عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
حضرت علی بن الحسین، امام سجاد علیه السلام در روز 5 شعبان یا 15 جمادی الاولی سال 38 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود و در 12 یا 18 و بنابر مشهور در 25 محرم سال 95 ه.ق در سن حدود 56 سالگی مسموم شده و به شهادت رسید، آن حضرت در واقعه کربلا 23 سال داشت، مرقد شریفش در مدینه در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی علیه السلام است. گریه ابر گر بگرید ابر چشم اشکبار آرم بیاد
ور بخندد لاله غلب داغدار آرم بیاد گر ببینم شمع سوزانی میان انجمن سرگذشت عمر را بیاختیار آرم بیاد صحنهها هردم بچشمانم مجسم میشود خاطرات دردناک و ناگوار آرم بیاد ابر گه گه گرید اما چشم من هر صبح و شام روزهای شام و آن شبهای تار آرم بیاد گر ببینم زینب و زیور روی گردانم از آن گوشهای پاره و بیگوشوار آرم بیاد گر گلی عطشان ببینم در کنار غنچهاش هم رباب نشسته و هم شیر خوار آرم بیاد ریزش باران که میبینم بهر دشت چمن سنگهای شامیان نابکار آرم بیاد گر ببینم آتشی از دور گویم خیمههاست خیمه و طفلان در حال فرار آرم بیاد در جسم جهان فیض بهارانم من عالم چون زمین تشنه بارانم من در زهد دلیل پارسایان جان در عشق امام جان نثارانم من فرزند حسین و زینت عبادم شایسته ترین سجده گذارانم من با اینهمه منزلت ز سوز دل و جان روشنگر بزم سوگوارانم من چون لاله همیشه از جگر میسوزم چون شمع همیشه اشکبارانم من دردا که چه آورد قضا بر سر من ایکاش نمیزاد مرا مادر من پی نوشت : 1- کامل الزیاره ص 107 - بحار ج 44 ص 110 [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:40 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
کتب الله علیهم القتل فبرزو الی مضاجعهم (1) پی نوشت : 1.خدا کشته شدن را برای آنان مقدر فرمود، پس بخوابگاهها (کشتنگاهها) ی خود بیرون شدند . [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:39 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
و عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هوناو إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما.و الذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما.و الذین یقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم إن عذابها کان غراما.ساءت مستقرا و مقاما.إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما...و الذین لا یشهدون الزور و إذا مروا باللغو مروا کراما (1). پی نوشت : 1.بندگان رحمان که در زمین آرام راه میروند.و چون نادانان با آنان نابخردانه سخن گویند به نیکوئی بدانها پاسخ دهند.و آنانکه شب را بر پای و در سجده بسر میبرند.و آنانکه میگویند پروردگارا عذاب دوزخ را از ما بگردان! که عذاب دوزخ پایان نیافتنی است، و بد آرامگاه و بد جای اقامتی است.و آنانکه چون انفاق میکنند، نه اسراف میکنند و نه بر خود تنگ میگیرند و میانه را میگزینند، و آنانکه بدروغ گواهی نمیدهند و چون ناپسندی ببینند بزرگوارانه از آن میگذرند. (الفرقان: 63ـ 73) . [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:39 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
1- یقین الـرضـا بمکـروه القضـاء ارفع درجـات الیقیـن .(1) 2ـ کرامت نفس مـن کـرمت علیه نفسه هـانت علیه الـدنیـا.(2) 3ـ دنیا مایه ارزش نیست اعظم النـاس خطـرا مـن لـم یـر الـدنیـا خطـرا لنفسه.(3) 4ـ پرهیز از دروغ اتقـوا الکذب الصغیـر منه و الکبیر فى کل جد و هزل فان الرجل اذا کذب فى الصغیر اجترء على الکبیر.(4) 5ـ صیانت از خود الخیر کله صیانه الانسان نفسه.(5) بقیه در ادامه مطلب [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:36 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
1. در کوفه اولین برخورد امام سجاد علیه السلام با ابن زیاد در کوفه، هنگامی بود که عبیدالله در آنجا مجلسی را آراستند و اسرای کربلا را در آن مجلس وارد کردند . بعد از سخنانی که بین حضرت زینب علیها السلام و ابن زیاد رد و بدل شد، یک دفعه چشم عبیدالله به حضرت سجاد علیه السلام افتاد . پرسید: این کیست؟ گفتند: علی بن الحسین است . گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ امام زینالعابدین فرمودند: من برادری داشتم که نام او نیز علی بن الحسین بود که مردم او را کشتند . ابن زیاد گفت: بلکه خدا او را کشت . امام علیه السلام فرمودند: «الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها» ; «خداوند جانها را به هنگام مرگ آنها و نیز آن را که نمرده است، در خوابش میگیرد .» 2 . در شام اولین سخن حضرت سجاد علیه السلام بعد از اسارت، در شهر شام، آن هنگامی بود که اسرا روی پلههای مسجد دمشق ایستاده بودند . پیرمردی از اهالی شام نزد آنها آمد و گفت: سپاس خدای را که شما را کشت و هلاک کرد . شهرها و روستاها را از آسیب مردان شما آرامش برقرار ساخت و امیرالمؤمنین یزید را بر شما مسلط گردانید . سید الساجدین علیه السلام به آن پیرمرد گفت: آیا قرآن خواندهای؟ گفت: بلی! فرمودند: آیا این آیه را میشناسی: «قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» ; (3) بگو ای پیامبر! در مقابل ابلاغ رسالت، مزدی از شما نخواستم مگر اینکه خویشانم را دوستبدارید؟ در بارگاه یزید هنگامی که سر مبارک امام حسین علیه السلام را همراه با امام سجاد علیه السلام و دیگر اسرای اهلبیت در بارگاه یزید وارد کردند، غل و زنجیر بر گردن حضرت بود . با منهال بن عمرو یکی از روزهایی که امام سجاد علیه السلام در شام حضور داشت، از بازار دمشق عبور میکرد; منهال بن عمرو (یکی از اصحاب علی بن الحسین علیهما السلام) را ملاقات کرد . منهال پرسید: در چه حالی ای فرزند رسول خدا؟ با منهال در مدینه منهال بن عمرو گفته است: هنگامی که قصد بازگشت از مکه به وطنم را داشتم، محضر امام سجاد علیه السلام شرفیاب شدم . حضرت پرسید: منهال! حرملة بن کاهل چه کرد؟ سخنان امام زینالعابدین علیه السلام با خادمشان یکی از خدام سید الساجدین علیه السلام روایت میکند: روزی حضرت به سوی بیابان راهی شدند; من به دنبال ایشان رفتم . دیدم امام علیه السلام بر سنگ ناهمواری سر به سجده نهاد و من صدای گریهاش را میشنیدم که با تضرع این دعا را میخواند: «لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله تعبدا و رقا، لا اله الا الله ایمانا و تصدیقا; نیستخدایی الا خدایی که حق است، نیستخدایی به غیر از خدایی که عبادت میشود و ما بنده اوییم، نیستخدایی الا خدایی که به او ایمان داریم و او را تصدیق میکنیم .» پینوشتها: 1 . ارشاد، ج 2، ص 116 . [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:35 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
حضرت علی بن الحسین(ع)، ملقب به سجاد و زین العابدین، بنا به شهادت بزرگانی همچون شیخ مفید در «ارشاد»، شیخ کلینی در« اصول کافی»، ابن شهر آشوب در «مناقب»، ابن خشاب در «موالید اهل بیت»، شهید در کتاب «الفصول المهمه»، روز پنجم شعبان سال 38 هجری یا 15 جمادی الاولی همان سال، در مدینه از دامان مادر مکرمه اش؛ غزاله که در برخی از منابع او را شهربانویه، شاه زنان، شهرناز، جهان بانویه نامیده اند چشم به جهان گشود. [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:34 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
حضرت على بن الحسین, ملقب به سجاد و زین العابدین (علیه السلام) در روز پنجم شعبان سال 38 هجرى یا 15 جمادى الاولـى همان سال , در مدینه دیده به جهان گشـود و در روز 12 و یـا 25 محـرم سـال 95 هجرى , در مدینه به دسیسه هشام بـن عبـدالملک, مسمـوم گردید و در 56 سالگى به شهادت رسید. امام و حکـومت امام سجاد(علیه السلام) به ایـن امر آگاه بود که تا وقتى که از طرف پایگاههاى مردمى پشتیبانى نشود, تنها در دست گرفتـن قدرت براى تحقق بخشیدن به عمل دگرگـونسازى اجتماع اسلامى کافى نیست. پـایگاههاى مـردمـى نیز بایـد به هـدفهاى ایـن قـدرت آگاه بـاشند و به نظریه هاى او در حکـومت ایمان داشته باشند و در راه حمایت از آن حرکت کنـنـد و مـواضـع آن را براى توده مردم تفسیرنماید و در برابر تنـد بادها با استـوارى و قدرت بایستند. امام سجاد (علیه السلام) ایـن امکانات را نداشت و به علت آگاهـى نداشتـن مردم چنیـن شکایت مـى فـرمـود: دستگیرى از درمانـدگان یکـى از خـدمات ارزشمنـد امام سجاد(علیه السلام) رسیدگـى به درمانـدگان , یتیمان , تهیـدستان و بـردگان بـوده است. روایت شـده است که آن حضرت, هزینه زنـدگـى صـد خانـواده تهیـدست را عهده دار بـود. گروهـى از اهل مدینه , از غذایـى که شبانه به دستشان مـى رسید, گذران معیشت مى گردند, امـا آوردنده غـذا را نمـى شناختند. پس از درگذشت على بن الحسین (علیه السلام) متوجه شدند که آن شخص, امام زین العابدین (علیه السلام) بـوده است. پی نوشت : 1 ـ ن.ک: ابن اسعد/ طبقات 156/5 [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:31 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
به کارگیری دعا در جهت مقاصد سیاسی بخشی از دعاهای منقول امام سجاد (ع) دارای مضامین و ابعاد سیاسی هستند. در آن بحثها از عدالت، رهبری، معرفی و ارائهی اصول و تاکتیکهای مبارزه با خصم، عدم سکوت و عدم ترک وظیفه برابر مسئولیتهایی است که بر عهدهی آدمی است. همچنین در آن از مسألهی رهبری امت که واجد سه صفات و شرایطی باید باشد، بحث است. 1) صلوات الف) درودهای مکرر بر خاندان پیامبر (ص)- تأکیدی بر حقانیت بینش عقیدتی و سیاسی شیعه پیامی که در همه و یا بیشتر دعاهای صحیفه، حضور دارد و از چشم و ذهن هیچ خوانندهای، مخفی نمیماند، صلوات و درود بر خاندان اوست. بقیه در ادامه مطلب [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:28 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
اشاره امام سجاد(ع) در عین آن که زینت عبادت کنندگان، بزرگمرد عبادت، عرفان وسجده بود، مجاهد بزرگ فی ىسبیل الله بود، او در عین آن که کانون علم و اندیشه ومعرفت بود، تواضع ویژه اى داشت، و در عین آن که شکوه و جلال و ابهت خاصى داشت،داراى حلم و بردبارى و سعه صدر مخصوصى بود، و در یک کلمه کانون همه کمالات انسانى و ارزشهاى والاى معنوى، و زیبنده این شعر معروف بود که: زینت پرستش کنندگان الهى آن حضرت با عنوان زینالعابدین و سجاد خوانده مىشود،چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجدههاى طولانى او، هربیننده را به سوى خدا و پرستش خدا جذب مىکرد. توجه عمیق به بینوایان امام سجاد(علیه السلام) به تامین معاش زندگى افراد بىبضاعت ومستمند، توجه عمیق و اقدام همه جانبه داشت، علاوه بر اینکه با نظم خاصى از صدخانواده فقیر مدینه به طور مستمر سرپرستى مىکرد، به بینوایان دیگر نیز توجهداشت، او نان و آذوقه را در انبان مىکرد و خودش آن را بر دوش مىگرفت و به صورتناشناس و محرمانه براى آنها مىبرد، نیازمندان هرگاه او را مىدیدند به همدیگرمىگفتند صاحب الجراب (صاحب انبان) آمد. آن بزرگوار وقتى که فقیر را مىدید نهتنها با نظر خشمگین یا تحقیرآمیز به او نگاه نمىکرد، بلکه با شادمانى مىگفت: خوف از حساب روز قیامت امام سجاد(علیه السلام) در طول زندگى براى انجام مناسک حج و عمرهبسیار به مکه مىرفت، با این که فاصله بین مدینه و مکه حدود هشتاد فرسخ است، آنحضرت براى انجام عبادت بزرگ حج، گاهى این راه را پیاده مىپیمود، و از این کهبراى انجام عبادت خدا، رنج مىکشید، لذت مىبرد. همنشینى با مستضعفان از شیوههاى زندگى امام سجاد(علیه السلام) این که: بسیار متواضعبود، نه تنها از همنشینى با تهىدستان و مستضعفان عار نداشت، بلکه مشتاقانه درکنار آنها مىنشست و همچون دوست صمیمى با آنها هم صحبت مىشد، بعضى این روش رااز آن حضرت نپسندیدند، و از نشست و برخاست آن حضرت با طبقه پایین دست، انتقادکردند، امام سجاد(علیه السلام) در پاسخ آنها فرمود: احترام به نامادرى امام سجاد(علیه السلام) مادرش را به هنگامى که نوزادى بیش نبود ازدست داد. از این رو، بانویى پرستارى آن حضرت را بر عهده گرفت و به عنواننامادرى در حفظ آن حضرت کوشید، امام سجاد(علیه السلام) وقتى که بزرگ شد، با نامادرىاش دریک کاسه غذا نمىخورد، شخصى از آن حضرت پرسید: خشنودى به رضاى الهى امام باقر(علیه السلام) نقل کرد، پدرمامام سجاد(علیه السلام) فرمود: دچار بیمارى سختى شدم، پدرم به من فرمود: چه میل دارى؟ پاسخ شدید به طاغوت عراق امام سجاد(علیه السلام) در تمام مصائب کربلاو اسارت، شرکت داشت، و سختترین و جانکاهترین حوادث را تحمل کرد، او و همراهانشرا به صورت اسیر، در کوفه به مجلس عبیدالله بن زیاد حاکم عراق که طاغوتى سنگدلو بىرحم بود وارد نمودند. عبیدالله پس از گستاخىهاى بسیار بىشرمانه متوجه امامسجاد(علیه السلام) شد، و گفت: «این شخص کیست؟» یکى از حاضران گفت: على بن حسین(علیه السلام) است. دخالت در سیاست ماجراى نهضت کربلا، یک حادثهبزرگ سیاسى بود، امام سجاد(علیه السلام) در پیدایش آن و ابلاغ پیام شهیدان و پىگیرى نتایجنهضت نقش اصلى را داشت، آن حضرت پس از ماجراى خونین عاشورا، چه هنگام اسارت، وچه هنگام بازگشتبه مدینه، در هر فرصتى مردم را بر ضد طاغوت عصر، یزیدبنمعاویه مىشوراند، خطبه غرا و کوبنده او در شام، یزید و حکومتش را رسوا نمود، وماهیت پلید حکومتخودکامه او را افشا کرد، با این که در جو خفقان آن عصر ، حتىذکر نام حسین(علیه السلام) ممنوع بود، به دستورآن حضرت در نگین انگشترش چنین نوشتهبودند: «خزى و شقى قاتل الحسین بن على علیهالسلام; رسوا و بدبختشد قاتل حسینپسر على(ع»). آن حضرت چهل سال، مصائب پدرش امام حسین(علیه السلام) را یاد مىکرد ومىگریست، هنگام غذا خوردن، دست از غذا مىکشید، مىگفتند بفرمایید غذا میل کنید،در پاسخ مىفرمود: «قتل ابن رسول الله جائعا، قتل ابن رسول الله عطشانا;حسین(علیه السلام) فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) گرسنه و تشنه کشته شد.» کوتاه سخن آنکه آن حضرتاکثر بهرهبردارى را از نهضت امام حسین(علیه السلام) به عناوین گوناگون بر ضد طاغوتهاىوقت نمود. پس از بنىامیه، هنگامى که خلفاى بنىمروان روى کار آمدند، موضعگیرىامام سجاد(علیه السلام) در برابر آنها نیز نوع دیگرى از رودر رویى شدید در برابرطاغوتیان بود. آن حضرت قیام مختار بر ضد بنىامیه را تایید کرد و با صراحتفرمود: «لاتسبوا المختار فانه قتل قتلتنا و طلب ثارنا; از مختار بدگویى نکنید،چرا که او قاتلان ما را کشت، و به خونخواهى از ما قیام کرد.» آن حضرت قبل ازقیام انقلابى پسرش «زید» که برضد حکومت هشام بن عبدالملک (دهمین طاغوت اموى) راز شهادت امام سجاد (علیه السلام) موضعگیرىهاى قاطع و پر صلابت امامسجاد(علیه السلام) در برابر هشامبن عبدالملک (دهمین خلیفهاموى) و عظمت روز افزون امام(علیه السلام) [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:28 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
الف) تبری از ستمکاران اصل مبارزه با پادشاه ستمگر است و آنگاه که توان مبارزه نباشد دوری از معاونت و همکاری با او و درآنگاه که این نیز میسر نگردد لااقل تبری و اعلام نصرت از اوست که این اقلّ موضعداری در زندگی سیاسی است و در این زمینه راهها و طرقی است که از جمله آنها عبارت است از: ب) دعای چهل و نهم صحیفهی سجادیه: دعا جهت دفع کید و مکر دشمنان حضرت با این دعا جهت دفع کید و مکر دشمنان به درگاه خدا راز و نیاز میکرد: 3) اهتمام امام به حفظ کیان سرزمینهای اسلامی امام سجاد (ع) هر چند خلافت را در دست ناصالحان میبیند و حق رهبری دینی و اجتماعی ائمه (ع) را مورد هجوم حکام میداند امّا از آنجا که در بینش امام (ع)، مسألهی اسلام و گسترش اندیشهی توحیدی و باورهای اسلامی در رأس اهداف سیاسی مکتب امامت قرار داد و اصولاً مسألهی ولایت در جهت تأمین صحیح همین اهداف مطرح شده است، امام (ع) موضوع «حاکمان جبار و ناصالح» را از «اصل پاسداری از کیان اسلام و سرزمینهای اسلامی» جدا ساخته و به دلیل تضادی که با دستگاه سیاسی حاکم دارد، خود را از سایر واقعیتهای اجتماعی کنار نمیکشد و در برابر تحولات جاری جهان اسلام بیتفاوت نمیماند، بلکه با صراحت هر چه تمامتر موضع خود را بیان میدارد و در قبال عواملی که مرزهای سرزمینهای اسلامی را تهدید میکند، موضع میگیرد و مسلمانان را برای پاسداری از مرزها تهییج مینماید. الف) دعای بیست و هفت: دعا برای مرزداران اسلام دعای 27 که امام سجاد در این دعا برای مرزداران اسلام دعا میکند و از خدا نصرت و قدرت و حفظ آنها را به دعا میطلبد. روی این دعا میتوان نگاهی از جنبهی سیاسی انداخت اینکه امام سجاد برای مرزداران دعا میکند نشاندهندهی اهمیت دفاع مرزهای حکومت اسلامی است و میخواهد هر چه بیشتر به واسطهی دعاهایش به اهل الثغور نیرو و توانایی و امید دهد تا هرگز حوزهی حکومت اسلامی مورد تجاوز بیگانگان قرار نگیرد و این خود مسئلهی اهمیت حکومت اسلامی را در نظر امام سجاد میرساند. ب) از مهمترین عوامل پیروزی: شکست روحیه دشمن است - فخزاهم فی عقر دارهم و هجم علیهم فی بحبوحـة قرارهم: 4) ترغیب و تشویق به جهاد «اللهم و ایّما غازٍ غزاهُم مِن اًهْلِ مِلّتک، او مجاهدٍ جاهَدَهُم مِن اتباع سنّتک لیکونَ دینُک الاَعْلی وَ حِزُبک الاقوی و حظُّک الاوفی فَلَقَّه الْیُسْرَ، و هَیّء له الامر...» [ پنج شنبه 90/9/10 ] [ 3:24 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |