شایستهای پاسداری کرده و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشد و یاد و نام و خاطره سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیهما السلام را جاودانه ساخته و بر بلندای تاریخ ابدی نماید . در این فرصتبا مهمترن فعالیتهای آن یادگار امامت در پاسداری از فرهنگ عزت و افتخار حسینی علیه السلام آشنا میشویم: 1- خطابههای حماسی و تاثیرگذار بدون تردید روشنگریهای امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب کبری علیها السلام و برخی دیگر از خاندان حضرت ابا عبدالله علیه السلام بعد از ماجرای غمبار کربلا در تداوم آن نهضت عظیم اسلامی نقشی به سزا داشته است . 2- گفتگوهای دشمن شکن امام چهارم علیه السلام در پاسداری از اهداف عاشورا هر جا که احساس میکرد دشمن میخواهد قیام کربلا را زیر سؤال برده و آن حماسه تاریخی را پوچ و باطل جلوه دهد، در مقام دفاع برآمده و با پاسخهای کوبنده با نقشههای شیطانی آنان به ستیز بر میخواست که بارزترین نمونههای آن در مجلس عبیدالله بن زیاد و یزید بن معاویه به چشم میخورد . هنگامی که در مجلس ابن زیاد، حضرت زینب کبری علیها السلام وی را با نطق خویش رسوا نمود، ابن زیاد متوجه امام زین العابدین علیه السلام گشته و پرسید: این جوان کیست؟ گفتند: او علی بن الحسین علیهما السلام است . ابن زیاد گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ امام چهارم علیه السلام فرمود: من برادری بنام علی بن الحسین علیهما السلام داشتم که مردم او را به شهادت رساندند . 3- گریههای تاثرانگیز امام سجاد علیه السلام برای زنده نگه داشتن خاطره شهیدان کربلا، در مناسبتهای گوناگون بر عزیزانش گریه میکرد . اشکهای حضرت زین العابدین علیه السلام که عواطف را برانگیخته و در اذهان مخاطبان، ناخواسته مظلومیتشهدای کربلا را ترسیم میکرد، آثار پرباری برای تداوم نهضت عاشورا داشت و امروز این روش با پیروی از آن گرامی همچنان ادامه دارد و فرهنگ گریه بر سالار شهیدان عالم، همچنان تاثیرگذار بوده و در پیوند دادن عواطف و احساسات میلیونها عزادار عاشق با راه و هدف حضرت ابا عبدالله علیه السلام مهمترین عامل محسوب میشود . عشق به امام حسین علیه السلام در سوگواریها اشک میآفریند و این گریههای عزت بخش که افتخار شیعه میباشند هر سال در دهه محرم سیمای کشور اسلامی را به حماسه عاشورا نزدیک نموده و قیام امام حسین علیه السلام را در خاطرهها زنده میسازد . حضرت سجاد علیه السلام بنیانگذار فرهنگ سوگواری و گریه در میان مؤمنان، بعد از شهادت پدر ارجمند خویش در حدود 35 سال امامتش به این روش ادامه داد تا جایی که یکی از بکائین پنجگانه تاریخ نامیده شد . (7) وقتی علت این همه اشک و ناله را از او میپرسیدند در جواب میفرمود: «مرا ملامت نکنید . یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم، پیامبر و پیامبرزاده بود، او دوازده پسر داشت، خداوند متعال یکی از آنان را مدتی از نظرش غایب کرد، در اندوه این فراق موقتی، موهای سر یعقوب سفید شده، کمرش خمیده گشت و نور چشمانش را از شدت گریه از دست داد، در حالیکه پسرش در این دنیا زنده بود . اما من با چشمان خودم پدر و برادر و 17 تن از خانوادهام را دیدم که مظلومانه کشته شده و بر زمین افتادند . پس چگونه اندوه من تمام شده و گریهام کم شود؟» (8) 4- حمایت از قیامهای طاغوت ستیز یکی از آثار نهضت جاویدان کربلا، دمیدن روح حماسه و شجاعت و ایثار در میان مسلمانان بود . آنان باالهام از جنبش شورآفرین و حماسهساز امام حسین علیه السلام و با تاثیرپذیری از خطابههای بیدارگر امام سجاد و حضرت زینب علیهما السلام روحیه اسلامخواهی و طاغوت ستیزی خود را در قالب قیامهای مردمی متبلور ساخته و بر علیه حکمرانان خودسر اموی دستبه شورشهایی زدند که در نهایتبعد از مدتی اساس حکومت آنان را متزلزل ساخته و از میان بردند . 5- نیایشهای عارفانه و بیدارگر از بهترین روشهای امام سجاد علیه السلام برای پاسداری از فرهنگ عاشورایی اسلام، که حکایت از بینش عمیق و زمانشناسی آن حضرت دارد، عرضه نیایشهای عرفانی و روشنگر میباشد . دعاهای حضرت سیدالساجدین علیه السلام که در مجموعههای ارزشمندی همچون صحیفه سجادیه، مناجات خمسة عشر، دعای ابو حمزه ثمالی، نیایشهای روزانه و . . . گرد آمده است، دل هر شنونده عارف و اندیشمندی را میلرزاند و توجه به معانی بلند و با شکوه آن، تشنگان وادی کمال و معرفت را سیراب میسازد . در لابلای این عبارات وحی گونه، - گذشته از اینکه مملو از حقایق و معارف حیاتبخش اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است و آدمی را با توجه دادن به شگفتیهای آفرینش، با خالق هستی مرتبط ساخته و به روح و جانش صفا میبخشد - فلسفه قیام حسینی تبیین میگردد و انسان نیایشگر ناخواسته از حالت انزوا و خمودی به صحنه مبارزه با طاغوت و ستمگران سوق داده شده و راه عزت حقیقی به وی نشان داده میشود . 6- تربیتشاگردان یکی از مهمترین شیوههای امام سجاد علیه السلام در پیشبرد اهداف قرآن و اهلبیت علیهم السلام، پرورش انسانهای مستعد و آماده کردن آنان برای مبارزه فرهنگی - عقیدتی با معارضان و مخالفان قرآن و اهل بیت علیهم السلام بود . شیخ طوسی در حدود 170 نفر از یاران و شاگردان آن حضرت را فهرست کرده است که بیشتر آنان از امام سجاد علیه السلام بهرههای علمی برده و روایت نقل کردهاند . در اینجا به چند تن از چهرههای معروف آنان اشاره میکنیم: پینوشتها: 1) احتجاج طبرسی، ج 2، ص 32 . [ شنبه 90/9/12 ] [ 7:44 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
مطلع اختصاص دفتری از فرهنگ کوثر به هر کدام از پیشوایان پاک و آینهداران جلال و جمال الهی، مصوبهای بود که همزمان با طلوع نشریه در افق مطبوعات کشور، در جمع مسؤولان این کاروان فرهنگی مطرح گردید . تاکنون ویژه نامههایی مخصوص پیامبر گرامی اسلام، حضرت فاطمه علیها السلام، غدیر، امام علی، امام حسن، امام حسین، امام صادق و امام کاظم علیهم السلام با یاری اهل قلم حوزه مقدس قم انتشار یافته است . گرچه نسبتبه ساحت قدس آن بزرگواران باید گفت: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» و «چه نسبتخاک را با عالم پاک» ولی دلخوشیم که با این ویژهنامهها آینه خرد و شکسته خود را فراروی آفتاب انوار عترت علیهم السلام بگیریم . این شماره از «نشریه» به زندگی حضرت علی بن الحسین علیه السلام، امام حماسه و عرفان و آزادی اختصاص یافته است . ما اگر بتوانیم محورهای پژوهشی و راهکارهای معرفت این یادگار سیدالشهدا و عصاره عاشورا را در دیدرس شیفتگان آن بزرگوار قرار دهیم، خدای را شاکریم و شفاعت آن «زین المجتهدین» را امید میبریم . 1)چرا امام، «سجاد» لقب یافت؟ جابر جعفی از حضرت باقرالعلوم علیه السلام بازگو میکند که فرمود: بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/12 ] [ 7:30 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
اشاره امام سجاد علیه السلام با آن که در بدترین شرایط زمانى مىزیست و از سوى حاکمان جور، زیر شدیدترین فشارها به سر مىبرد،طی سی و پنج سال امامت خویش،در گسترش ایمان و پایدارى و در احیاى اسلام ناب محمّدى و سیره جّد بزرگوارش منحصر به فرد بود. محققان مسلمان، عصر امام سجاد علیه السلام را به لحاظ سیاسى و فرهنگى، تاریکتریندوران مىدانند و از آن، به دوره سقوط فرهنگ اسلام یاد مىکنند.(1) حاکمان عصر امام سجاد علیه السلام الف) یزید بن معاویه عصر بى تفاوتى عمومى شیخ طوسى به نقل از روایتى گفته است که: حجّاج، دست و پاى یحیى بن امّطویل را به جرم پیروى از امام سجاد علیه السلام برید و او را به شهادت رساند.(16) به هر حال، دوران امام سجاد علیه السلام از چنان وضعیتى برخوردار است که مسعودى مىنویسد: عصر سقوط ارزشها درچنین زمانی که تبلیغات دستگاه قدرتمند بنىامیه بر ضدّ خاندان پیغمبر صلى الله علیه و آله ادامه داشت و از بروز فضایل آنان جلوگیرى مىشد، شخصیت امام سجاد در دانش و تقوا نزد همگان معروف بود و نیز حضرت سکینه علیهاالسلامدختر امام حسین علیه السلام نیز در ادب و علوم منقول و معقول زبانزد، (20) ودر میان همگان به «عقیله قریش» معروف بود.(21) تلاش امام براى احیاى اسلام با آگاهى از این عصر است که باید از «فعالیتهاى فرهنگى امام سجاد علیه السلام» به عنوان هنرى بزرگ و معجزهاى شگرف یاد نمود. حضرت در چنین شرایط دشوارى تلاش فرهنگى خود را بر روى دو موضوع متمرکز مىنماید: مکتب تربیتى امام برخى نوشتهاند: امام زینالعابدین علیه السلام در هر سال، ماه و روز،برای هر خطا و اشتباهى بردگان را آزاد مىکرد، تا این که سپاهى از مردان و زنانِ آزاد شده فراهم شدند که همه در ولاى امام سجاد علیه السلام بودند و تعدادشان به پنجاه هزار یا بیشتر مىرسید.(30) برخى نیز رقم بردگان آزاد شده به دست مبارک امام سجاد علیه السلام را تا یکصد هزار یاد کردهاند.(31) بعضى از همین آزاد شدگان که در مکتب پرورشى امام سجاد علیه السلام تربیت شده بودند، به محدثانى برجسته و پرتلاش تبدیل شدند، که از آن جمله مىتوان از شخصیتهای بزرگى چون: حسن بن سعید اهوازى، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن حسین بن سعید و شعیب نامى یاد نمود که همه از موالى و آزاد شدگان امام سجاد علیه السلام هستند.(32) شیخ طوسى نیز راوى معروف، على بن یحیى بن الحسن را از همین افراد شمرده است.(33) پی نوشت : 1. حسن، ابراهیم، حسن، تاریخ الاسلام، ج1، ص135. [ شنبه 90/9/12 ] [ 7:28 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
رسالت بیدارگرانه امام سجاد - علیه السلام - چندان دیر آغاز نشد. پی نوشت : 1- قال حذیم بن شریک الاسدى : خرج زین العابدین - علیه السلام - الى الناس و اومى الیهم ان اسکتوا فسکتوا، و هو قائم فحمدالله و اثنى علیه و صلى على نبیه ، ثم قال : ایها الناس ، من عرفنى فقد عرفنى ! و من لم یعرفنى فاءنا على بن الحسین المذبح بشط الفرات من غیر ذحل و ل ترات ، انا ابن من انتهک حریممه ، و سلب نعیمه و انتهب ماله و سبى عیاله ، اءنا ابن من قتل صبرا، فکفى بذلک فخرا. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:49 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
در بررسی اساسیترین مظاهر زندگی امام سجاد (ع) به مواردی چون:ترک دنیا، کثرت عبادت، زهد نسبتبه مال دنیا و خوشیهای آنخواهیم رسید. ما از این مظاهر به «تعبد» و روی گردانی ازدنیا، تعبیر میکنیم. «تعبد» در حیات پربرکت امام (ع) به گونهای است که محتاج دلیلو نص تاریخی نیست. همین کافی است که بدانیم آن حضرت را «زینالعابدین» و «سجاد» لقب دادند. در نظر علمای غیر شیعی،امام سجاد (ع) عابدترین و زاهدترین فرد خود زمانه است که مانندخورشیدی بر تارک انسانیت میدرخشد و تاریخ او را در اعلا مرتبهمیستاید. برای معرفی عبادت امام (ع) به صورت زنده و شناساندن کیفیت ومقدار آن و بررسی حالاتی مانند ترس از خدا، زهد و موعظه که ازلوازم عبادت امام بشمار میآید، برخی از روایات را که متضمناین معنایند، یادآور میشویم: 1) از یکی از کنیزان امام (ع)،در باره عبادت آن جناب، سؤال کردند، او گفت: «آیا مختصر بگویمیا تفصیل بدهم» گفتند: «مختصر بگو» گفت: «هرگاه برای ایشان غذا میبردم یا میرفتمکه رختخوابشان را پهن کنم، در حال نماز و عبادت میدیدمشان.هر روز و شب هزار رکعت نماز میخواند.پیشانی حضرت از زیادی سجده پینه بسته بود و مانند پوست زانویشتر شده بود.» 2) امام باقر -علیه السلام- عبادت پدر بزرگوارشان را چنینتوصیف میکند: «پدرم شبها آن قدر نماز میخواند که هنگام رفتنبه رختخواب، از ناتوانی بر روی زمین خود را میکشاند.» روایاتی هم کیفیت عبادت امام -علیه السلام- را شرح دادهاند:گفتهاند: امام (ع) در حال نماز، مانند چوب خشکی بیحرکتمیایستاد، مگر اینکه باد لباسهای ایشان را به حرکت درمیآورد. چون به نماز قامت میبست، رنگ چهرهاش متغیر میشد و در حالسجده، آن قدر میماند که عرق از سر و روی مبارکش جاری میشد.هنگام وضو گرفتن، از خوف خدا، رنگش میپرید و این چنین خود رابرای دیدار پروردگار آماده میساخت. بعضی از دوستداران امام، با دیدن آن همه عبادت و سختگیری حضرتدر تضرع و مناجات، خوف بر آنان را برمیداشت و از امام تقاضامیکردند که از عبادت خود کم کند و اندکی مراعات حال خود رابنماید. دخترش فاطمه، روزی به صحابی جلیل القدر، جابر بنعبد الله انصاری، گفت که هر طور شده امام (ع) را قانع سازد ازعبادتش بکاهد، تا خدای ناکرده صدمهای به ایشان نرسد و بهمریضی گرفتار نیاید. زیرا او تنها فرزند به جا مانده حسین (ع)و تنها حجتخدا، بر روی زمین است. کیفیت عبادت امام، اختیار از کف حاضران میربود و دل آنها رامیسوزاند. آنها میگریستند و میترسیدند که ضعف و ناتوانی، کهبیسابقه نبود، کار دست امام بدهد. میگوید، روزی امام باقر (ع)نزد پدر رفت و او را در نماز، به حالتی عجیب مشاهده کرد.حالتی که کسی را یارای رسیدن به مرتبه آن نبود. رخسار امام (ع)از شدت شبزندهداری زرد شده بود و چشمانش از گریه بسیار سرخ.در اثر سجدههای طولانی، پیشانی مبارکش پینه بسته بود و بینیایشان زخم شده بود و ساق پاها به کلی از کار افتاده بود. امامباقر (ع) گویند: وقتی پدرم را بدین حالت دیدم، نتوانستم تحملکنم و گریستم. همه کسانی که در باره امام سجاد (ع) کتابی نگاشتهاند و این حالاترا متعرض شدهاند، کمتر به تفسیری روشن و دقیق دراین باره دستزدهاند. توضیح ندادهاند که چرا در زندگی ائمه دیگر، عبادت رابدین صورت مشاهده نمیکنیم. البته این نویسندگان بیمیل نیستندکه عبادت را به گونهای که در زندگی امام سجاد (ع) بروز یافته،دلیل برتری ایشان بدانند و کثرت تضرع و شبزندهداری آن حضرترا، گواه عظمت مرتبه و امامتبه شمار آرند. بسنده کردن به این گونه تفاسیر نارس و عقیم، نشان از درک ناقصیدارد که با شان و منزلت، و شخصیت امام (ع) سازگار نیست. عبادترا صرفا یک فضیلت و ارزش قلمداد کردن، یعنی بررسی حیات وشخصیت ائمه -علیهم السلام- به صورتی غیر دقیق و غیر شیعی ورسیدن به فهمی نادرست و غیر واقعی. اما معرفتشیعی که مبتنی بر اصول اعتقادی ماست، مجالگستردهتری را برای بررسی نقش ائمه -علیهم السلام- و پیگیریهدفهای مشترک ایشان و بحث در وسایلی که برای رسیدن به ایناهداف به کار گرفتهاند، پیش روی ما میگذارد. این که چنین پدیدهای را بدین کیفیت در طول حیات ائمه پیش و بعداز امام سجاد (ع) نمیبینیم، ما را به این نتیجه میرساند کهعبادت آن گونه امام، حرکتی اصولی و وسیلهای کارآمد بود، تا درپرتو آن، اهداف بزرگی را که بر عهده داشت، تحقق ببخشد. نهامام حسن (ع) و نه امام صادق (ع) هیچ کدام، آنگونه که امامسجاد (ع) به عبادت میپرداخت، نپرداختند، و حال آنکه همه امامان-علیهم السلام- در رتبه و شان، برابر و یکسان بودهاند. کدام اوضاع و احوال، امام سجاد (ع) را به اتخاذ چنین رویهای مجبورمیساخت و اهدافی که این رویه متضمن تحقق بخشیدن بدانها بود،کدام است؟ برای این که خواننده بتواند ما را در فهم هر چه بهتر این پدیدههمراهی کند و از ابعاد و مفاهیم و مضامینی که در آن پدیدههست، آگاهی یابد، ناچاریم که آن را از دیدگاههای مختلف بررسیکنیم و به همان نظرگاه معمول و واحد اکتفا نکنیم، زیرا به درکناقص و نااستوار ما از جای گاه حقیقی پدیده عبادت در حیاتطیبه امام سجاد (ع) خواهد انجامید. 1. بررسی حالت تعبد همگام با مظاهر انسانی دیگر تعبد، تنها جنبه قابل بررسی زندگی امام سجاد (ع) نیست. جنبههایارزشمندی چون، آزاد کردن بردگان، بخشش و انفاق نیز در کنارتعبد وجود داشتند. در بحث از زندگی امام (ع)، باید این جنبههارا کنار هم گذارد و از زاویهای واحد بدانها نگریست. این روش،ما را به لمس زیبایی تناسب بین آنها و درک ضرورت ارتباطشان بایکدیگر میرساند و فهم دقیق جوانب قدرت و تاثیرگذاری اینپدیدهها را در فربهی و تکامل شخصیت، به ما ارزانی میکند. آنوقت است که به چگونگی به کارگیری این ابزار توسط امام (ع) وشیوه جمع کردن بین آنها، به عنوان یک صفت واحد پی خواهیمبرد. در بررسی مشترک این پدیدهها، به خاطر وحدت انگیزه و هدف،نقش هر یک از این پدیدهها در تحقق بخشیدن به هدفهای جزیی مختصبه خود، انکارناپذیر است، اما مجموع این اهداف جزیی است کههدف عام و گسترده امام (ع) را شکل میدهد و متبلور میسازد. 2. بررسی حالت تعبد از رهگذر توجه به اوضاع و احوال زمانامام (علیه السلام) اوضاع سیاسی زمان امام سجاد (ع) مختص آن حضرت بود و با اوضاعسیاسی روزگار ائمه دیگر، تفاوت داشت.امام (ع) فرزند یک انقلابی بود که بر ضد حکومت اموی قیام کردهبود و در راه تصحیح افکار انحرافی آن زمان، شهادت را برگزیدهبود. سرزمینهای اسلامی، در زمان امام (ع)، خاصه در دوره اول امامت،در تب تند اضطراب، هرج و مرج و ناامنی میسوخت. دولت اموی درحال نابودی و فروپاشی بود و دولت زبیری در حال شکلگیری وسامان یافتن. البته دوره دوم امامتحضرت (ع) بهتر از دوره اولنبود. جامعه اسلامی در چنگال کابوس وحشتناک و خفهکننده، و ظلم فاجعهآفرینیگرفتار شده بود که علم آن را عبد الملک و والیان قسیالقلب او یعنی حجاج، خالد قسری و بشیر بن مروان بر دوشمیکشیدند. همچنین آن دوران، دوران تحولات اجتماعی بود که در پیفتوحات گسترده مسلمانان پدید آمد; فتوحاتی که حکام را، بیآنکهبه مخاطرات کشور گشایی و آمیخته شدن مسلمین با کفار بیندیشند،به غنائم و خوشیهای فتح سرگرم میکرد. در آن دوران، همچنین سردمداران فکری و شخصیتهای دینی، پا بهعرصه اجتماع گذاردند و مردم را به تبعیت از خویش فراخواندند;کاری که در دوران زندگی امام حسن و امام حسین -علیهما السلامهیچ کسی جرات انجام آن را نداشت. در کنار همه این امور، اعمال تبلیغاتی امویان، ضد اهل بیت وبنیهاشم، همچنین کوشش حکومت در مسخ کردن چهره نورانی فرزندانرسول (ص)، کم کم به ثمر نشست و در دل مردم رسوخ نمود. در اینزمان بود که کار تحریف آغاز گشت و دستگاه اموی با خریدنفحاشان و اجیر کردن راویان دروغگو، به نیرنگبازی و دسیسه بامسلمانان پرداخت. همه این امور بود که دستبه دست هم داد و چهره واقعی دورانحیات امام (ع) را شکل بخشید، لذا در بررسی پدیده تعبد ناچاریماسباب، اهداف و نتایج آن را مورد توجه و دقت قرار دهیم. 3. بررسی پدیده تعبد، با توجه به نقش امام (ع) و عمل هر یک ازائمه -علیهم السلام- در هر مرحله نقش و عملکرد امام سجاد (ع) نشاندهنده نوعی انعطاف در سیره وعمل ائمه (ع) بود. دوره ائمه پیش از ایشان دوره جنگ سیاسی ومطالبه حکومتبود، اما دوره دوم; یعنی دوره امام سجاد (ع) وبعد از او، دوره رهبری فکری و جدال بر محور این موضوع بود.حیات حضرت در ابتدای این دوره، ظهور یافت و طبیعتا پدیدهها وتجلیات جدید و رفتار هم شان آن را طلب میکرد. رنگ و کیفیتاین پدیدهها به فهم شیعه آن زمان، مقدار آگاهی و سطح فرهنگآنها و نوع ارتباطشان با هم بستگی داشت، چرا که شیعه،مجموعهای بود از تمایلات عاطفی و جمعیتی که دارای اصول و مبانیاست. وظیفه ماست که به بررسی اهداف واقعی و برنامههای تبلیغی امامبپردازیم:اهدافی چون: پاسداری از احکام اسلام و تبعیت امت از آن احکام،روشنگری مسلمانان، پروردن علما و به وجود آوردن یک شخصیتنمونه و کامل. همچنین باید به مقدار عنایت مردم و شیعیان بهامام -علیه السلام- برای به عهده گرفتن رهبری و ادامه رهبری، توجهداشته باشیم. در این مجال به بررسی پدیده تعبد در زندگی امامزین العابدین -علیه السلام- میپردازیم تا به تفسیری درست و روشن ازآن و انگیزههایی که امام را به انتخاب این روش، واداشت، برسیم. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:49 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
رهبری امام و حالت تعبد پی نوشت : 1)این مقاله، ترجمه یک فصل از این کتاب است: الامام السجاد،(محاوله لاکتشاف دور الامام الرابع فی الامة من خلال تشخیصالمرحلة و الاهداف و الوسائل التی کان یعتمد علیها فی قیادةالمسیرة الاسلامیة المظفرة)، حسین باقر، شماره 9 از سلسله«کتاب قضایا الاسلامیة معاصرة» حسین باقر از شاگردان شهید صدرمیباشد که در باره زندگانی امام سجاد (ع) فعالیتهای فکری و قلمیبسیار جالبی کرده است. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:48 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
امام سجاد - علیه السلام - در شرایطی عهده دار امر امامت گردید که سنگین ترین غمها و جراحتهای روحی و عاطفی بر قلبش وارد شده بود. شهادت مظلومانه یک قبیله یار پاکباخته ، یک کاروان خویشاوند و همراه و هم پیمان ! در مجلس عبیدالله بن زیاد با توجه به این که امام سجاد - علیه السلام - در جمع کاروانیان شهادت ، متمایز از دیگران بود، با ورود آنان به مجلس عبیدالله - والی کوفه - نخستین چیزی که نظر عبیدالله را جلب کرد وجود مرد جوانی درمیان آن کاروان بود. پی نوشت : 1 - شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 4/104؛ بحار 46/143 [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:47 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
پیشوای چهارم شیعیان(ع) بعد از حضور در حماسه افتخار آفرین و عزت بخش عاشورای حسینی، از لحظه ای که در غروب عاشورا با شهادت پدر بزرگوار و سایر عزیزانش مواجه گردید، برای ادامه راه آنان مسؤولیت سنگینی را به دوش کشید. 1) خطابه های حماسی و تأثیر گذار بدون تردید، روشنگریهای امام سجاد(ع) و حضرت زینب کبری(س) و برخی دیگر از خاندان حضرت اباعبدا...(ع) پس از ماجرای غمبار کربلا در تداوم آن نهضت عظیم اسلامی نقشی بسزا داشته است. 2) گفتگوهای دشمن شکن امام چهارم(ع) در پاسداری از هدفهای عاشورا، هر جا احساس می کرد دشمن می خواهد قیام کربلا را زیر سؤال برده و آن حماسه تاریخی را پوچ و باطل جلوه دهد، در مقام دفاع برآمده و با پاسخهای کوبنده با نقشه های شیطانی آنان به ستیز برمی خاست که بارزترین نمونه های آن درمجلس عبیدا... بن زیاد و یزید بن معاویه به چشم می خورد. هنگامی که در مجلس ابن زیاد، حضرت زینب کبری(س) وی را با نطق خویش رسوا نمود، ابن زیاد متوجه امام زین العابدین(ع) شد و پرسید: این جوان کیست؟ گفتند: او علی بن الحسین(ع) است. ابن زیاد گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ امام چهارم(ع) فرمود: من برادری به نام علی بن الحسین داشتم که مردم او را به شهادت رساندند. 3) گریه های تأثر انگیز امام سجاد(ع) برای زنده نگه داشتن خاطره شهیدان کربلا، در مناسبتهای گوناگون بر عزیزانش گریه می کرد. اشکهای حضرت زین العابدین(ع) که عواطف را برانگیخته و در اذهان مخاطبان، ناخواسته مظلومیت شهدای کربلا را ترسیم می کرد، آثار پرباری برای تداوم نهضت عاشورا داشت و امروز این روش با پیروی از آن گرامی همچنان ادامه دارد و فرهنگ گریه بر سالار شهیدان عالم همچنان تاثیر گذار بوده و در پیوند دادن عواطف و احساسات میلیونها عزادار عاشق با راه و هدف حضرت اباعبدا...(ع) مهمترین عامل محسوب می شود. عشق به امام حسین(ع) در سوگواریها اشک می آفریند و این گریه های عزت بخش که افتخار شیعه می باشند، هر سال در دهه محرم سیمای جهان اسلام را به حماسه عاشورا نزدیک نموده و قیام امام حسین(ع) را در خاطره ها زنده می کند. 4) حمایت از قیامهای طاغوت ستیز یکی از آثار نهضت جاویدان کربلا، دمیدن روح حماسه و شجاعت و ایثار در میان مسلمانان بود. آنان با الهام از جنبش شور آفرین و حماس ساز امام حسین(ع) و با تأثیر پذیری از خطابه های بیدارگر امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) روحیه اسلامخواهی و طاغوت ستیزی خود را در قالب قیامهای مردمی متبلور ساخته و علیه حکمرانان خودسر اموی دست به شورشهایی زدند که در نهایت پس از مدتی اساس حکومت آنان را متزلزل کرده از میان بردند. 5) نیایشهای عارفانه و بیدارگر از بهترین روشهای امام سجاد(ع) برای پاسداری از فرهنگ عاشورایی اسلام که حکایت از بینش عمیق و زمان شناسی آن حضرت دارد، عرضه نیایشهای عرفانی و روشنگر است. دعاهای حضرت سیدالساجدین(ع) که در مجموعه های ارزشمندی همچون صحیفه سجادیه، مناجات خمسة عشر، دعای ابوحمزه ثمالی، نیایشهای روزانه و ... گرد آمده است، دل هر شنونده عارف و اندیشمندی را می لرزاند و توجه به معانی بلند و با شکوه آن تشنگان وادی کمال و معرفت را سیراب می سازد. 6) تربیت شاگردان یکی از مهمترین شیوه های امام سجاد(ع) در پیشبرد هدفهای قرآن و اهل بیت(ع)، پرورش انسانهای مستعد و آماده کردن آنان برای مبارزه فرهنگی- عقیدتی با معارضان و مخالفان قرآن و اهل بیت(ع) بود. شیخ طوسی حدود 170 نفر از یاران و شاگردان «آن حضرت را فهرست کرده است که بیشتر آنان از امام سجاد(ع) بهره های علمی برده و روایت نقل کرده اند. در اینجا، به چند تن از چهره های معروف آنان اشاره می کنیم: پی نوشت : 1) احتجاج طبرسی، ج 2، ص 32. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:44 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
هدف اصلی از تحقیق و کاوش در زندگی معصومین علیهمالسلام ، در حقیقت شناخت مواضع دینی، سیاسی و اجتماعی آنها برای دست یابی به پیامها، درسها و عبرتهایی است که در سیره عملی آنها دیده میشود. «امام»، جلودار و قافله سالار کاروان صالحان برای رسیدن به کمال مطلوب و سعادت دنیوی و اخروی است. «امامت»، هدایت خلق به سوی خداست؛ پس کسانی میتوانند رهرو راه ولایت و رهبری باشند که پیشوای خود را آن گونه که شایسته است، شناخته باشند تا به برکت آن معرفت، سیره عقیدتی و عملی آنها را الگوی خویش سازند. شناخت سیره ائمه علیهمالسلام با موانعی مواجه است که عبارتند از: علل و عوامل نهضت بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام ، شیعیان کوفه به خاطر بیوفایی و پیمان شکنی که نسبت به آن حضرت از خود نشان داده بودند، به شدّت پشیمان بودند. آنها به امام حسین علیهالسلام نامه نوشتند و عاجزانه اصرار کردند تا آنها را از ظلم و جور امویان نجات دهد. اگرچه امام حسین علیهالسلام باید براساس رسالت الهی خویش اقدام به امر به معروف و نهی از منکر میکرد و در مقابل ظالمان موضع میگرفت، حتی اگر کوفیان از او دعوت نمیکردند؛ ولی دعوت آنها نیز یکی از علل قیام امام و حرکت او به طرف کوفه بود. با این وجود، آنها بعد از دعوت امام حسین علیهالسلام او را تنها گذاشتند و یاریاش نکردند! اوّلین جلسه مشورتی در سال 61 ه .ق. نخستین گردهمایی توّابین در منزل سلیمان بن صُرَد خزاعی، از اصحاب پیامبر و بزرگان شیعیان کوفه، تشکیل شد. شرکت کنندگان حدود صد نفر از دلیران و بزرگان شیعه بودند و همگی متجاوز از شصت سال داشتند که این عامل سِنّی، دلیل بلوغِ تفکّر مذهبی و پختگی رفتار آنها بود. رهبران نهضت نهضت توّابین تحت رهبری پنج نفر از قدیمیترین و معتمدترین یاران حضرت علی انجام گرفت که عبارتند از: سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه فرازی، عبداللّه بن سعد بن نفیل ازدی، عبداللّه بن والی تیمی و رفاعة بن شدّاد بجلی.3 نتیجه اوّلین گردهمایی در نخستین جلسه توّابین، سلیمان به عنوان رهبر نهضت انتخاب شد. او در همان جلسه معیارهای بسیار دقیق و سختی را برای عضوگیری بیان نمود.4 و خطوط سیاسی، نظامی و پشتوانه مالی نهضت را ترسیم نمود.شیعیان در طول سالهای 61 ـ 64 ه .ق. مشغول جمع آوری اسلحه و عضوگیری بودند. مرگ یزید و سقوط کوفه وقتی خبر مرگ یزید (64 ه .ق.) به کوفه رسید، مردم کوفه شورش کردند و عمربن حریث، حاکم کوفه را از قصرش بیرون نمودند و با عبداللّه بن زبیر که در حجاز مدعی خلافت بود، بیعت نمودند.5 عبداللّه بن زبیر نیز عبداللّه بن یزید را به فرمانروایی کوفه تعیین کرد و به این وسیله کوفه در اختیار ابن زبیر قرار گرفت. سلیمان بن صرد به شهرهای بصره و مدائن نامه نوشت و از رهبران شیعیان آن شهرها جهت شرکت در خونخواهی سیدالشهداء علیهالسلام دعوت نمود. آنها نیز استقبال کردند.6 قرار شد «جنبش» به صورت پنهانی فعالیت، تبلیغ و جذب نیرو نماید. عدهای را نیز مسؤول جمع آوری اموال و هدایا از جانب شیعیان نمودند تا اسلحه و تجهیزات جنگی را فراهم سازند. زمان شروع نهضت، آغاز ربیع الثانی سال 65 ه .ق. معیّن شد. محلّ تجمع آنها «نخیله» و شعارشان «یالثارات الحسین» بود.7 ورود مختار به کوفه و تبلیغات او مختار یکی از پیروان اهلبیت بود که با توّابین در قیام علیه بنیامیه و خونخواهی سیّدالشهداء علیهالسلام هم عقیده بود. ولی او معتقد بود که سلیمان بن صرد صلاحیت نظامی و تجربه کافی برای فرماندهی و رهبری قیام را ندارد. مختار خود را به عنوان نماینده محمد بن حنفیه، سزاوارتر به رهبری میدانست؛ به همین دلیل به تبلیغات علیه سلیمان بن صرد پرداخت. او میگفت: «سلیمان فقط میخواهد قیام کند، هم خودش را به کشتن میدهد، هم شما را. او بصیرت و دانش جنگی کافی ندارد.» پیشنهاد رد شده قبل از حرکت از اردوگاه نخیله، عبداللّه بن سعد بن نفیل که یکی از رهبران نهضت بود، به سلیمان گفت: حالا که ما به خونخواهی حسین علیهالسلام بیرون آمدهایم و قاتلان حسین همگی در کوفه هستند ـ از جمله عمربن سعد ـ پس اینها را بکشیم.8 نتیجه قیام ثمره قیام توّابین عبارت بود از: شرایط سیاسی، اجتماعی امام سجاد علیهالسلام اگر بخواهیم به طور دقیقتر موضع امام سجاد علیهالسلام در قبال قیامهای معاصرش و ارتباط آن حضرت با این نهضتها را بررسی کنیم، لازم است شرایط سیاسی و اجتماعی، رفتار حکّام، موقعیّت شخصی و خانوادگی امام، وضعیت فکری، سیاسی و عقیدتی مردم و حوادث آن دوران را ترسیم نماییم. موضع امام سجاد علیهالسلام در قیام توّابین نهضت توّابین و قیام مردم کوفه، نتایج نسبتاً خوبی برای مسلمانان حق طلب به دنبال داشت و زمینه را برای قیامهای بعدی فراهم نمود و بیم و ترس را در دل امویان انداخت. هدف توّابین نیز مقدّس بود؛ ریشهکن نمودن ظلم و فساد و دفاع از دین و سپردن حکومت به دست صالحان و فرزندان رسول خدا. چون قیام توّابین حرکتی بیموقع، نسنجیده، خودسرانه و محدود بود، طبعاً امام سجاد علیهالسلام نمیتوانست موضع صریحی در حمایت از آنها داشته باشد؛ ولو این که از لابهلای سخنرانیهای آنها میشود فهمید که توّابین، امام سجاد علیهالسلام را به عنوان رهبر دینی و امام قبول داشتند و مصممّ بودند قبل از پیروزی کامل، از ذکر نام او به عنوان امام و رهبر خویش خودداری کنند؛ ولی در طول مبارزات، اشارات مبهم و مخصوصی به امامت آن حضرت مینمودند که نمونه آن را در اشعاری که «عبداللّه بن الاحمر» سروده و در آن، از یک منادی که معروف همه است و دعوت کننده به خیر و رستگاری است، نام برده15 که مسلّم آن منادی، امام سجاد علیهالسلام است؛ زیرا محمد بن حنفیه سه سال بعد از قیام توّابین نامش به امامت برده شد. توّابین میخواستند حکومت را به اهلبیت علیهمالسلام واگذار کنند.16 چرا توّابین بدون اجازه امام دست به جهاد و قیام زدند؟ میرزا ابوالحسن شعرانی در ترجمه کتاب نفس المهموم، پاسخ را چنین بیان نموده است: «در جواب میگوییم امام سجاد علیهالسلام از مردم کنارهگیری کرده بود و حال او مانند حال امام زمان در عصر ما است. همان طوری که در زمان ما نمیشود در اجرای احکام ضروری دین منتظر ظهور امام زمان علیهالسلام شد؛ مثل رسیدگی به ایتام و محجورین، قصاص، دفاع، حدود و... چون ترک اینها موجب فتنهها و تسلّط اشرار میشود، با این که اینها از وظایف امام زمان علیهالسلام است؛ توّابین نیز وظیفه مجاهدت و توبه کردن داشتند با کشتن قاتلین سیدالشهداء علیهالسلام . اگرچه امام سجاد علیهالسلام در قیام حضور نداشت و مصلحت در اقدام او نبود ولی نهی نیز نفرمود و توّابین نیز تمسّک به آیه قرآن نمودند و اگر کسی حکم خدا را به وسیله قرآن یا اجماع یا عقل بداند، مثل این است که از لفظ [و زبان [امام شنیده باشد.» سکوت نخبگان و عواقب آن اگر چه توّابین جان و مال خویش را در راه هدفی مقدّس ـ که رضای خداوند، انتقام خون شهدای کربلا، ریشه کن نمودن کانون فتنه اموی و سپردن امور جامعه به دست اهلبیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بودـ نهادند؛ اما آن همه خسارت و کشته، یک هزارم اثر حادثه کربلا را از خود برجای نگذاشت؛ چون اگر رهبران توّابین و برجستگان قیام که خود از دعوت کنندگان حسین بن علی علیهماالسلام بودند، آن حضرت را یاری میکردند، حادثه کربلا به گونهای دیگر رقم میخورد. پی نوشت : 1. بقره / 54. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:42 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
تقدیر خداوند بار دیگر آفرینشی شگفت را رقم زد و دلانگیزترینجلوههای صفات الهی را در جمال دلآرای شخصیتی بزرگ از تبارعلی(ع) آفرید. معراج عرفان و شور و عشق او آنچنان شکوهمند وپر رمز و راز بود که زیباترین روح پرستنده، «زین العابدین»لقب یافت و دلدادگیاش به جمال ربوبی در حال سجده موجب شد کهاو را «سجاد آل محمد(ص)» نام نهند. زمانی که در پنجم شعبانسال 38 هجری قمری دیده به جهان گشود. (1) پدرش امام حسین(ع)نام زیبای علی را برای او برگزید تا اینکه یاد و نام علی(ع)در خاطرهها زنده بماند و زندگی و محفل انس پدر را رونقفزایندهتر بخشد. الف- حضور در نهضت کربلا همراهی آن حضرت در واقعه کربلا را میتوان اولین تجلی چشمگیر درصحنه مبارزات به شمار آورد. زمانی که قیام خونین ابی عبد اللهالحسین(ع) تحقق یافت، جز دوستان خدا و دلهای مطمئنی کسی دیگریارای همراهی حضرت را نداشت. نمیرسید و آن حضرت بیاعتنا بهقدرتها و مظاهر طاغوت جلوههای شگفت از حماسه و ایثار را فرادیدانسانها قرار داد، هنگامی که در روز عاشورا امام حسین(ع)انسانها را به یاری طبید، امام زین العابدین(ع) با اینکه تنیتبدار و شرایطی سخت و جانفرسا داشت، به یاری پدر شتافت و درپاسخ عمهاش «ام کلثوم» که تصمیم داشت او را باز گرداند، فرمود: «ذرینی اقاتل بین یدی ابن رسول الله(ص)»; رهایم کن وبگذار که در دفاع از فرزند رسول خدا مبارزه کنم. (2) رویارویی با عبید الله اهلبیتحسینی(ع) اگر چه اسیر شدند; اما هیچ گاه ذلیل نشدند. منطق رسای امام در شام مردم شام، پایتختیزید، قلبهاشان آکنده از کینه و دشمنی آلعلی(ع) بود. تبلیغات زهرآگین، سالها قلب و جانشان را از حقایقدور کرده و از آنان پیکرهای بیتپش ساخته بود که با هیچ آوایحقی آشنایی نداشتند و آن روز که فردی از سلاله پیامبر(ص) وارثتمامی خوبیها، بر شهرشان گام گذاشت، بر منبر مسجد جامع دمشققرار گرفت، و گلواژههای حقیقت را نثارشان کرد، شور و حالی درجمع پیدا شد و همانجا نام علی(ع) دلهایی را به خویش جذب کرد. ب- ظلمستیزی با دعا دومین محور مبارزات امام زین العابدین(ع) سخنان آن بزرگوارپیرامون ظلمستیزی است. فردی که به نیایشهای آن بزرگوار فکرکند، به خوبی میفهمد که چگونه باید از ستمگران بیزاری بجوید وبه یاری مظلومان بشتابد و در این راه حرکتخود را بر اساسامامت امامان راستین قرار دهد. به عنوان نمونه فرازهایی ازدعاهای آن حضرت را مرور میکنیم: نکوهش ستم «خدایا! از تو پوزش میخواهم اگر پیش روی من به کسی ستم شود ومن او را یاری نکنم، یا نعمتی به من ارزانی شود و سپاس آن رابه جا نیاورم، یا گناهکاری از من غذر خواهد و عذر او رانپذیرم، یا نیازمندی چیزی بطلبد و او را بر خود مقدم ندارم،یا حق مرد با ایمانی بر گردنم آید و آن را بزرگ نشمارم. » (8) ستیز با ظالم «خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و در مقابل کسی که بر منستم روا دارد، دستی (برای جلوگیری از ستم) و در مقابل کسی کهبا من ستیزه جوید، زبانی (برای روشن ساختن حق) و بر آن که بامن دشمنی کند، پیروزی عنایت فرما و در مقابل آن که در باره منحیله پیشه کند، راه چاره و در برابر آن که بر من آزار رساند،توانایی عطا کن و بر آن که به من ناسزا گوید یا از من عیبجوییکند، قدرت تکذیب و در برابر آن کس که مرا تهدید کند، امنیتعنایت فرما.» (9) معرفی امامت راستین امام سجاد(ع) در دعای روز عرفه، امام راستین را به مسلمانانمعرفی میکند و به جایگاه والای آن متوجه میسازد، آنگاهمیفرماید: ج- مبارزه با عالمان درباری «محمد بن مسلم زهری» که از دانشمندان دینی آن عصر به شمارمیآمد، در زمان حکومت «عبد الملک مروان» جذب دربار شد و تاآخر عمر با دربار بنی امیه همکاری نزدیک داشت. امام سجاد(ع)در نامهای او را توبیخ و سرزنش کرد. به فرازهایی از آن پیامتوجه کنید: د- تربیتشاگردان مجاهد پس از این که امام حسین(ع) به شهادت رسید، خفقان شدیدیبر جامعه حاکم گشت. به گونهای که «مسعودی» مینویسد: «علی بنالحسین(ع)، امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و در زمانیدشوار عهدهدار گردید.» (12) به این جهت امام(ع) به تربیتانسانهایی همت گمارد که بتوانند با روشنگری و توضیح معارفالهی مسیر اسلام راستین و تشیع سرخ علوی را استمرار بخشند. یکیاز این شاگردان «یحیی بن ام طویل» است که در مسجدپیامبر(ص)، در مدینه، برای مردم سخن میگفت و طرفداران ستمگرانرا این چنین مخاطب قرار میداد: پی نوشت : 1- نقل دیگر نیمه جمادی الاولی سال36 هجری است. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:41 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |